فروشگاه گروه جرقه ايراني

 باسلام 

دوستان عزيز

گروه اينترنتي جرقه ايراني افتخار دارد اعلام نمايد در زمينه هاي طراحي بنر - تبليغات  متني و تصويري - كارت شارژ ايرانسل و همراه اول به قيمت نمايندگي بصورت تكي و عمده عرضه نمايد

در صورتي كه مايل به داشتن فروشگاه كارت شارژ باشيد مي توانيد اقدام كنيد

 براي خريد كارت شارژ وارد لينك زير شده و در صفحه مذكور روي آيتم ايرانسل يا همراه اول كليك و مراحل پشت سر گذاريد

لينك خريد كارت شارژ

لينك خريد دامين IR

جهت خريد دامين IR ازان قيمت سالانه 5000 هزار تومان ابتدا وارد لينك  شده سپس روي عكس وجه نقد كليك و سپس گزينه

دامنه ir.

انتخاب كرده سپس پرداخت را انجام و كد رهگيري را ثبت و وارد لينك شده و ثبت نام و از قسمت ارتباط با مدير كد رهگيري نام دامين و ايميل تان را بنويسيد تا در عرض 12 الي 48 ساعت دامين ساخته شود و مراحل كار به ايميل تان اطلاع داده شود 


 

براي طراحي بنر يا تبليغات متني و تصويري بشكل زير عمل كنيد

در لينك روي آيثم وجه نقد كليك سپس يكي از گزينه هاي تبليغاتي

طراحي بنرهاي تبليغاتي jpg
طراحي بنرهاي تبليغاتي متحرك gif
طراحي بنرهاي تبليغاتي فلش swf

انتخاب و پس از اين موضوع در لينك ثبت نام و بعد وارد اكانت تان شده و از طريق لينك ارتباط با مدير و گزينه پشتيباني كد رهگيري و مشخصات بنر و ايميل تان بنويسيد تا بنر تان ساخته و با شما تماس گرفته شود .

 براي تبليغات متني و تصويري

وارد اين لينك شده سپس از طريق كليك روي آيتم لينك 1 وجه نقد لينك 2 گزينه اشتراك يك ماهه تبليغات فروشگاهي را انتخاب و پس از پرداخت كد رهگيري را برداشته و سپس در صورتي كه تبليغ متني يا تصويري بود وارد لينك 1 يا لينك 2 شويد سپس اطلاعات خواسته شده تكميل و كد رهگيري خود را در قسمت توضيحات وارد نماييد تا در عرض 12 الي 48 ساعت تبليغ در فروشگاه ها به نمايش درآيد در صورت نمايش پيدا نكردن براي شماره 09379109285 پيامك و توضيحات لازم از قبيل كد رهگيري ارسال كنيد تا سريع تر پيگيري شود .


براي فروشگاه كارت شارژ نيز پس از خريد دامين از آيتم وجه نقد در لينك و انتخاب يكي از گزينه هاي

 اشتراك سالانه همكاري در فروش سطح 1

اشتراك سالانه همكاري در فروش سطح 2

اشتراك سالانه همكاري در فروش سطح 3

اشتراك سالانه همكاري در فروش سطح 4

مبلغ مورد نظر پرداخت كد رهگيري ياداشت و از طريق شماره 09379109285 يا پس الكترونيك skarimi1369@gmail.com به ما اطلاع دهيد تا در عرض 24 ساعت از سود بسيار قابل توجه فروش كارت شارژ برخوردار شويد .

 

فروشگاه سلطان شارژ

 با سلام دوستان

سايت سلطان شارژ افتتاح شد 

با 10 درصد تخفيف

با پشت سر گذاشتن همه مشكلات خوشبختانه

امروز پا به عرصه فروشگاه هاي فروش شارژ همراه گذاشتيم .

 براي خريد روي لينك زير كليك كنيد

 

*** فروشگاه شارژ ايرانسل و همراه اول و تاليا سلطان شارژ ***

*** آسان - ارزان - مطمئن - سريع ***
 اميدوارم با اطمينان خريد نمايد پشتيباني 24 ساعته در خدمت شماست .

سلطان شارژ در وب سايت ساماندهي ثبت شده است .

آسودگی‌ات مبارک

آسودگی‌ات مبارک


دلت را بتکان،
غصه‌هایت که ریخت تو هم همه را فراموش کن.
دلت را بتکان، اشتباهایت وقتی افتادند روی زمین، بگذار همانجا بمانند.
فقط از لابه‌لای اشتباهایت، یک تجربه را بیرون بکش قاب کن و بزن به دیوار دلت.

دلت را محکم‌تر بتکانی تمام کینه‌هایت هم می‌ریزد
و تمام آن غم‌های بزرگ و همه حسرت‌ها و آرزوهایت.
حالا آرام‌تر، آرام‌تر بتکان
تا خاطره‌هایت نیفتند

تلخ یا شیرین، چه تفاوت می‌کند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند
کافی است؟
نه هنوز دلت خاک دارد

یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چه قدر تمیز شد،

دلت تمیز شد؟
حالا این دل جای اوست! این دل مال اوست!
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا ...
حالا تو ماندی و یک دل

یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"
آسودگی‌ات مبارک

60 سخـن حکیـمانه زیبا از بـزرگان

60 سخـن حکیـمانه زیبا از بـزرگان

 

 

1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست. (حضرت علی علیه‌السلام)

۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند. (مارتین لوتر‌کینگ)

۲. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانو‌هایت زندگی کنی. (رودی)

۴. بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)

۵. عمر آنقدر کوتاه است که نمی‌ارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی)

۶. چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون)

۷. به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی)

۸. آنکه خود را به امور کوچک سرگرم می‌کند چه بسا که توانایی کارهای بزرگ را ندارد. (لاروشفوکو)

۹. اگر طالب زندگی سالم و بالندگی می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. (اسکات پک)

۱۰. زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. (دوما)

۱۱. دوست داشتن انسان‌ها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. (اسکات پک)

۱۲. عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. (اسکات پک)

۱۳. ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیموده‌ایم می‌توانیم هدایت کنیم. (اسکات پک)

۱۴. جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)

۱۵. هنر، کلید فهم زندگی است. (اسکار وایله)

۱۶. تغییر دهندگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا می‌کنند. (والترنیس)

۱۷. اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)

۱۸. روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)

۱۹. در جستجوی نور باش، نور را می‌یابی. (آرنت)

۲۰. برای آنکه کاری امکان‌پذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)

۲۱. شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)

۲۲. آدمی ساخته‌ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می‌اندیشیده است. (مترلینگ)

۲۳. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه‌ چیز را همان گونه که هست می‌دید: بی‌انتها. (بلیک)

۲۴. برده یک ارباب دارد اما جاه‌طلب به تعداد افرادی که به او کمک می‌کنند. (بردیر فرانسوی)

۲۵. هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. (فرانکلین)

۲۶. نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی. (هیلزهام)

۲۷. هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته تری را پیدا می‌کنی. (نیما یوشیج)

۲۸. اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر می‌اندازند. (نیچه)

۲۹. زیبائی در فرا رفتن از روزمره‌گی‌هاست. (ورنر هفته)

۳۰. برای کسی که شگفت‌زده‌ی خود نیست معجزه‌ای وجود ندارد. (اشنباخ)

۳۱. تفکر در باب خوشبختی، عشق، آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر درباره‌ی پرسش‌هایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون می‌کند. (ادگارمون)

۳۲. "عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمی‌کند که "یکی" در "چند" است و "چند" در "یکی". (ادگارمون)

۳۳. آرامش، زن دل‌انگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)

۳۴. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخ‌من)

۳۵. تنها آرامش و سکوت سرچشمه‌ی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)

36. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)

۳۷. علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکس‌مکنزی)

۳۸. من تنها یک چیز می‌دانم و آن اینکه هیچ نمی‌دانم. (سقراط)

۳۹. دانستن کافی نیست، باید به دانسته ی خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)

۴۰. تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را. (حضرت علی علیه‌السلام)

۴۱. خداوند، روی خطوط کج و معوج، راست و مستقیم می‌نویسد. (برزیلی)

۴۲. تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است. (انگلس)

۴۳. كسی كه دارای عزمی راسخ است، جهان را مطابق میل خویش عوض می كند. (گوته)

۴۴. بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)

۴۵. اگر می‌بینی کسی به روی تو لبخند نمی‌زند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. (دیل کارنگی)

۴۶. شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست می‌ارزد. (سقراط)

47. قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)

۴۸. ضعیف‌الاراده کسی است که با هر شکستی بینش او نیز عوض شود. (ادگار‌ آلن‌پو)

۴9. لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم، تمام هستی کامل و منور شد. (بودا)

۵۰. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد. (آنتوان چخوف)

۵۱. برای اداره كردن خویش، از سرت استفاده كن و برای اداره كردن دیگران، از قلبت. (دالایی لاما)

۵۲. تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل)

53. اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی. (ارد بزرگ)

54. اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)

55. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)

56. آنكه می تواند، انجام می دهد، آنكه نمی تواند انتقاد می كند. (جرج برنارد شاو)

57. لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. (دکتر علی شریعتی)

58. بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود كه از میان ما رفته باشند. (امرسون)

59. از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)

60. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)

اثبات عشق

اثبات عشق
 
 
 پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…

 ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم

 سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…

 اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به

 وضوح حس می کردیم…

 می دونستیم بچه دار نمی شیم…

 ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست…

 اولاش نمی خواستیم بدونیم…

 با خودمون می گفتیم…

 عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه…

 بچه می خوایم چی کار؟…

 در واقع خودمونو گول می زدیم…

 هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…

 تا اینکه یه روز علی نشست رو به رومو گفت…

 اگه مشکل از من باشه …

 تو چی کار می کنی؟…

 فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم…

 خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر تو رو همه چی خط سیاه بکشم…

 علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد…

 گفتم:تو چی؟ گفت:من؟

 گفتم:آره… اگه مشکل از من باشه… تو چی کار می کنی؟

 برگشت…زل زد به چشام…گفت: تو به عشق من شک داری؟…

 فرصت جواب ندادو گفت: من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم…

 با لبخندی که رو صورتم نمایان شد

 خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون هنوزم منو دوس داره…

 گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه…

 گفت:موافقم…فردا می ریم…

 و رفتیم… نمی دونم چرا اما دلم مثل سیر و سرکه می جوشید…

 اگه واقعا عیب از من بود چی؟…

 سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم…

 طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه…

 هم من هم اون…هر دو آزمایش دادیم…

 بهمون گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره…

 یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید…

 اضطرابو می شد خیلی اسون تو چهره هردومون دید…

 با این حال به همدیگه اطمینان می دادیم که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیست…

 بالاخره اون روز رسید…

 علی مثل همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب ازمایشو می گرفتم…

 دستام مثل بید می لرزید…

 داخل ازمایشگاه شدم…

 علی که اومد خسته بود…

 اما کنجکاو…ازم پرسید جوابو گرفتی؟

 منم زدم زیر گریه…فهمید که مشکل از منه…

 اما نمی دونم که تغییر چهره اش از ناراحتی بود…

 یا از خوشحالی…

 روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می شد…

 تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود…

 بهش گفتم:علی… تو چته؟ چرا این جوری می کنی…؟

 اونم عقده شو خالی کرد گفت: من بچه دوس دارم پرستو …مگه گناهم چیه؟…

 من نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم…

 دهنم خشک شده بود… چشام پراشک… گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو دوس داری…

 گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی… پس چی شد؟

 گفت:آره گفتم… اما اشتباه کردم… الان می بینم نمی تونم… نمی کشم…

 نخواستم بحثو ادامه بدم… پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم…

 اتاقو انتخاب کردم…

 من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم… تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام طلاقت بدم…

 یا زن بگیرم… نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم… بنابراین از فردا تو واسه خودت…منم واسه خودم…

 دلم شکست… نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش کرده بودم…

 حالا به همه چی پا زده…

 دیگه طاقت نیاوردم

 لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم…

 برگه جواب ازمایش هنوز توی جیب مانتوام بود…

 درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم…

 احضاریه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون…

 توی نامه نوشت بودم:

 علی جان…سلام…

 امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی…

 چون اگه این کارو نکنی خودم ازت جدا می شم…

 می دونی که می تونم…
 دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی شه جدا شم…

 وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه…

 باور کن اون قدر برام بی اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون جاپاره کنم…

 اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه…

 توی دادگاه منتظرتم…امضا…پرستو!
 

