گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

سفرت به خیر

سفرت به خیر
برو گر شکستی دلم رو به سورز صدا
آرزوم اینه بمیرم برات..... بمیرم برات
خنجر برام بیارین
خنجر برام بیارین
من از تبار دردم
غمریه بی طلوعم
مقل غروبی سردم
از شب به شب رسیدم
از آینه ها به غربت
آی آدمای سر خوش جای برای من هست؟؟؟
از شب به شب رسیدم
از آینه ها به غربت
آی آدمای سر خوش جای برای من هست؟؟؟

کیمیا

تو در دل کیمیا مانی به سان کیمیا من اندر دل چه دارم ،من گلی همچون تو را

تو اقیانوس و من یک قطره ار آنم ولی درون سینه ام دارم ،من گلی همچون تو را

تو عشق من ندارم طاقت دوری ولی به خاطر می سپارم ،من گلی همچون تورا

تو زیبای من و نتانم وصف تو گویم ولی فقط گویم که دارم،من گلی همچون تو را

رسانم من کلامم را به آخر با اجازه کیمیا وجود و تارو پودم بگوید من نمانم تو بمانی کیمیا

با تشکر از دوست خوبم قلب تنها

اشک وقتی زیباست که برای عشقت باشد،عشق وقتی زیباست که برای تو باشد تو وقتی زیبایی که برای من باشی
سلام . وب قشنگی دارین امید وارم در تمامی مراحل زندگیتون شادو پاینده باشید خوشحام میشم با قدمهای سبزتون به کلبه عاشقانه من بیایین و تبادل لینک کنیم نظریه یادتون نره.

حسادت

من با ابری که تو چشمات رفاقت می کنم ، از دو چشم خیس بارونی عیادت می کنم ،
از غم تو به ترانه ها شکایت می کنم به همین حس حسادت دارم عادت می کنم
به همین حس حسادت دارم عادت می کنم
حتی به هوا حسادت می کنم ، به صدای پا حسادت می کنم
من به نوری که رو دستات حسادت می کنم ، واسه دیدن تو با آیینه رقابت می کنم
دست طرد و شکننده دونه میده به پرنده ، قد آسمون می لرزه
که زمین داره می لرزه
خطی که روی لبات بهترین جای صدات ، حرفی که عطرت باهاش نمی تونه کهنه باشه
حتی به هوا حسادت می کنم ، به صدای پا حسادت می کنم
من به نوری که رو دستات حسادت می کنم ، واسه دیدن تو با آیینه رقابت می کنم
خلاصه حسود توهستم.

قلبهای همیشه نا آرام

شرجی ترین

به شرجی ترین سایه می بارمت

ببین با کدام آیه می آرمت

غزل مهربانتر شده مهربان

به جان خودت دوست میدارمت

دختری که جز تو هیچ کس راندارد

سلام
ای رهگذر
با نگاه بی انتهایت
به عمق تک تک حروف و
واژه هایم بنگر و
آرام آرام
مرا همراه با این صفحه ورق بزن...
و بعد به رسم روزگار مراو
عمق نو شته هایم را
به دست فراموشی بسپار...
...آواره سر گردان...

بدان که عاشقم

اگر میبینی حال خودم نیستم و در خود شکسته ام بدان که عاشقم....

اگر میبینی ساکتم ، آرامم و بی خیال بدان که عاشقم....

اگر میبینی در گوشه ای نشسته ام ، چشم به آسمان دوخته ام و ستاره ها

را می شمارم بدان که عاشقم....

اگر میبینی در کناره پنجره ای نشسته ام و به صدای آواز مرغ

عشق گوش میکنم بدان که عاشقم....

اگر میبینی همیشه حال و هوایم ابری و چشمانم بارانی است بدان که عاشقم....

اگر میبینی هنگام دعا کردن دستهایم را به سوی آسمان برده ام

و با چشمان خیس حرفهایی را زیر لب زمزمه میکنم بدان که عاشقم...

اگر میبینی همیشه سر به زیرم ، همیشه در فکر فرو رفته ام بدان که عاشقم....

اگر میبینی گل های باغچه را یکی یکی می چینم و دسته میکنم

و با لبی خندان ترانه زندگی را میخوانم بدان که عاشقم....

اگر روزی دیدی دیگر در این دنیا نیستم بدان که.....

بدان که از عشق تو مرده ام

کی با کی ازدواج کنه بچه شون چی مشد؟؟؟!!!