اس ام اس مخصوص ضدحال به پسرها و دخترها

اس ام اس مخصوص ضدحال به پسرها و دخترها
 
اس ام اس ضدحال به دخترها
 
زن به شوهرش میگه : تو هندوستان یک زن رو به قیمت یک گوسفند فروختند.. به نظر تو این بی انصافی نیست؟؟؟ شوهره میگه : نه اگه زن خوبی باشه می ارزه…

********************

 دغدغه های پسر جوان :
 کار ندارم ، پول ندارم ، سربازی نرفتم ، ماشین و خونه ندارم ، و …
 دغدغه های دختر جوان :
 لاک ناخونم پاک شده ، مهری سرویس طلا خریده ، دختر خاله ام ماشین داره ، مامان غذای خوب نمی پزه ، عروسکمو هنوز نخوابوندم!

********************

 زن از شوهرش می پرسه: عزیزم ، تو منو دوست داری؟
 مرد میگه : خوب معلومه عزیزم ، اگه دوست نداشتم چطور می تونستم هر شب بیام خونه پیشت وقت و عمرم رو تلف کنم!!!

********************

 زنها دو وقت گریه می کنن: وقتی فریب می خورن ، وقتی می خوان فریب بدن.

********************

 بزرگترین گناه؟ شوهر نداشتن
 بزرگترین تفریح؟ شوهر سرکار گذاشتن
 بزرگترین کار؟ شوهر تربیت کردن
 بزرگترین شگفتی؟ شوهرعاقل دیدن
 بزرگترین آرزو؟ داشتن مردی به اسم شوهر

********************

 آدما می تونند دختر باشن اما دخترا نمی تونند آدم باشن

********************

 نصیحت خنگول به پسرش : هیچ وقت زن نگیر به پسرت هم بگو زن نگیره!

********************

 هشدار به دخترهای دم بخت ، دخترهای چینی با مهریه ی کم در راهند… بجنبید.

********************

 پیامی برای دختران : ز گهواره تا گور دانش بجوی چون از شوهر خبری نیست!

********************

 پسره: من تا ۲۵ سالم نشه ازدواج نمیکنم
 دختره: منم تا ازدواج نکنم ۲۵ سالم نمیشه

********************

 ۷دخترلاغر ۷پسرچاق راخوردند

 تعبیر: قحطی شوهر در راه است

********************

 سربازی راهیست برای آدم کردن پسرها…

 اما هیچ راهی برای آدم کردن دخترها وجود نداره!

********************

 سلام ، شنیدم پنج شنبه جشن نامزدیته ، خیلی خوشحال شدم . تبریک میگم.

 ستاد پیشگیری از افسردگی دختران دم بخت

********************

 غضنفر به زنش میگه میخوام برای تعطیلات ببرمت دور دنیا

 زنش میگه : نه ! بریم یه جای دیگه

********************

 شوهره میاد خونه به زنش میگه:

 من برای شام دوستمو دعوت کردم خونه مون

 زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است

 ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست

 شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره

 زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟

 شوهرمیگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره

********************

 درخت مکر زن صد ریشه دارد / فلک از دست زن اندیشه دارد!

********************

 مرد دوستی را کشف کرد و عشق اختراع شد

 زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد!

 مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد

 زن پول را کشف کرد و « خرید کردن » اختراع شد!

 از آن به بعد مرد چیزهای بسیاری را کشف و اختراع کرد

 ولی زن همچنان مشغول خرید بود

********************

 فرهنگ لغات زنان : ۱٫ آره یعنی نه ۲٫ نه یعنی آره ۳٫ ما با ید با هم حرف بزنیم یعنی بشین فقط گوش کن ۴٫ هر کار دوست داری بکن یعنی بکن ولی بعد دهنت سرویسه ۵٫ چقد منو دوست داری ؟ یعنی یه گندی زدم می خوام بگم ۶٫ دو دقیقه دیگه حاضرم یعنی دو ساعت علافی

********************

 بهانه ی دخترا: ۱ – فاصله سنی مون خیلی زیاده(یعنی خیلی از مرحله پرتی) ۲ – من به تو علاقه به اون صورت ندارم (یعنی خیلی بد هیکلی) ۳ – من الان تو موقعیت بدی هستم (یعنی دلم یه جا دیگه گیره) ۴ – تقصیر تو نیست تقصیر منه (یعنی عجب غلطی کردم با تو آشنا شدم) ۵ – من تو رابطه مون از هیچ کاری دریغ نکردم (یعنی هر غلطی خواستم کردم) ۶ – دیروز یه خواستگار دکتر داشتم (یعنی زودتر بیا منو بگیر )

********************

 مهمه که بتونی دختری رو پیدا کنی که باباش پولدار باشه، دختری که خوش تیپ باشه، دختری که دوستت داشته باشه

 ولی مهم تر از همه اینه که این ۳ تا دختر نباید همدیگر رو بشناسن

********************

 اگر طاووس برای ناز کردن و روباه برای فریب دادن وتمساح برای اشک ریختن وکلاغ برای قارقار کردن داشته باشی دیگر نیازی به زن گرفتن نداری

********************

 همیشه پشت سر هر مرد موفق ، زنی است که نتونسته جلوی موفقیت شو بگیره

********************

 یه روز یه دختر دعا می کنه خدایا : من چیزی برای خودم نمی خوام فقط یه داماد خوب و خوشگل نصیب مادرم کن

********************

 دعای دختر مجرد

 اللهم عجل فی ازدواجنا و تکمیل دیننا و ارزقنا زوجا الذی رفیعا مدرکا و قدا رشیدا و مالا کثیرا و بیتا مستقلا و سیاره البرشیا

********************

 دختر:موجودی است که وقتی تعجب میکند میگوید واااااااااا!! و وقتی خوشحال است میگوید بمیری الهییییییی!! وقتی غمگین است آه میکشد و وقتی میترسد جیییییییغ بنفش میکشد . وقتی بدش می آید میگوید ویشششش . وقتی خوشش می آید میگوید ووییییی. همه عناصر ذکور گیتی در عشق او واله و سرگردانند . تاریخ تولد و شماره کفش با جناق پسر عمه ی دختر خاله ی داماد همسایه ی پوریا پور سرخ را میداند .از سوسک اصولا نمیترسد بلکه چندشش میشود

********************

 پدر برای اولین بار دید که دخترش به جای اینکه دو ساعت با تلفن حرف بزنه بعد از یک ربع حرف زدن تلفن رو قطع کرد. پدر پرسید: کی بود؟ دختر جواب داد: شماره رو عوضی گرفته بود

********************

 میدونی چرا خانم ها کمتر فوتبال بازی می کنند؟

 چون کمتر پیش میاد که یازده تا خانم راضی بشن همزمان یه جور لباس بپوشن
 
 

می گن مردهای مجرد کمتر از مردهای متاهل عمر میکنند ، اما مردهای متاهل بسیار بیشتر از مردهای مجرد آرزوی مرگ می کنند.

********************

 مرد : قسم می خوری که منو به خاطر پولهام دوست نداری؟ زن : هزار تومن بده تا قسم بخورم!

********************

 زن : اگه امشب نیایی بریم خونه مامانم دیگه منو نمی بینی!
 مرد : برای چی؟
 زن : واسه اینکه چشماتو در می آرم!

********************

 همسر یه تاجر به شوهرش میگه: هر وقت تو میری سفر من عصبی میشم.
 شوهرش میگه : غصه نخور عزیزم ، من خیلی زودتر از آنی که تو فکر میکنی برمیگردم.
 زن میگه : خوب همین عصبیم میکنه دیگه!

********************

 آدما می تونند پسر باشن اما پسرا نمی تونند آدم باشن

********************

 مردها مثل جای پارک (پارکینگ) هستن خوباشون که قبلا اشغال شده بقیشون که مونده یا کوچیک هست یا جلو در مردم.

********************

 زن خودش را خوشگل می کند چون خوب فهمیده که چشم مرد، تکامل یافته تر از مغز اوست!” دوریس دی

********************

 قلب پسرها مثل پارکینگی است که هیچ وقت تابلوی ظرفیت تکمیل بر در آن دیده نمیشود و اما قلب دخترها مانند فرودگاهی است که مدت ماندن یک هواپیما در آن بستگی به فرود هواپیمای بعدی دارد

********************

 اگه پسرا با جنبه بشن چی میشه؟؟؟؟؟ ۱- بوی ترشی کشور رو بر می داشت (لذا مشکلات زیادی برای شهرداری پیش می یومد) ۲- ازدواج برای دختران تبدیل به ارزو و رویای شبانه می شد ۳- شوهر مثل قند و پنیر کوپنی می شد و صف های طولانی برای گرفتن آن به وجود می امد پس به این نتیجه می رسیم که: پسر ها همین طور بی جنبه باقی بمونن هم برای دخترا بهتره هم برای تمدن

********************

 بیچاره پسرها اگه تیپ بزنن برن بیرون میگن با کی قرار داری؟ اگه لباسهای معمولی بپوشن میگن اصلا سلیقه نداری اگه زیاد بگن دوستت دارم . میگن باز چه نقشه ای تو سرته اگه نگن دوست دارم میگن پای کس دیگه ای وسطه اگه زیاد بهتون زنگ بزنن میگن اعتماد نداری اگه یه مدت زنگ نزنن میگن سرت خیلی شلوغه اگه تو خونه زیاد بخندن میگن لوس شدی اگه نخندن میگن چه مرگته عاشق شدی اگه شام بخوان میگن همش به فکر شکمتی اگه شام نخوان میگن چی کوفت کردی

********************

 مردها ۳ تا آرزو دارند:

 ۱٫اونقدر که مادرشون میگه، خوش تیپ باشن

 ۲٫اونقدر که بچه شون میگه، پولدار باشن

 ۳٫اونقدر که زنشون شک داره ، زن داشته باشن

********************

 دعای پسر مجرد

 اللهم ارزقنا حوریا تک دانه و کم توقعا و والدینها رو به موتا و جهیزیتها کامله و کدبانوا فی اامور المنزل و تسلیما لخشمنا و خدمتنا

********************

 مرد به خدا می گه: چرا زن رو زیبا آفریدی؟

 خدا می گه: واسه اینکه تو دوستش داشته باشی!

 دوباره می پرسه پس چرا ناقص العقله؟

 خدا هم درجواب به این سوال احمقانه مرد پاسخ میده:

 واسه این که تورو دوست داشته باشه!!!

********************

 قلب دخترامثل قبرستونه هرکی به اونجاپامیذاره دیگه نمیتونه برگرده اماقلب پسرامثل هتل ۵ستاره است معلوم نیست کی میادکی میره

********************

 گفت مردی به همسرش روزی…. من بمیرم چگونه خواهی زیست؟ گفت: از چند و چون آن بگذر…. تو بمیری برای من کافیست

********************

 [ زی ذی نامه ]

 الهی ! به‎ ‎مردان درخانه ات.  به آن زن ذلیلان فرزانه ات .

 به آنانکه در بچه داری تکند. یلان عوض کردن پوشکند .

 به آنانکه باذوق وشوق تمام . به مادرزن خود بگویند : مامان .

 به آنانکه  دامن رفو میکنند. زبعد رفویش اتومیکنند.

 به آن قرمه سبزی پزان قدر . به آن مادران به ظاهرپدر .

 الهی ! به آه دل زن ذلیل .  به آن اشک چشمان ممد سبیل !

 که ما را براین عهد کن استوار! ازاین زن ذلیلی مکن برکنار.

********************

 بچه از باباش میپرسه بابا تو بهشت زن ها از شوهرشون جدا زندگی میکنن یا با هم هستن ؟ بابا میگه  بچه جون اگه زن ها با شوهرشون یه جا باشن که دیگه اونجا بهشت نمیشه !!

ادامه نوشته

از کجا بفهمم وعده ازدواج نامزدم دروغ است؟

از کجا بفهمم وعده ازدواج نامزدم دروغ است؟

 
یكی از موارد اصلی كه توسط دختران و پسران جوان به عنوان دلیل دوستی ها و آشنایی های پیش از ازدواجشان عنوان می شود آشنایی به قصد ازدواج است. معمولاً در اینگونه روابط یكی از طرفین به دیگری قول ازدواج داده و از وی می خواهد به منظور شناخت بیشتر مدتی با هم در ارتباط باشند.
اما متاسفانه ممكن است برخی به قول و قرارهایشان وفادار نبوده و تنها قصد سوء استفاده از فرد مقابل را داشته باشند. به همین دلیل لازم است كه افراد قادر باشند میان راست و دروغ تمایز قائل شده و خود را از عواقب ناگوار چنین مسئله ای محفوظ بدارند.

 
معمولاً در رفتار و افكار كسانی كه با دادن وعده دروغین سعی در اغفال فرد مقابل دارند  نكاتی دیده می شود كه با كمی دقت در آنها می توان نسبت به نیت فرد مقابل آگاهی حاصل نمود.

مهمترین این مسائل و رفتارها عبارتند از
 
اصرار بر پنهان ماندن رابطه
معمولاً این افراد اصرار دارند كه  هیچ یك از اعضای خانواده و حتی دوستان از این ماجرا با خبر نشوند. گرچه ممكن است آنها دلایلی مانند نامساعد بودن شرایط،‌ ترس از مخالفت اطرافیان و ... را دلیل این درخواست معرفی می كنند اما چون در حقیقت قصد ازدواج ندارند از اینكه شما این موضوع را با دیگران در میان گذاشته و آنها شما را راهنمایی كنند و همچنین به منظور اجتناب از جدی شدن رابطه از طریق مطلع شدن خانواده ها، می خواهند این رابطه پنهان بماند.

پیشنهاد ازدواج در آغاز آشنایی
اگر فردی بدون هیچ آشنایی قبلی با شما  در همان اولین برخورد پیشنهاد ازدواج داد باید كمی محتاط شوید. چطور ممكن است در اولین برخورد، شخصی چنین پیشنهاد مهمی به شما بدهد بدون آنكه هنوز شما را درست شناخته باشد؟ در چنین مواردی احتمالاً ویژگی های ظاهری مانند زیبایی، وضعیت مالی،‌تحصیلی و... شما فرد مقابل را تحت تاثیر قرار داده و وی از دادن پیشنهاد ازدواج به شما اهداف دیگری دارد.

پیشنهاد ازدواج پس از رد درخواست های نامعقول
اگر فردی كه با او آشنا شده اید پس از اینكه شما به درخواست های نامعقول وی در زمینه های مختلف مثل  صمیمیت جسمی یا درخواست كمك مالی پاسخ منفی دادید به شما  پیشنهاد ازدواج داد بدانید كه او تنها به دنبال راهی برای رسیدن به خواسته های خویش است و به محض اینكه نیازهایش ارضا شود قول و قراهایش را زیر پا خواهد گذاشت.

تمایل نداشتن به صحبت كردن درباره ازدواج
اگر فردی كه به شما قول ازدواج داده از  صحبت كردن در این باره طفره می رود دقت خود را كمی بیشتر كنید. اگر ازدواج برای وی یك هدف باشد مانند هر هدف دیگری بریا رسیدن به آن برنامه ریزی نموده و تلاش می كند. به همین دلیل باید در مورد آن با شما صحبت كند تا به كمك هم تصمیماتی اتخاذ كنید و گام هایی بردارید كه شما را به هدفتان نزدیك تر كند. مثلاً ممكن است فردی تصمیم بگیرید كه در كلاس های آموزش مهارت های زندگی شركت كند یا به دنبال پیدا كردن شغلی باشد. به هر حال هنگامی كه فرد قصد انجام كاری دارد حتماً در مورد آ ن فكر و اقدام می كند.

موكول كردن ازدواج به سال های بعد
اگر فردی كه با او آشنا شده اید می گوید با آنكه علاقه بسیاری به شما دارد اما  حداقل تا پنج سال دیگر شرایط ازدواج را ندارد و از شما می خواهد كه به خاطرش صبر كنید، باید در صحت گفته های وی شك كنید. بهتر است دلایل وی را بشنوید و به او بگویید كه لازم نیست در شروع زندگی همه شرایط ایده آل باشد و شما از اینكه در كنار وی برای ساختن زندگی تان تلاش كنید لذت می برید.

از کجا بفهمیم عاشق شدیم؟

از کجا بفهمیم عاشق شدیم؟


وقتی به او فکر می‏کنم، قلبم می‏زند. دست و پایم را گم می‏کنم، تمام حواسم پیش اوست...

 آیا این عشق است، یعنی عاشق شده‏ ام؟ همیشه به او فکر می‏کنم، می‎خواهم همه جا حضور داشته باشد، اگر نباشد دلتنگ می‏شوم، وقتی می‏خندد خوشحالم و وقتی گریه می‏کند، ناراحت می‏شوم، همانی را می‏خواهم که او می‏خواهد. به طور حتم این عشق است.

 آیا واقعا عاشقی؟
 برخی نشانه‏ها می‏تواند به شما اثبات کند که عاشق طرف مقابل هستید و او هم به همان اندازه شما را دوست دارد.

 1 - به سمت هم کشیده می‏شوید
 یکی از نشانه‏های عشاق این است که از کنار هم بودن احساس غرور می‏کنند و همدیگر را در مقابل دیگران به‏گونه‏ای توصیف می‏کنند که انگار برترین هستند. در مقابل افرادی که همدیگر را دوست دارند اما عاشق واقعی نیستند، عیوب همدیگر را بیشتر از خوبی‏های هم می‏بینند و هر یک در رابطه احساس حقارت می‏کنند.

2 - با هم خوش می‏گذرانید
 وقتی عاشقید حضور طرف مقابل لذت‏بخش است و در عین داشتن اضطراب، فرد عاشق احساس لذت می‏کند و این در واقع همان تقابل عقل و احساس است. وقتی با فردی قراری عاشقانه دارید، اما احساس افسردگی خستگی و سردرگمی می‏کنید یعنی یا شما عاشق نیستید یا طرف مقابلتان.

 3 - همیشه برای هم حاضرید
 وقتی با او تماس می‏گیرید حتی اگر در جلسه کاری باشد پاسخ شما را کوتاه هم که شده می‏دهد. همیشه خوش خلق است و به دنبال فرصتی برای دیدنتان می‏گردد. تمامی این کارها یک معنا دارد طرف مقابل عاشق شماست. شما اولویت اول او هستید، او می‏خواهد این حس را نشانتان دهد. اگر طرف مقابلتان به شما زنگ نمی‏زند خود را با کار سرگرم کرده و وقتی با شماست مرتبا با تلفن حرف می‏زند یعنی عاشقتان نیست.

4 - نگران هم هستید
 وقتی با هم هستید از شما می‏پرسد که روز خوبی را گذرانده‏ای یا نه و اینکه شما مشکلی نداری؟ به عبارت دیگر فرد عاشق نیازهای نارسیسیک خود را فراموش می‏کند و به دیگری گرایش می‏یابد. این گرایش نه از روی احترام، بلکه به خاطر عشق است. اگر طرف مقابلتان توجه زیادی به شما نشان نمی‏دهد و مشکلات درگیری‏هایتان برای او مهم نیست، چشم و گوشتتان را بهتر باز کنید.

 5 - آسیب‏پذیرید
 فرد عاشق دوست دارد برای طرف مقابل از خود بگوید؛ از هر آنچه که دوست دارد از کودکی‏اش و موقعیت‏هایی که از دست داده. او سعی می‏کند اعتماد طرف مقابل را به دست بیاورد البته با توصیف آنچه که هست نه آنچه که باید باشد. معمولا خود را آسیب‏پذیر نشان می‏دهد تا در پناه دیگری امنیت و محبت را بیابد. اگر طرف مقابل شما اظهار می‏کند که مردها و زن‏ها را خوب می‏شناسد، مراقب باشید. او تنها می‏خواهد مدتی را با شما خوش بگذراند.

6 - در رویای هم هستید
 داشتن یک خانه، فرزندان زیاد و زندگی رویایی. عاشق‏ها رویاهای هم را همانند یک پازل کنار هم می‏چینند و زندگی آینده را کنار هم می‏سازند. اگر فردی که در کنار شماست، زندگی را یکنواخت می‏بیند و اشتیاقی به رویاپردازی ندارد و اهمیتی به برنامه‏ریزی‏های شما برای آینده نمی‏دهد، خود را گول نزنید او عاشق شما نیست. وقتی عاشق کسی هستید، بزرگ‏ترین نگرانی این است که چگونه فرد مقابل را از احساسات خود نسبت به او باخبر کنید. اکثر افراد فکر می‏کنند باید این کار را به صورت ناخودآگاه و در کمتر از 3 ثانیه انجام داد اما این بدترین روش است. اگر جزو افرادی هستید که تصور می‏کنید برای ابراز احساساتتان باید جلو بروید و به فرد مقابل بگویید «سلام من شما را دوست دارم و می‏خواهم با هم باشیم»، تکنیکی است که تنها باعث دورشدن طرف مقابل از شما خواهد شد. پس به این 6 روش عمل کنید. به طور حتم این روش‏ها موثرتر خواهد بود.