اگه یه الاغ با یه زرافه ازدواج کنه بچه شون کلافه مشه!!!
اگه یه آفتاب پرست با یه گربه ازدواج کنه بچه شون آفتابه مشه!!!
اگه یه طوطی با یه سیمرغ ازدواج کنه بچه شون طوسی مشه!!!
اگه یه دارکوب با یه بلدرچین ازدواج کنه بچه شون دارچین مشه!!!
اگه یه الغ با یه زرافه ازدواج کنه بچه شون کلافه مشه!!!
اگه یه دکتر جک با یه خواننده شیلا ازدواج کنه بچه شون ..........چی میشه نظربده تا وارد کنم؟؟؟!!!

کارنامه

با عرض سلام وخسته نباشید دوستان عاشق سلام چطورید!!!؟؟؟
سلام!!!!!!!........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!!
میدونم که خوبید منم بالاخره کارنامه قبولی خودم رو گرفتم امیدوارم شماها نیز در زندگی خود موفق شوید؟

رهسپار

سپیده دمان ، قدم زنان به سوی سرزمین نیستی رهسپار می شدم
در خود بودم ، در پریشانیم ، در تب و تاب تنهاییم ، و در سرانجام زندگانیم
از جانب روزگار پریشان حال شنیدم که با آهی سوزناکتر از درد جدایی ، فریاد می کشید
در چمن زار سرزمین تلخ و گسسته ، وجودم را پهن کرده و در اندیشه ای عمیق فرو رفتم !
رهسپار و مسافر کدام دیار باشم ؟ کدام نخلستان باشم ؟ کدام بیشه ؟ و چه کسی را شریکی
در این سفر ابدیت ، همراه و همسفر دانم !!!
چه کسی همسفر و همدرد من خواهد بود؟ چه کسی توان خواهد داشت تا ندای مرا که سکوت
بی کسیم بود ، گوش فرا دهد؟
چه کسی؟
رهسپار کدام غریبستان و غربتستان شوم که یاری از جانب بیشه عشق ، خود را توان ماندن در
آن را ، داشته باشد !!!
زندگی خاکی و تلخ و شور انگیز را ، کی وداع خواهم گفت و خود را همسفر با روزگار ابدیت
خواهم ساخت ؟
رهسپار نیستی خواهم شد ، رهسپار غریبستانی خواهم شد که عاشقی را در آن سرزمین نیابم
عاشقی را نیابم که درد عشقش را برایم نقل کند !
آری نگریستن به عشق ، برایم درد آور و غم انگیز تر است ...
نگریستن به تنهایی، سکوت،خیال، رنج، وداع، و آه و سوز زندگی برایم سخت است و :
شعله ور تر !

گشتی در دنیای وارونه !

- یک آهنـگ ملایـم و غـیـر آزار دهنده برای زنگ تلفن خود انتخاب کنید. بلندی زنگ تلفن را نیز در سطح پایین تنظیم کنید.

3- همیشه تلفن همراه خود را در اماکن عمومی نظیر کتابخانه، کلیسا، مساجد، محل کار، بیمارستان، جلسات، رستوران، کافی شاپ، میهمانی ها، داخل آسانسور، تاکسی، وسایل نقلیه عمومی، کلاس درس و موزه ها خاموش کنید و یا حداقل آنها را بروی منشی تلفنی و یا حالت ویبره (سیستم لرزاننده) قرار دهید.


4- با صدای آهسته و لحن آرام با تلفن همراه صحبت کنید. گوشی ها به گونه ای طراحی گردیده اند که صدای ضعیف نیز از طریق آنها قابل انتقال میباشد. برخی مکالمات خاص که لحن تند، خشن و احساسی را طلب میکنند را به زمان مناسب تری موکول کنید. از پشت تلفن همراه با همسر خود مشاجره نکنید، کسی را توبیخ و یا سرزنش نکنید و یا با رییس خود بگو مگو نکنید.


5- تا حد ممکن از جلب توجه هنگام صحبت کردن با تلفن همراه خودداری کنید. تلفن همراه صرفا به منظور ارتباط موثرتر ساخته شده است.