 7 - دلتان را به دریا بزنید
 می‏گوید 4 ماه است که عاشق او شده اما جرات نمی‏کند به او بگوید. اما چرا؟ چون نمی‏داند عکس‏العمل او چه خواهد بود؟!
 اگر عاشق هستید به جای انتظار کشیدن راهی برای بیان خواسته‏تان پیدا کنید با انتظار چیزی درست نمی‏شود. پا پیش بگذارید و به نحوی باب صحبت را باز کنید.

8 - نگویید عاشق شما هستم
 هرگز در برخورد اول به فرد مقابل نگویید که عاشقانه او را دوست دارید. می‏توانید پیشنهاد رفتن به سینما یا رستوران را به او بدهید تا با هم بیشتر آشنا شوید. به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید و قدم به قدم پیش روید.

9 - منتظر موقعیت باشید
 مطمئنا نمی‏شود در یک جمع دوستانه به خانمی گفت که عاشقش هستید. برای اظهار عشق همه چیز باید برنامه‏ریزی شده باشد. بهترین زمان از روز برای بیان احساسات، عصر است. البته برای بیان احساساتتان موقعیت فرد را در نظر بگیرید، اگر فرد مقابل شما درگیر کار و رسیدگی به دستورات رییس خود است یا به تازگی بحثی با دوستان یا والدینش داشته، مطمئنا توجهی به اظهار عشق شما نخواهد کرد. بهتر است بعد از اینکه موقعیت مناسبی یافتید رودررو ( نه تلفنی یا با فرستادن اس‏ام‏اس و ایمیل ) اظهارات خود را ابراز کنید و خجالت را کنار بگذارید.

 10 - اصرار نکنید، از نو شروع کنید
 به عکس‏العمل‏های طرف مقابل احترام بگذارید. اگر او درخواست شما را رد کرد، بیش از حد اصرار نکنید. شانس دیگری به خود بدهید و بعد از مدتی صبر (مثلا پس از گذشت چند روز) دوباره درخواستتان را مطرح کنید. اگر در نهایت موفق نشدید به احساسات طرف مقابل بها دهید.

11 - اعتماد به نفس داشته باشید
 آنچه زنان را عاشق مردان می‏کند، ثبات‏قدم و اعتمادبه‏نفس آنهاست. پس با ترس و لرز برای اظهار عشق قدم برندارید. اگر واقعا نمی‏دانید چگونه باید عشقتان را ابراز کنید چند کتاب و مجله بخوانید یا در سمینارهای مربوطه شرکت کنید. وقتی اعتمادبه‏نفستان به اندازه کافی بالا رفت، عشقتان را ابراز کنید.

 12 - بیش از حد رمانتیک نباشید
 در برخی فیلم‏ها می‏بینیم که عشاق نیمه‏شب در جنگل زیر نور ماه یا در هلی‏کوپتر هنگام سقوط، عشقشان را ابراز می‏کنند، اما بهتر است شما منطقی‏تر باشید. براساس زندگی خودتان موقعیت مناسب را بیابید و درخواستتان را مطرح کنید.

3 کار غلط که به موها آسیب می زند

3 کار غلط که به موها آسیب می زند

 

 


 آیا در آرزوی داشتن موهایی زیبا و شفاف هستید ؟ با کمی مراقبت و مواظبت به سادگی می توانید به آرزوی خود برسید . شما با انجام این سه کار ممنوعه ناخواسته به موهایتان آسیب جبران ناپذیری را وارد می کنید…

 اشتباه شماره یک : هیچ گاه شامپوهای معمولی را با ویتامینه در یک رتبه قرار ندهید و از هر دو آنها استفاده کنید .
 شامپو و ویتامینه ها هر کدام کار جدا گانه ای را انجام می دهند زیرا ساخته شده از مواد مختلفی هستند .
 استفاده از محصولاتی که مختص به مراقبت های مو هستند یا ویتامینه کردن مو باید هفته ای یک بار انجام شود .

 ویتامینه های مو متفاوت هستند :


 1 - بعضی از ویتامینه ها در حمام به مو ماساژ داده می شوند و قبل خروج از حمام مو را آب کشی می کنند .

 2 - نوع دیگری از ویتامینه ها هستند که بعد از خروج از حمام بر روی موهای خیس استعمال می شوند .

 3 - استفاده از ویتامینه ها و مراقبت ها با شامپو متفاوت است . اگر خواهان موهایی زیبا و شفاف هستید باید موهایتان را با ویتامینه ها تغذیه کنید زیرا مواد مورد نیاز مو تنها از طریق تغذیه و خوردن مواد غذایی به دست نمی آید .

 4 - اگر به برچسب شامپوها دقت کرده باشید، روی آنها نوشته شده مخصوص موهای چرب، خشک، معمولی یا موهای آسیب دیده و رنگ شده. این ویژگی ها را براساس ترکیبی از سورفاکتانت ها و مواد نرم کننده، به دست می آورند و بهتر است هر فرد براساس نوع مویش شامپوهای مخصوص آن مو را انتخاب نماید؛

 5 - هیچ گاه از شامپو بچه ها برای شستن موهایتان استفاده نکنید زیرا این شامپوها قدرت تمیز کردن موهای بزرگسالان را ندارند .

 6 - استفاده از نرم کننده ها برای موی خشک و رنگ شده، فر شده یا آسیب دیده بسیار ضروری است .

 7 - موهایتان را هرگز با صابون شست و شو ندهید زیرا اگر مو با صابون شستشو داده شود، یک لایه ناخوشایند روی مو ایجاد شده و ظاهری بی جان و بی روح را بر جای می گذارد .

 8 - مواد حالت دهنده و پاک کننده، مو و کف سر را تمیز می کنند و باعث شانه شدن راحت تر موهای خیس و افزایش حجم آن بدون ایجاد الکتریسیته ساکن در زمان خشک شدن می شوند.

 9 - تعدادی از شامپوها حاوی پانتول می باشند که در رشد و افزایش رطوبت مو ارزشمند است. گاه عصاره های گیاهی مانند گزنه، آلوئه ورا، رزماری (اکلیل کوهی)، نعناع، فلفل، رازیانه، بابونه، سدر، روغن بادام، کاندولا، روغن زیتون، جوجوبا، مریم گلی، برنج، گندم، عصاره انار و زعفران نیز به شامپوها اضافه می شوند .

 اشتباه شماره دو : نحوه ی صحیح آب کشی مو
 شامپو نباید وارد چشم شود ( حتی شامپوهای ملایمی که باعث سوزش چشم نمی شود ) و باید به طور کامل از روی سر شسته شود؛ زیرا باقی ماندن شامپو حتی به مقدار کم روی سر باعث التهاب پوستی می شود. به همین دلیل بهتر است بعد از شستن موها را به مدت سه یا چهار دقیقه آبکشی کنیم .
 بسیاری از افراد هنگام آبکشی ، آنقدر با شدت موهایشان را با دست ماساژ می دهند که دچار ریزش می شوند و یا اینکه در اثر شدت چنگ زدن ، پوسته سرشان بلند می شود و به پوسته مو دچار می شوند.

 اشتباه شماره سه : موهایتان را با حرارت مستقیم و داغ بیش از حد خشک نکنید
 اگر شما عادت به سشوار کشیدن موهایتان دارید هیچ گاه موهایتان را در زمانی که کاملا خشک هستند سشوار نکنید . توصیه می شود در ابتدا کمی موهایتان را مرطوب کنید و بعد سشوار بکشید زیرا در صورتی که موهایتان کاملا خشک باشد و سشوار کنید موهایتان دچار آسیب جدی می شوند .
 اگر بعد از حمام عادت به خشک کردن موهایتان با سشوار دارید توصیه می کنیم هرگز با حرارت مستقیم انجام نشود .

 آیا می دانید موها هم دارای سنی می باشند
 شما باید هر ماه به اندازه یک سانت از موهایتان را کوتاه کنید و هر سه سال یک بار موهایتان را به اندازه قابل توجهی کوتاه نمائید تا رشد و زیبایی موهایتان با افزایش سن کاهش پیدا نکند

10 فایده لبخند زدن

10 فایده لبخند زدن

 

1. .لبخند جذابتان می‌کند...
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می‌زنند کشیده می‌شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می‌کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.
2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می‌دهد...
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می‌زند.
3. لبخند مسری است...
لبخند زدن برایتان شادی می‌آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می‌کشید.
4. لبخند زدن استرس را از بین می‌برد...
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می‌شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.
5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند...
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می‌آورد...
وقتی لبخند می‌زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می‌آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می‌‌کند...
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می‌توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می‌دهد...
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می‌شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
9. لبخند زدن باعث می‌شود موفق به نظر برسید...
به نظر می‌رسد که افرادیکه لبخند می‌زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می‌کنند.
10. لبخند زدن کمک می‌کند مثبت اندیش باشید...
لبخند بزنید.. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می‌فرستد که "زندگی خوب پیش می‌رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.
پس....همیشه لبخند بزنید.

11 خواص حیرت انگیز موز که تاکنون نمی دانستید!

11 خواص حیرت انگیز موز که تاکنون نمی دانستید!
 

امروزه موز بخشی از برنامه غذایی روزانه ما شده است و آن را ممکن است در صبحانه ، دسر و... استفاده کنیم ولی آیا تاکنون به خواصی که موز برای ما به ارمغان می‌آورد فکر کرده‌اید؟ پیشنهاد می‌کنیم مطلب جالب زیر را بخوانید تا بدانید در هنگام خوردن موز چه منفعتی حاصل شما می‌شود:

 

1. موز دارای قندهای میوه نظیر گلوکز، ساکاروز و فروکتوز است که باعث تولید انرژی می‌شود.  برای دیابتی‌ها ایده آل محسوب می‌شود.

2. موز سرشار از فیبر است و به فعال بودن روده‌ها کمک می‌کند. در نتیجه اگر شما دچار یبوست همیشگی هستید پیشنهاد می‌شود موز را به طور مرتب در برنامه غذایی خود داشته باشید.

3. علاوه بر منبع غنی فیبر ، موز حاوی پتاسیم بوده و بسیار برای درمان بیرون روی و اسهال حائز اهمیت و مفید است.

4. موز سرشار از آهن بوده و قادر است به خوبی با کم خونی مقابله کند.