6- هر فردی دارای یک حریم و یا فضای شخصی است که وی را احاطه کرده. این فضا احساس امنیت و آرامش را برای فرد فراهم می آورد، به ویژه در مکانهای شلوغ و پر ازدحام. کاربر هوشمند تلفن همراه به حریم شخصی افراد احترام گذاشته و هنگام مکالمه با تلفن همراه حداقل 6-3 متر از نزدیک ترین فرد فاصله میگیرد. و چنانچه این فضا در اختیار نباشد منتظر می ماند تا اطرافش خلوت گردد.


7- اتاق های شلوغ، داخل صف ها و راهروهای باریک مکانهای مناسبی برای مکالمه با تلفن همراه نمی باشند.


8- برخی اوقات محتوای مکالمه بایستی محرمانه، خصوصی و پوشیده باقی بمانند، بنابراین در مکانهای عمومی از عنوان کردن برخی مسایل خاص، مشاجرات و اطلاعات شخصی خودداری کنید.


9- شماره تلفن همراه خود را صرفا در اختیار افراد آشنا و قابل اعتماد قرار دهید. شماره تلفن دیگران را نیز تنها با کسب اجازه در اختیار فرد دیگری قرار دهید.


10- هرگز تلفن همراه شخص دیگری را پاسخ نگویید. همچنین هیچگاه پیام کوتاه دریافتی تلفن همراه شخص دیگری را پاسخ نداده و یا آن را نخوانید. تلفن همراه یک وسیله کاملا شخصی است.


11- هرگزعکس فردی را بدون کسب اجازه از وی نگیرید و در گوشی تلفن همراه ذخیره نکنید.


12- تلفن همراه را در دست خود نگه ندارید. چنانچه از تلفن همراه استفاده نمی کنید آن را درون جیب و یا کیف خود قرار داده و در معرض دید دیگران قرار ندهید. خطر سرقت تلفن همراه همواره در کمین شماست.


13- چنانچه دراماکن عمومی و یا حین گفتگوهای دو نفره ناچار به پاسخگویی به تلفن همراه میباشید، قبل و پس از انجام مکالمه از طرف مقابل خود عذرخواهی کنید.


14- چنانچه سر و وصدای محیط پیرامون شما زیاد است، عوض فریاد کشیدن، به یک مکان ساکت و خلوت تر بروید. همچنین چنانچه اشکال از برقرای ارتباط است باز فریاد کشیدن و با صدای بلند صحبت کردن مشکلی را حل نمی کیند (و تنها باعث آزار اطرافیان و سلب آسایش دیگران میشود).بنابراین آهسته صحبت کنید.


15- با نزاکت باشید و پیامهای کوتاه (sms) دریافتی را تایید کنید. یک "بله" و یا "ok" کفایت میکند.


16- از مختصر نویسی بیش از حد هنگام ارسال پیام کوتاه خودداری کنید. با اینکه مخفف ها و حروف اختصاری برای بسیاری روشن و قابل پذیرش میباشند، اما در نهایت برای آنانی که با آنها آشنایی کافی ندارند، باعث سر در گمی و سوء ارتباط میگردند. بنابراین پیام ها را با املاء و فواصل صحیح ارسال کنید.


17- از ارسال پیام های کوتاه دیگران برای دیگر افراد خودداری ورزید. این عمل تنها اتلاف وقت، هزینه بر و به دور از نزاکت میباشد.


18- به پیام های کوتاه خود جنبه شخصی بدهید. از ارسال پیام های غیرشخصی به گروهی از افراد خودداری ورزید. تلفن همراه برای استفاده شخصی است و نه برای ارسال پیام هرز به دوستان.


19- پیام های ارسالی و یا دریافتی را بطورروزانه پاک کنید. بسیاری ازروابط به علت سوء تعبیر و سوء برداشت پیام های کوتاه از هم پاشیده شده اند.


20- تلفن همراه یک ابزار ارتباطی در مواقع اضطراری و فوریتی است و نه یک وسیله تفریح و یا گفتگوهای دوستانه و طولانی مدت.


21- زمان مکالمه با تلفن همراه بایستی کوتاه و مختصر باشد.


22- هنگام صحبت با تلفن همراه همزمان با اطرافیان خود صحبت نکنید. چراکه موجب آزار و سردرگمی آنان میگردد.


23- هیچگاه از تلفن همراه خود برای فخر فروشی و تحت تاثیر قرار دادن دیگران استفاده نکنید.


24- در برخی اماکن همچون بیمارستانها و داخل هواپیما که امکان تداخل امواج تلفن همراه وجود دارد، از روشن کردن تلفن همراه خود خودداری کنید.


25- در برخی از اماکن دولتی، موزه ها، سینما ها، تاتر و یا نمایشگاه ها که عکس برداری و فیلم برداری ممنوع میباشد، با تلفن همراه خود عکس و یا فیلم نگیرید.


26- در اماکن پر ازدحام از گرفتن عکس با گوشی تلفن همراه خود خودداری کنید. چراکه ممکن است دیگران به اشتباه تصور کنند که شما در حال گرفتن عکس آنها میباشید.


27- به خاطر داشته باشید هر قدرشما خود را بیشتردر دسترس قراردهید (به تمام پیام های کوتاه و یا تماسها فورا پاسخ گویید) دیگران نیزبیشترازشما توقع خواهند داشت تا "در تمام اوقات" در دسترس باشید. و چنانچه بطور مستمر و فوری به تماس و یا پیام کوتاه آنان پاسخ ندهید، ممکن است از دست شما عصبانی گردند.

سلام5

تفاوت رو احساس کردید؟ قسمت پیام های پرشین بلاگ واقعا جذاب شده. دستشون درد نکنه که بعد از این همه مدت که کم کم داشتن میشدن زشت ترین سرویس دهنده ی وبلاگ بالاخره به ذهنشون فشار آوردن و یه دستی به سر و روی دکوراسیون سیستمشون کشیدن!
یه مدت کمتر حوصله می کنم بنویسم به خاطر همین اونقدر حرف واسه گفتن می مونه که آدم دودل میشه چی بنویسه! آخر سر هم همه چیز میگه جز اون چیزایی که می خواست...
قرار بود دیروز با مجید واسه یه کار اداری بریم تهران. مثلا می خواستم یه جورایی حقم رو طلب کنم! اما به هر علتی که بود سفرمون منتفی شد و به جاش رفتیم ارسنجان دیدنی خواهرم که دانشجوی اونجاست و با هم (ما + دوستاش) یه گشتی توی شهر زدیم. هرچند ارسنجان از نظر من خیلی جذاب نبود اما جای همه سبز، خوش گذشت.
شب ساعت 8.5 بود که شیراز بودیم. به ساعت که نگاه می کردم گذر تند زمان قشنگ حس میشد.
به همین زودی یه روز گذشت! سال ها و عمر آدمی هم به همین سرعت می ره.
راستی کیا واسه مبایل ثبت نام کرده بودن؟ می خوام بدونم خوش شانس ترینتون کیه؟
واقعا این وعده ای که دادن واسه تحویل تمام سیم کارتها تا خرداد سال دیگه عملی میشه یا...؟
واسه همه ی اونایی که اسم نوشتن و باید مثل بابای من تا سال دیگه منتظر بمونن از خدا طلب صبوری می کنم! (البته بابا ی من براش اهمیت نداره! چون مطمئن هست که مبایل به دردش نمی خوره!)
در هر حال...
برای همه آرزوی لحظات خوش و دلی پر امید دارم که امید مهم ترین کلید برای باز کردن در های پیشرفت هست

همین یکی دو روز پیش...

همین یکی دو روز پیش بود آمدیم

چقدر زود رفت

ولی هنوز زنده ایم و شاد و سرفراز

و خاطراتمان همیشه در کلاس دل مرور می شود

سلام زندگی!

و کودکی!

و عشق!

سلام خاطرات عاشقانه ام!

سلام!

همین یکی دو روز پیش بود

من و تو ما شدیم

و پرده های فصل انتظار پاره شد

و شب کنار رفت

همین یکی دو روز پیش بود

که دستهای پر ز اشتیاق

به هم فشرده شد

و مهر بر دمید

شکوفه های مهربان به باغ سر زدند

پرنده ها دوباره شادمان نواختند

زمین پر از سرور و عشق و شور و نور بود

زمان گذشت و رفت

و ما هنوز زنده ایم با سلام عشق

و با طلوع مهر

مباد من به ما ی ما هجوم آورد

و ضربه ای به پیکر یکی شدن زند

نمی گذارمش!

سلام دوستای گلم.

امیدوارم که همه خوب و سلامت باشید.

از نمایشگاه کتاب چه خبر؟ کیا رفتن و چیا گرفتن؟ من که مثل سالای قبل هنوز موقعیت برام جور نشده که برای نمایشگاه کتاب بیام تهران. امیدوارم سال دیگه بشه. ( البته سفارش کتاب دادم! دست ویدا خانم گل درد نکنه!)