5. یکی از راه‌های کاهش افسردگی و بهتر کردن روحیه است چرا که ترشح هورمون سروتونین را افزایش می‌دهد. سروتونین یک هورمون موثر برای بهبود روحیه است که می‌تواند با کمک تریپتوفان (نوعی اسید آمینه) موجود در موز ترشح شود. در نتیجه موز به افرادی که دچار افسردگی هستند توصیه می‌شود.

6. همان طور که پیش‌تر ذکر شد ، موز منبع پتاسیم است . در نتیجه می‌تواند برای افرادی که دارای فشار خون بالا و در معرض سکته قلبی هستند مفید باشد چرا که موز می‌تواند سطح فشار خون را کنترل کند.

7. این میوه برای خانم‌های باردار بسیار ایده آل است. چرا که سوزش معده و تهوع‌های صبح گاهی را رفع می‌کند.

8. علاوه بر افسردگی ، موز برای استرس بسیار نافع است. استرس سطح پتاسیم در بدن را کاهش داده و منجر به عدم تعادل سطح آب در بدن و تپش قلب می‌شود. سطح پتاسیم را کنترل کرده و از مشکلات بعدی جلوگیری می‌کند.

9. موز نوعی بی اثر کننده اسید معده طبیعی است و همچنین جلوگیری کننده باکتری در سیستم گوارشی است و می‌تواند از زخم معده جلوگیری کرده و حتی درمان کند.

10. موز به دلیل ارزش غذایی بالا می‌تواند در  سلامتی استخوان‌ها و کلیه مفید باشد. در نتیجه موز به عنوان یکی از میوه‌هایی که از سرطان کلیه در زنان جلوگیری می‌کند شناخته شده است.

11. موز حاوی مقادیر زیادی ویتامین ب6 ، ب 12 ، منیزیم و پتاسیم است که می‌تواند با نیکوتین مقابله کرده و سرانجام به ترک سیگار کمک کند.

٣٠ راه برای نفوذ در دل افراد

٣٠ راه برای نفوذ در دل افراد

اصول دوستیابی و نفوذ بر دیگران و رهبری مؤثر به قرار زیر است:

١) بیجا، انتقادو  شکایت و محکوم نکنید.

٢) صادق باشید.

٣) در دیگران انگیزه ایجاد کنید.

٤) ذاتاً به دیگران علاقه مند باشید.

٥) همیشه حتی در هنگام مشکلات و سختی‌ها خنده رو باشید.

٦) به یاد داشته باشید که نام هر فردی زیباترین و مهمترین کلمه است.

٧) شنونده خوبی باشید. دیگران را تشویق کنید در مورد خود صحبت کنند.

٨) بر اساس علایق دیگران صحبت کنید.

٩) طوری رفتار کنید که دیگران احساس کنند مهم هستند و هر کاری که از دست‌تان بر می آید صادقانه برایشان انجام دهید.

١٠) بهترین راه موفقیت در بحث، اجتناب از آن است.

١١) به "نظر" دیگران احترام بگذارید. هرگز نگویید "اشتباه می‌کنید".

١٢) اگر اشتباه کردید، سریع و صادقانه آن را بپذیرید.

١٣) دوستانه صحبت کنید.

١٤) طوری صحبت کنید که طرف مقابل همیشه در پاسخ‌تان "بله" بگوید.

١٥) اجازه دهید طرف مقابل بیشتر صحبت کند.

١٦) اجازه دهید طرف مقابل احساس کند از شما برتر است.

١٧) صادقانه همه چیز را از نگاه طرف مقابل ببینید.

١٨) با عقاید و آرزوهای مثبت و سازنده دیگران همراه شوید.

١٩) با افراد مثبت و انگیزه دهنده دوست باشید.

٢٠) عقایدتان را به دیگران تحمیل نکنید.

٢١) خود را با علائم غیر کلامی طرف مقابل هماهنگ کنید.

٢٢) صادقانه از دیگران تعریف کنید.

٢٣) اشتباهات دیگران را غیر مستقیم تذکر دهید.

٢٤) قبل از انتقاد از دیگران در مورد اشتباهات‌تان صحبت کنید.

٢٥) به جای دستور صریح، سؤال کنید.

٢٦) در دیگران احساس امنیت ایجاد کنید.

٢٧) هر پیشرفت جزیی و هر نکته مثبتی را تحسین کنید.

٢٨) مشوق باشید و بکوشید اشتباه دیگران را آسان و قابل اصلاح نشان دهید.

٢٩) بگذارید افراد از انجام پیشنهادات شما خوشحال شوند.

٣٠) اگر برای کسی کاری انجام می‌دهید، انتظار جبران نداشته باشید.

10 نشانه مردانه برای ابراز عشق

10 نشانه مردانه برای ابراز عشق


« او نمی‌گوید دوستت دارم! اصلا شاید دوستم ندارد. شاید تنها به زندگی با من عادت کرده و اگر هر زن دیگری هم جای من بود، با او همین رفتار را می‌داشت. شاید در جوانی‌اش یک شکست عشقی عمیق خورده و دیگر نمی‌تواند مرا دوست داشته باشد. شاید به اصرار خانواده‌اش به این ازدواج تن داده و دلش می‌خواهد دوباره به روزهای مجردی‌اش برگردد. شاید ... »
 اینها حرف‌هایی است که بسیاری از زن‌های ایرانی در دل دارند. زن‌هایی که همسران‌شان میان سنت و مدرنیته گیر افتاده‌اند و با وجود تمام عشق و احترامی که برای آنها قائل هستند، از عهده گفتن یک جمله ساده برنمی‌آیند: « دوستت دارم! » این مردها میانه‌ای با گل و هدیه ندارند، جمله عاشقانه بلد نیستند و بعد از بحث به‌جای عذرخواهی می‌خواهند با عادی رفتار کردن، موضوع را به فراموشی بسپارند. اگر شما هم یکی از زن‌هایی هستید که زیر یک سقف با چنین مردی زندگی می‌کند،‌ بهتر است قبل از قضاوت کردن با این 10 نشانه‌ مردانه ابراز عشق آشنا شوید.

1 - مرد عمل است
 همسر شما یک مرد سنتی است که فکر می‌کند ابراز احساسات یک کار زنانه است؟ اگر این‌طور است شما حداقل تا‌مدتی باید به دنبال نشانه دیگری بگردید و عشقش را از روی آن حدس بزنید. چنین مردهایی دوست دارند به زبان بی‌زبانی حرف بزنند و شما می‌توانید از هزار و یک موقعیت این زبان را رمزگشایی کنید. همسر شما ممکن است « دوستت دارم » را با درست کردن وسایل خانه و کارهای تعمیراتی نشان دهد یا اینکه به‌ جایش حمام را بشوید یا آشغال‌ها را بیرون ببرد.
 این دسته از مرد‌ها دوست ندارند برای ابراز عشقشان کار هیجان انگیز و بزرگی انجام دهند. آنها بیشتر از آنکه بخواهند شما را متوجه حس خودشان کنند،‌ دوست دارند برایتان یک زندگی آرام بسازند.
 در اوج ترافیک دنبال‌تان بیایند تا راحت به خانه برگردید، بیشتر کار کنند تا در رفاه باشید یا وقتی یک فرد فضول فتنه‌ای علیه شما به‌ پا می‌کند، بی‌تفاوت از کنارش بگذرد و نشان دهد به شما اطمینان دارد. این دسته از مرد‌ها تمام تلاششان را می‌کنند تا دنیا جای بهتری برای شما باشد و البته تمام تلاششان را هم می‌کنند که شما از این موضوع بویی نبرید.

2 - شما را اول صف می‌گذارد
 یک مرد سنتی، اگر عاشق همسرش باشد، بیشتر از آنچه فکرش را کنید، برای زندگی‌اش وقت و انرژی می‌گذارد. تقویم او از روی برنامه‌های همسرش ورق می‌خورد و تمام تلاشش را می‌کند که کوچک‌ترین زمان خالی‌اش را، برای زندگی مشترکش صرف کند. او با یک دسته‌گل به خانه نمی‌آید اما تمام سعی‌اش را می‌کند که در سریع‌ترین زمان ممکن به خانه برگردد. وقتی که از محل کارش برمی‌گردد نمی‌گوید: « دلم برایت خیلی تنگ شده بود » اما با روی باز به‌ خانه می‌آید و اگر شما تمام روز را تنها در خانه گذرانده باشید،‌ با تمام خستگی‌اش سعی می‌کند برنامه‌ای برای بعدازظهر شما بریزد. او دوست دارد یک‌ تنه تنهایی شما را پر کند و اگر هم به خاطر مشغله‌هایش از پس این‌کار برنیاید، با استقبال از برنامه‌های دیگری که در سر‌دارید، شما را در رسیدن به آرامش بیشتر همراهی می‌کند. او را بشناسید!

3 - از شما کمک می‌گیرد
 مهم نیست شما مهارت و توانایی انجام آن کار را دارید و مهم هم نیست که او به تنهایی از پس آن کار برمی‌آید یا نه؛ اگر همسرتان از شما برای انجام کاری کمک می‌خواهد، با دل و جان همراهی‌اش کنید. برای مردهایی که اهل گفتن دوستت دارم نیستند، چنین مشارکت‌هایی نماد دوست داشتن هستند. آنها می‌خواهند ساده‌ترین کارها را هم با کمک شما انجام دهند و به شما نشان دهند که در تمام ابعاد این زندگی، نقش موثری دارید. برای مرد‌هایی که اهل ابراز علاقه به شیوه مدرن نیستند، کمک خواستن یعنی نشان دادن تمامی احساس. آنها با این خواسته می‌گویند:
 « دوست دارم حتی در ساده‌ ترین بخش‌های این زندگی هم همراهم باشی »، پس این همراهی را از او نگیرید و ساده از کنارش نگذرید.

 4 - باورهایش را بازنگری می‌کند
 مردهای ایرانی، با یکسری اصول به‌دنیا می‌آیند و رشد می‌کنند اما اگر همسرتان واقعا عاشق‌تان باشد، به خاطر شما از اصول قدیمی‌اش دست برمی‌دارد. برای هر فردی قضاوت دیگران و اصولی که با آنها بزرگ شده اهمیت دارد، اما یک مرد عاشق،‌ کمی انعطاف‌پذیرتر است و می‌تواند خط و مرزهایش را برای شما جا‌به‌جا کند. او شما را همین‌طور که هستید می‌پذیرد و به خاطر راضی نگه‌داشتن دیگران، برای شما شرط تغییر کردن را تعیین نمی‌کند. اولویت او نظر و خواسته شماست و به همین دلیل، سعی می‌کند دیگران را مجاب به تغییر و پذیرفتن شما کند.

5 - خودش را تغییر می‌دهد
 برای همه ما تغییر کردن کار ساده‌ای نیست؛ حتی اگر همسرتان عاشق‌ترین همسر روی زمین باشد، نباید انتظار داشته باشید سریع و آسان ویژگی‌هایی که دوست ندارید را کنار بگذارد. اما اگر دوست‌تان داشته باشد، تمام تلاشش را برای تغییر می‌کند. به‌خاطر شما صبورتر می‌شود و روی موضوعاتی که هیچ وقت برایش اهمیتی نداشته تمرکز می‌کند. اگر از ظاهرش انتقاد کرده‌اید، سعی می‌کند به دلخواه شما لباس بپوشد. اگر برخی حرف‌ها یا برخورد‌هایش را دوست ندارید، آنها را به خاطر شما تغییر می‌دهد. اما گمان نکنید این تغییرات یک‌‌شبه اتفاق می‌افتد. شاید او هیچ وقت موفق به تغییر‌دادن خودش نشود اما همین که برای تغییر کردن تلاش می‌کند، معنای جمله « دوستت دارم» را می‌دهد.