تصمیم گرفتم دیگه دنبال کار نگردم! بذارم اون بیاد دنبال من بگرده! تازه دلشم بخواد!!!

نمی دونید چه بلایی سرم اومد امروز ---> قابل توجه ویدا جون که از شانس و بد شانسی پرسیده بود:

صبح از خواب که بیدار شدم رفتم حمام که دوش بگیرم . وسایلم و برداشتم و رفتم. همین که موهامو شامپو زدم و سرم شد پر کف، آب کامل قطع شد! دریغ از یه قطره! اونقدر ضد حال خورده بودم که نگو و نپرس. خلاصه با هزار دردسر و با استفاده از آب خوردنی که توی یخچال داشتیم یه ذره موهامو شستم و خلاصه اومدم خونه ی مادرم اینا و سریع پریدم توی حمام.

اما بازم میگم خوش شانس بودم. چون اول از همه مادرم اینا همینجا توی شیرازن و خونشونم از خونه ی ما زیاد دور نیست! دوم مجید بود که سریع با ماشین بیاردم اینجا! اگه هیچ کدوم از اینا نبودن چی؟؟؟؟؟ اون موقع بد شانس بودم! مگه نه؟

بگذریم...

هفته ی پیش داداش و مادر بزرگ و خاله ناهید هر سه رفتن حج. همش واسه داداش دعا می کنم که خدا بهش قوت بده، بتونه مادر بزرگ و خاله ناهید رو به سلامت به ایران و به آغوش خانواده برگردونه. اگر اشتباه نکنم توی تماسی که گرفته بود ظاهرا با ویلچر مادر بزرگ یه کم مشکل داشت!

خاله عزیزی و خاله عفت و بچه ها هم که رفتن مشهد زیارت! علی پسر خاله ی عزیزمم که سفر ده روزش به آلمان شده یه سفر ماهیانه به دور دنیا! ظاهرا از سوئیس، هلند، ایتالیا و آلمان تماس گرفته. بعد از این از کجا تماس بگیره خدا می دونه! (البته شایدم به من اطلاعات اشتباه داده باشن!) به هر حال خیلی خوش به حالش! ماموریت بری گردش دور دنیا حسابی گشت و گذار، پول که ندی هیچ یه چیزیم بگیری!! اما خدایی حقشه! لیاقتش رو داره!

من برای سلامتیشون دعا می کنم.

شما هم برای سلامتی همه ی مسافرا خصوصا مسافرای عزیز ما دعا کنید.

راستی یه سوال؟

خودم فقط قالب وبلاگم رو اینجور بدون عکس و ناقص می بینم یا واقعا اینجوری شده؟

دلم می خواد خودم بتونم یه قالب خوشکل واسه وبلاگم بسازم. اما هنوز زیاد وارد نیستم! تا هم خودم یاد نگیرم حتی اگه درست نشه می ذارم همینجوری بمونه!!! نمی خوام کس دیگه ای جز خودم واسه وبلاگم قالب بسازه! (اگه هومن بود همینو برام درستش می کرد تا بعد که بتونم خودم یکی طراحی کنم اما نمی دونم کجاست!!)

دیروز برای دومین بار توی هفته ی گذشته ویندوز کامپیوترم رو عوض کردم. نمی دونم اون همه نرم افزار جاسوسی از کجا یه دفعه با هم اومدن روی سیستم! آخه من جای خاصی نرفته بودم چیزیم دانلود نکرده بودم! ولی حواستون باشه که این نرم افزارا واقعا اعصاب خورد کنن!!!!

یه بار دیگه از همه التماس دعا دارم.

شادی شما آرزوی منه

در پناه حق

یک نفس!

تا مرز لحظه های صمیمانه، یک نفس

تا کنج خلوت دل دیوانه، یک نفس

از التهاب یک دل افسرده و غریب

تا انفجار اشک غریبانه، یک نفس

تا پر کشیدن از تب بارانی غروب

با بالهای زخمی و بی دانه، یک نفس

از جمع بی دلان غزل خوان و باده نوش

تا بی کسی به گوشه ی میخانه، یک نفس

تنها رها شدیم در این وادی غریب

تا پر کشیدن از غم ویرانه، یک نفس

شمعی به پیکر دلمان شعله می زند

تا مرگ ناگهانی پروانه، یک نفس

انگار عرش گریه کنان نعره می زند

تا اتفاق روشن افسانه، یک نفس