6 - رویاهایش را بدون شما نمی‌سازد
 یک همسر عاشق، گوشه گوشه زندگی‌اش را در کنار شما می‌بیند. برای او هیچ رؤیایی بدون شما امکان‌پذیر نیست. اگر نامزد‌تان باشد، تمام تلاشش را می‌کند که هرچه زودتر با هم ازدواج کنید و اگر همسرتان باشد، برای رسیدن به یک ثبات مالی بیشتر از همیشه قدم برمی‌دارد. او دوست دارد در کنار شما یک خانواده کامل داشته باشد. از شنیدن خبر حضور یک بچه در زندگی‌تان، هیجان‌زده می‌شود. او هر بعد این زندگی که حضور شما در آن باشد را عاشقانه دوست دارد و از هر اتفاق تازه‌ای در زندگی‌تان را استقبال می‌کند. برای او حضور شما در زندگی کافی است و دیگران تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند به بهتر شدن احساس و زندگی شما کمک کنند.

 7 - راز‌ هایش را برای شما فاش می‌کند
 بعضی مردها دوست دارند دنیایشان را در بسته برای خودشان نگه دارند. برای یک مرد، گفتن رازهایی که سال‌هاست از همه پنهان‌شان کرده آسان نیست. در دنیای آنها این اتفاق تنها بعد از یک عشق و اعتماد جدی می‌افتد و اگر این اعتماد ذره‌ای خدشه‌دار شود، بازهم در دنیای راز‌هایشان بسته می‌شود و تا ابد پنهان می‌ماند. پس گمان نکنید حرف‌هایی که گفتن آنها برای شما آسان است برای همسرتان هم به راحتی قابل بیان است. وقتی زبان باز می‌کند برایش شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید هرگز شخص دیگری از حرف‌هایی که میان شما رد و بدل شده، باخبر نمی‌شود. برای یک مرد، گفتن حرف‌های نگفته، نیازمند رسیدن به یک عشق بی‌اندازه است و اگر همسرتان شما را برای درد دل‌هایش انتخاب کرده‌است، بدانید که بیش از هر کسی عاشق شماست. در این مواقع نه راهکاری به او ارائه دهید و نه با بی‌توجهی‌تان دلسردش کنید. تنها گوش کنید و نشان دهید با تمام وجود حرف‌هایش را می‌فهمید.

8 - پا به‌ پای‌تان پیش می‌رود
 اگر شما را دوست داشته باشد، با تمام وجود دلش می‌خواهد راضی و خوشحال نگه‌تان دارد. شاید او برای یک آخر هفته رمانتیک و پر از گل و هدیه برنامه ریزی نکند، اما با دل و جان حرف‌های شما را می‌شنود و تا حل شدن نگرانی‌هایتان، شما را همراهی می‌کند. برای او فرقی نمی‌کند که شما به خاطر یک مسئله کاری، خانوادگی یا شخصی نگران هستید. او فقط شادی شما را می‌خواهد و همیشه به دنبال راه‌حلی برای از میان‌بردن دغدغه‌هایتان است. او با هموار کردن راه شما در رسیدن به آروزهایتان عشقش را نشان می‌دهد. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، اگر به دنبال هنر هستید و اگر دوست دارید برای بزرگ‌کردن بچه‌ها وقت بگذارید، همسر عاشق‌تان شما را همراهی می‌کند تا با سختی کمتری از این مسیرها بگذرید.

9 - شما را همانطور که هستید، می‌پذیرد
 نمی‌توانید بگویید هیچ ایرادی ندارید. از ظاهر‌تان گرفته تا سبک لباس پوشیدن، حرف‌زدن، وضعیت خانوادگی یا حتی خصوصیت‌های اخلاقی، قطعا مواردی وجود دارد که همسرتان در دلش با آنها میانه‌ای نداشته باشد. پس گمان نکنید که « دوستت دارم » نگفتن او، غیرقابل بخشش است. زیرا او با گذشتن از ایراد‌های شما یا بخشیدن اشتباهات‌تان به شما عشقش را ابراز می‌کند. برای او شما همین‌طور که هستید قابل ستایشید و نمی‌گذارد که به خاطر ایرادهای احتمالی، دیگران به شما خرده‌ای بگیرند. یک همسر عاشق، همیشه پشتیبان شما می‌ماند و در شادی و غم، بیماری و سلامت و ... برخوردی یکسان با شما دارد.

10 - شما را سیبل نمی‌ کند
 از همان روز خواستگاری تا زمانی که بچه‌ها بزرگ می‌شوند و سر زندگی‌شان می‌روند، زندگی مشترک شما با مشکلات ریز و درشتی روبه‌رو خواهد بود. اما همسری که عاشقانه شما را دوست دارد، هرگز از شما به‌عنوان حلال مشکلات استفاده نمی‌کند. اگر سوءتفاهم یا تفاوت عقیده‌ای میان اطرافیانش و شما فاصله انداخته باشد، شما را به میانه بحران هل نمی‌دهد و با درایت خودش مشکلات را حل می‌کند. اگر دوست‌تان داشته باشد،‌ تلاش می‌کند رابطه گرم و مثبتی میان شما و اطرافیانش حاکم باشد و البته مسئولیت ساختن چنین ارتباطی را تنها به دوش شما نمی‌اندازد.

5 راه شگفت انگیز برای گفتن «دوستت دارم»

5 راه شگفت انگیز برای گفتن «دوستت دارم»
1- وقتی با خانواده اش هستید
 یکی از بهترین و تاثیرگذارترین فرصت ها برای نشان دادن علاقه تان به او زمانی است که در کنار خانواده اش هستید. حتی اگر شما با بعضی از اعضای خانواده اش زیاد آبتان توی یک جوی نمی رود باز هم این قانون در موردتان صدق می کند.
 درست است که چون شما او را دوست دارید دلیل خوبی برای این نیست که حتما عاشق خانواده اش هم باشید، چون عشق و علاقه زوری نیست اما دوست داشتن او می تواند انگیزه خوبی برای احترام گذاشتن به خانواده اش باشد و به خصوص دلیلی باشد که او را نزد خانواده اش بالا ببرید و کاری کنید که به او افتخار کنند. این کار را می توانید به سادگی آب خوردن انجام دهید و با این که کار کوچک و ساده ای است اما تاثیرش به اندازه کهکشان هاست!

  
 1- وقتی در کنار خانواده اش هستید خودتان را برایشان شیرین کنید. درست کردن یک غذا یا دسر خاص، انجام یک کار خاص، یا هر چیز دیگری که در نظر همسرتان و خانواده اش خاص باشد (نه در نظر خودتان) می تواند موثر باشد.
 2- نزد خانواده اش از او تعریف کنید. هیچ کس نیست که از تعریف کردن خوشش نیاید. تعریف کردن رمز عبور خیلی ساده برای ورود به قلب 9/99 درصد مردم جهان است اما این نوع تعریف کردن خاصیتش چند برابر است: وقتی از او پیش خانواده اش تعریف می کنید باعث می شوید خانواده به خودشان افتخار کنند که چنین شخصی را تحویل جامعه داده اند. همچنین می فهمند که شما چه آدم فهمیده ای هستید و قدر او را می دانید و از این بابت به خود شما هم افتخار می کنند، و از این گذشته آنها حتما این موضوع را به گوش خودش هم می رسانندکه باعث می شود به عشق شما پی ببرد و علاقه اش به شما دو چندان شود.
 3- وقتی کنار خانواده ها هستید ممکن است به دوران گذشته برگردید و توجه تان نسبت به هم کمتر شود. در این حالت اگر کارهایی بکنید که توجه تان را به هم نشان دهید، هم به رابطه خودتان کمک می کند و هم خانواده را از اینکه شما مناسب ترین زوج برای هم هستید، مطمئن تر می کند.
 4- یک زبان رمزی کاملا محرمانه برای خودتان اختراع کنید تا زمان هایی که به نظر می رسد ظاهرا به هم توجه ندارید، از آن برای نشان دادن علاقه تان استفاده کنید. مثلا با انگشت دو بار روی دستش بزنید، به نشانه دو سیلاب «دوست – دارم»!
 

 2- وقتی به رستوران یا کافی شاپ می روید
 معمولا چه کسانی به رستوران یا کافی شاپ می روند؟ آنهایی که هنوز در دوره نامزدی به سر می برند؛ چون می خواهند هم اوقات خوبی داشته باشند وهم بتوانند با هم حرف بزنند و اینجا هم بهترین جاست. خب چرا شما این کار را نکنید؟ به این فکر کنید که کجای دنیا مثل یک کافی شاپ آرام به شما این فرصت را می دهد که بدون دغدغه های زندگی و بدون مزاحمت کسی دو دقیقه روبروی هم بنشینید وهمدیگر را بیشتر بشناسید؟» البته خیلی از همسران هم برای موقعیت های خاص اینجور جاها پیدایشان می شود اما فقط برای موقعیت های خاص.
 1- یک رستورانی را که مورد علاقه هر دوی شماست انتخاب کنید و هر بار که دلتان برای هم تنگ شد – اگرچه هر روز یکدیگر را می بینید – با هم قرار بگذارید و به آنجا بروید و دیداری تازه کنید!
 2- هر بار که خواستید بیرون بروید، با هم سنگ کاغذ قیچی یا ده بیست سی چهل کنید تا برنده، کافه مورد نظر را انتخاب کند. یا اینکه هر کدامتان نظر خودش را بنویسد و قرعه کشی کنید.
 3- مثل آن روزها بهترین لباس هایتان را بپوشید و تمام مدت به چشم های او خیره شوید و اطراف را نبینید – این یعنی که خیلی دوستش دارید!


 3- وقتی اسباب کشی دارید
 اسباب کشی کردن یکی از پراسترس ترین موقعیت های زندگی است. این استرس می تواند مثبت باشد، به خاطر خانه جدیدی که می خواهید به آن نقل مکان کنید یا منفی باشد، به خاطر همه چیزهایی که به آنها عادت کرده اید یا همه دوستانی که در محل قبلی داشته اید اما مجبورید با همه شان خداحافظی کنید، یا به خاطر این همه کاری که سرتان ریخته. در هر حال، اوقات پراسترس اوقاتی است که بیشتر از همیشه نیاز دارید مورد توجه و محبت قرار بگیرید پس بیکار ننشینید و فرصت طلب باشید!

 
 
 1- هر کدام از کارت ها و بسته هایی که پر می کنید ودرش را می بندید یک فرصت طلایی است برای اینکه رویش بنویسید «دوستت دارم»! البته اول باید مطمئن باشید که این جعبه را خود او باز می کند، نه کارگرها!
 2- قبل از اینکه او وارد خانه جدید شود، خودتان را برسانید و یک یادداشت روی در بچسبانید «آشیانه جدید دو پرنده عاشق»!! اگر خیلی آدم با حوصله و البته کمیهم دست به جیب هستید، ایده نصب بنر خوشامدگویی برای خودتان هم می تواند فکر خوبی باشد!
 3- خیلی ساده تر از همه اینها، بگذارید اسباب ها و دکوراسیون را آنطوری که دلش می خواهد بچیند – البته شما هم باید راضی باشید اما زیاد سخت نگیرید. اگر اتاق کار دارد اول آنجا را بچینید و مرتب کنید تا به او بفهمانیدکه به فکرش هستید.
 4- اگر تازه ازدواج کرده اید، یک یادداشت توی کیفش بگذارید: «به خانه جدیدمون خوش اومدی!»
 

 4- وقتی تولدش است
 روز تولد او یعنی روزی که نیمه گمشده شما پا به این دنیا گذاشت. چون تولد هر سال تکرار می شودوما سال ها در کنار هم زندگی می کنیم، یکی از سخت ترین کارها این است که تصمیم بگیریم برای تولدش چه کار کنیم. چند راه پیش پایتان می گذاریم تا برای دو سه سال آینده خیالتان راحت باشد!
 1- به ایمیلش کارت تبریک بفرستید. این کار حس خوبی در او ایجاد می کند. حواستان باشد که این کار جای کادو دادن را نمی گیرد، پس در کنارش هدیه تولد یادتان نرود!
 2- اگر از اینترنت سردرنمی آورید، یک مقوای خوش رنگ و چندتا ماژیک و چسب و قیچی و ... تهیه کنید وبا ابتکار خودتان یک کارت قشنگ درست کنید و با خط خودتان برایش یک تبریک جانانه بنویسید «بزرگترین شانس زندگی من قدم گذاشتن تو به سرنوشتم بود، فرشته زندگی من!» یا مثلا «دیدی تولدت یادم نرفته؟!» بعد هم با افتخار آن را تقدیمش کنید. البته این هم نمی تواند جای کادوی تولد را بگیرد.
 3- یک آلبوم دیجیتال یا کاغذی از عکس هایش درست کنید و به شکلی خاص آن را طراحی کرده وتقدیمش کنید. این آلبوم نباید یک آلبوم معمولی باشد. شاید لازم باشد از مدتی قبل از تولدش شروع کنید از او عکس های یواشکی تهیه کنید تا با دیدنشان غافلگیر شود.
 4- یک دفترچه زیبا بردارید و از همه عزیزانش بخواهید دل نوشت هایشان را برای او در این دفتر بنویسند. آشناهای دور و نزدیک،دوستان قدیمی که کمتر آنها را می بینید، فامیل و آشنا و هر کسی که برایش عزیز است می تواند جزو فهرست تان باشد.
 5- یک ایده عالی، تاثیرگذار، احتمالا بدون کوچکترین خرج و واقعا ذوب کننده که هر سال هم می توانید از آن استفاده کنید این است: روز تولدش را به عنوان «روز تو» نامگذاری کنید؛ در این روز هر چیزی که همسرتان گفت فقط باید بگویید «چشششم!» در این مورد موفقیت هیچگونه مسئولیتی را نمی پذیرد!

 
 5- وقتی عزیزی را از دست داده است
 ای کاش زندگی سراسر جشن و شادی و خوشی و تولد و ... بود اما این یک آرزوی محال است. بالاخره اتفاقات بد هم برای همه ما پیش می آید و باید بدانید که درست در همین لحظات ناگوار است که او بیشترین نیاز را به شما و عشق و توجه تان پیدا می کند. این وظیفه همه اطرافیان داغدیده است که او را به آرامش برگردانند اما این وسط مسوولیت شما به عنوان شریک عاطفی اش صد برابر بیشتر از بقیه است.
 1- سنگ صبورش باشید. بگذارید هر قدر که می خواهد برایتان درد دل کند، گریه کند، خاطرات عزیز از دست رفته اش را تعریف کند. او نیاز شدیدیبه بیرون ریختن احساساتش دارد و شما بهترین همدل و همدمش باشید. اگر شما هم تجربه ای از این دست دارید برایش بگویید اما بیشتر بگذارید او حرف بزند. بدون هیچ نقد و نظری بگذارید حرف بزند و تاییدش کنید. خاطراتی که از آن عزیز دارید با هم مرور کنید و اجازه بدهید سوگواری اش کامل شود. اگر نیاز است، دورش را خلوت کنید تا آسوده باشد.
 2- کارهایش را تا جایی که می توانید انجام دهید. نگذارید سختی و زحمت دیگری به جز این غم داشته باشد. اگر قرار است به افرادی تلفنی خبر داده شود، مراسمی تدارک دیده شود و یا هر کار دیگری که روی دوشش است، تمام تلاشتان را برای انجام آنها بکنید. مطمئن باشید تاثیر دارد.
 3- به او بگوییدکه برای کم کردن غصه اش چه کاری از دستتان برمی آید، اگرچه شاید هیچ کاری نتوانید بکنید اما به او بگویید که ای کاش می توانستید کاری کنید تا حداقل کمی از غصه هایش کم شود.

٣٦ روش برای جذابیت بیشتر

٣٦ روش برای جذابیت بیشتر

 

راه جذب دیگران، دوست داشتن خویشتن است. افراد جذاب به قضاوت در مورد خود و دیگران نمی‌اندیشند. آنها نشانه‌های عشق را در میابند. در مورد عشق می‌اندیشند و با هر عمل‌شان عشق‌شان را بیان می‌کنند. (دیپاک چوپرا)

این یک واقعیت است که ما می‌خواهیم مردم دوست‌مان داشته باشند و وقتی می‌گوییم اهمیتی ندارد که مردم در موردمان چه فکر می‌کنند حقیقت را نگفته‌ایم.

همه ما آرزو داریم که دوست‌مان بدارند، به ما احترام بگذارند و به دید مثبت در ما بنگرند. تعاملات انسانی ما برای ایجاد احساس خوب بودن، عزت نفس و شادی حیاتی هستند. وقتی متوجه می‌شویم که شخصی ما را دوست ندارد یا به طریقی از ما دوری می‌کند احساسات متفاوتی به سراغمان می‌آید از خشم و عصبنیت گرفته تا غمی ژرف و ناراحتی بی‌انتها.

هر یک از ما که تلاش کرده در نظر همه جذاب و دوست داشتنی باشد سرانجام به این نتیجه رسیده که این تلاشی خسته کننده و بیهوده است.

غیر ممکن است که دیگران را مجبور به دوست داشتن‌تان کنید، زیرا حتی اگر موفق هم بشوید سرانجام در این روند خودتان را گم می‌کنید. وقتی شما سعی می‌کنید آنچه باشید که دیگران می‌خواهند و یا برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران نقش بازی کنید معمولا کسانی که آرزو می‌کنید جذب شما شوند از شما دور می‌شوند زیرا نسبت به شما احساس بیگانگی می‌کنند.

راه جذب دیگران در این است که کاری انجام دهیم که واقعا سخت باشد و این نیازمند این است که در درجه اول خود را دوست داشته باشیم و به خود احترام بگذاریم.

تنها زمانی که ما خودمان را دوست داشتنی می‌دانیم و وجود، نیازها، عقاید، ارزش‌ها و ویژگی‌های شخصی واقعی خود را می‌پذیریم، به فرمول جذابیت دست یافته‌ایم. اگرچه همه جذب صداقت شما نمی‌شوند اما آنهایی که به طرف شما جذب می‌شوند معمولا دارای هوش هیجانی بالا و افرادی رشد یافته و بالغ هستند که قدر روابط بی‌پیرایه و حقیقی را می‌دانند.

دوست داشتن خویشتن، اعتماد به نفس و صداقت کلیدهای اصلی جذابیت هستند. برای افزایش جذابیت و تبدیل وضعیت از "تلاش برای جذب افراد" به جذب خودکارافراد یک سری تغییرات و تدابیر ویژه وجود دارد که می‌توانید اتخاذ کنید.

 

شما می‌توانید از این ٣٦ روش زیر برای جذابیت بیشتر خود استفاده کنید.

١) روش زندگی خودتان را داشته باشید.

خود واقعی‌تان، فلسفه، ارزش‌ها و علائق‌تان را شکل دهید و تعریف کنید به جای این که ناخودآگاه آنها را از خانواده، همسالان، مذهب یا فرهنگ‌تان بگیرید.

 

٢) نیاز به تایید دیگران را از زندگی خود حذف کنید.

به خاطر عقاید دیگران یا میل به تایید دیگران کاری را انجام ندهید. به خاطر آنچه برای خودتان مهم و ارزشمند است دست به انجام کارها بزنید.

 

٣) به غریزه خود اعتماد کنید و دست به تجربه‌های جدید بزنید.

خود را بشناسید و حتی اگر در این مسیر شکست خوردید آنچه را که باعث لذت شما می‌شود و برای شما هیجان‌انگیز است کشف کنید.

 

٤) دیگران را همان گونه که هستند قبول کنید.

در مورد دیگران قضاوت و انتقاد نکنید. روی نقاط قوت آنها تمرکز کنید. یاد بگیرید که با افراد با روحیه ناملایم بدون کوچک کردن خود رفتار کنید.

 

٥) واقعا به سخن افراد گوش کنید.

فراتر از گوش دادن و موافقت با آنها عمل کنید. کاری کنید که آنها بفهمند شما واقعا آنها را درک می‌کنید.

 

٦) به مشکلات حل نشده در زندگی‌تان توجه کنید.

رو راست باشید. ببخشید و اگر لازم است تقاضای بخشش کنید انرژی که صرف این مشکلات کرده‌اید را صرف کارهای بهتری کنید.

 

٧) زندگی سالمی داشته باشید.

فعالیت ورزشی روزانه داشته باشید. در غذا خوردن از هوا و هوس پیروی نکنید و غذای سالم بخورید تا برای جسم‌تان مفید باشد. این کار را برای احترام به خودتان انجام دهید نه برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران.

 

٨) خودتان وارد عمل شوید.

برای انجام کارها منتظر نمانید. خلاق، اهل عمل و یاری رسان باشید.

 

٩) به افراد نشان دهید که به آنها اهمیت می‌دهید.

فقط حرف نزنید. به گونه‌ای با آنها برخورد کنید که بفهمند برای‌شان ارزش قائلید.

 

١٠) به جنبه مثبت افراد توجه کنید.

نه از این نظر که چه کسانی هستند بلکه از این منظر که چه کسانی می‌توانند باشند و این دیدگاه خود را از به آنها منتقل کنید.

 

١١) مطمئن شوید که نیازهای خودتان محقق شده‌اند.

نیازهای اولیه خود را تشخیص دهید و بفهمید برای شما چه چیز در روابط مهم و ارزشمند است.

 

١٢) به زیبایی سخن بگویید.

سخنان خود را جهت متعالی ساختن، الهام بخشیدن، برانگیختن و تشویق کردن دیگران به کار ببرید. ازانتقاد یا کنایه خودداری کنید.

 

١٣) به آسانی بخندید.

شاد باشید. زندگی را خیلی جدی نگیرید و به دنبال خلق لذت و شادی باشید.

 

١٤) شایعه پردازی نکنید.

تصمیم بگیرید که در مورد دیگران به گونه‌ای صحبت نکنید که صراحتا و یا ضمنا انتقادی باشد. اخبار و اطلاعاتتان را به خاطر ارضا حس قدرت و یا دسیسه کردن علیه دیگران افشا نکنید.

 

١٥) به جای شکایت درخواست کنید.

اگر چیزی از کسی می‌خواهید به صورت مستقیم درخواست کنید به او غر نزنید و یا پیش دیگران از او گله وشکایت نکنید.

 

١٦) موقعیت‌ها را به درستی مدیریت کنید.

در اسرع وقت با مهربانی اما به طور واضح به موضوعات منفی رسیدگی کنید.

 

١٧) جر و بحث نکنید.

لبخند بزنید و مکان را ترک کنید تا زمانی که شرایط یک گفتگوی سالم فرا برسد.

 

١٨) تنها زمانی که از شما درخواست می‌شود کمک کنید.

فکر نکنید که دیگران می‌خواهند شما مشکلات‌شان را حل کنید و یا این که شما صلاح‌شان را بهتر می‌دانید. فقط آماده باشید و هرگاه از شما کمک خواستند وارد عمل شوید.

 

١٩) به مشکلات دیگران اهمیت دهید اما بی‌طرف بمانید.

بگذارید دیگران بدانند که وقتی با مشکلی روبرو می‌شوند شما واقعا به آنها اهمیت می‌دهید اما گرفتار مشکلات‌شان نمی‌شوید.

 

٢٠) با قلب‌تان ببینید و نه با چشمان‌تان.

 به افراد، سطحی نگاه نکنید. وضعیت مالی، ظاهر و بدنامی اهمیتی ندارند. به دنبال راستی و صداقت در درون شخص بگردید.

 

٢١) به جای جواب منفی، جواب مثبت ندهید.

وقتی شما به جای نه، بله می‌گویید دچار خشم درونی می‌شوید. تنها زمانی جواب مثبت بدهید که دل‌تان می‌خواهد و تحت فشار نیستید.

 

٢٢) به دیگران نشان دهید که حق شناس هستید.

به آنها بگویید و نشان دهید که از اینکه آنها را در زندگی خود دارید خوشبختید.

 

٢٣) دیگران را سرزنش نکنید.

سعی کنید دیگران را آزار ندهید و باعث نشوید که به خاطر انتخاب‌ها تصمیمات و اعمال‌شان احساس بدی پیدا کنند.

 

٢٤) بیشتر از آنچه که مورد انتظار است از خود مایه بگذارید.

بیش از حد نیاز کاری را انجام ندهید اما ابتکار عمل داشته باشید و گاهی بیشتر از آنچه که باید از خود مایه بگذارید.

 

٢٥) در روابط خود همواره مسیر پیشرفت را طی کنید.

کنترل کننده یا وابسته نباشید. روابط را به گونه‌ای پیش ببرید که برای هر دو طرف رو به تعالی و رضایت بخش باشد.

 

٢٦) شخص بزرگی باشید.

به دنبال این نباشید که اعتبار کسب کنید، دیگران را کوچک کنید یا مورد ستایش قرار بگیرید. دانش و قدرت خود را در زمان مناسب نشان دهید.

 

٢٧) فروتن باشید.

به خود بخندید، از عیب‌ها و اشتباهات خود آگاهی داشته باشید و قبول کنید که آنها شخصیت شما را تعریف نمی‌کنند.

 

٢٨) همیشه آماده یادگیری باشید.

هوش و تحصیلات عالیه خود را به رخ دیگران نکشید. بدانید که همیشه چیزی برای یادگرفتن وجود دارد حتی از کسانی که دانش کمتری دارند.

 

٢٩) بگذارید انتخابتان کنند.

علاقه صادقانه خود را به دیگران نشان دهید. از کلمه شما بیشتر از کلمه من استفاده کنید. بااشتیاق به دیگران گوش کنید و جنبه‌های مثبت‌شان را به آنها گوشزد کنید.

 

٣٠) به افراد هدایایی دهید که دوست دارند.

هدایایی نخرید که برای خود شما مهم است و یا دیگران را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

 

٣١) پیوسته خود را به چالش بکشید.

متوسط نباشید. به معلومات گذشته خود اکتفا نکنید. مدام در حال پیشرفت باشید و در مواجه با فرصت‌ها و نحوه استفاده از آنها خلاقیت داشته باشید.

 

٣٢) ساده زیستی پیشه کنید.

زیرا باعث می‌شود شما تحت فشار، عجول، به هم ریخته و یا گیج و سردرگم نباشید. به خودتان زمان و مکانی برای تمرکز بدهید.

 

٣٣) قدرت فوق العاده زمان حال را بپذیرید.

هیچ چیز ارزشمندتر از این لحظه نیست. آن را به بهترین لحظه ممکن تبدیل کنید.

 

٣٤) بر خلاف جریان آب شنا نکنید.

با افراد و موقعیت‌هایی که نمی‌توانید تحت کنترل خود قرار دهید مبارزه نکنید. راه آسان‌تر این است که مسیر خود را تغییر دهید.

 

٣٥) مسیر رشد را طی کنید.

در مسیر پیشرفت حرکت کنید و گوش به زنگ فرصت‌های رشد و تغییر باشید.

 

٣٦) بپذیرید که شما برای همه جذاب نخواهید بود.

هر چه شما رشد کنید و جذاب‌تر شوید افراد کمتری جذب شما می‌شوند. اما این تعداد کمتر، گروه شگفت انگیزی خواهند بود.

عجیب‌ترین مدل‌های  خواستگاری کردن

عجیب‌ترین مدل‌های  خواستگاری کردن

 


وقتی صحبت از ازدواج می‌شود، مردها سخت‌ترین وظیفه را بر دوش دارند، باید پا پیش بگذارند از دختر مورد علاقه خود خواستگاری کنند.

در این بین مردانی هستند که برای این که لحظه خواستگاری را به یادماندنی‌تر و شیرین‌تر کنند دست به اقدامات عجیب و غریبی می‌زنند تا بلکه دل محبوب خود را بدست بیاورند و جواب مثبت را از او بگیرند.

 

خواستگاری در بی وزنی:

یک مرد آمریکایی از دختر مورد علاقه‌اش در کابین یک بوئینگ ٧٥١ در حالی که در فضا شناور بودند، خواستگاری کرد. این مرد جوان به عنوان هدیه تولد نامزد چند ساله‌اش، او را به یک سفر با هواپیمایی که شرایط حاکم در فضا را شبیه سازی می‌کند دعوت و سپس هزاران متر بر فراز دریا و در حالی که هر دو در فضای کابین شناور بودند، از او خواستگاری کرد.

 

خواستگاری در میان شعله‌های آتش:

تاد، یک بدل‌کار عاشق که به دنبال شیوه جالبی برای گرفتن جواب مثبت از دختر مورد علاقه‌اش بود تصمیم گرفت تا برای این که او را تحت تأثیر قرار دهد از یک سکوی بلند درون یک استخر و در حالی که آتش او را فرا گرفته خود را پرتاب کند. برای این منظور تاد لباس مخصوصی تن کرد و در مقابل چشمان دختر خود را آتش زد و به سرعت از سکو به درون استخر پرید. پس از چند ثانیه تاد صحیح وسالم از استخر بیرون آمد در مقابل چشمان بهت زده ملیسا، زانو زده و از وی تقاضای ازدواج کرد.

 

خواستگاری در ارتفاع ٦٠٠٠ متری:

ماتئو مارتینز، چتر باز ماهر، از دختر مورد علاقه‌اش در شرایطی که هر دو در ارتفاع ٦٠٠٠ متری از سطح زمین آماده انجام پرش با چتر بودند خواستگاری کرد.

 

خواستگاری از طریق آگهی بازرگانی:

راند به دنبال رمانتیک‌ترین روش برای خواستگاری از دختر رویاهایش بود و به این فکر افتاد که در بین برنامه تلویزیونی مورد علاقه دوست دخترش ظاهر شود و از او تقاضای ازدواج کند. بنابراین با برنامه مورد علاقه همسرش تماس گرفت و در ازای پرداخت مقداری پول آنها حاضر شدند که برای چند دقیقه تصویر راند را در زمان پخش اگهی‌های بازرگانی به روی آنتن بفرستند.

در ٦ فوریه سال ٢٠٠٦ ملیسا در حال تماشای برنامه خود بود که ناگهان تصویر راند روی صفحه تلویزیون او ظاهر می‌شود و از او سوال معروف "با من ازدواج می‌کنی" را می‌پرسد و ملیسا هم که بسیار ذوق‌زده شده بود همانجا جواب مثبت را می‌دهد. اگر چه راند قادر به شنیدن آن نبود.

 

خواستگاری مجازی:

برنی پنگ ٢٦ ساله اهل نیوجرسی حدود یک ماه برای برنامه‌ریزی مجدد بازی تلاش کرد و موفق شد که طوری آن را برنامه‌ریزی کند که زمانی که تیمی لی، دختر مورد علاقه‌اش آن را بازی می‌کند و امتیاز بالایی کسب می‌کند یک انگشتر نامزدی صورتی بر روی صفحه به همراه سوال "با من ازدواج می‌کنی" پدیدار شود.

شرکت سازنده این بازی زمانی که متوجه شد برنی بازی آنها این چنین ماهرانه هک کرده نه تنها از وی شکایت نکرد بلکه حاضر شد بخشی از هزینه ازدواج او را متقبل شوند.

 

خواستگاری با چتر:

شان پالمگرن، یک عاشق خلاق آمریکایی، برای خواستگاری از دختر مورد علاقه‌اش به تعداد حروف عبارت انگلیسی “will you marry me” چتر خرید و بر روی هر یک، یکی از واژه‌های این جمله را نوشت. سپس آنها را بین تعدادی از دوستان خود پخش کرد. شان از دوست دخترش، بتسی، خواست تا با هم در یک پارک قدم برنند. همین طور که در حال قدم زدن بودند، بتسی چند مرد را دید که همه‌گی زیر آفتاب چتر بالای سر خود گرفته‌اند. او از این اقدام آنها تعجب کرد و اما دیری نپایید که تعجب او تبدیل به احساس شوق فراوان شد. با اشاره شان ناگهان همه چترها پایین آورده شدند و عبارت "با من ازدوج می کنی" را در مقابل چشم‌های بتسی نقش بستند.

 

استفاده از تام کروز برای خواستگاری:

جائو کارتینر یک تصویربردار است که برای شبکه RTP پرتغال کار می‌کند. وی در فرصتی که تام کروز برای انجام یک مصاحبه در این شبکه حاضر شده بود از او خواست تا از طرف او از سونیا، دختر مورد علاقه‌اش خواستگاری کند. جائو یک کلیپ از تام کروز تهیه کرد و با موافقت RTP این کلیپ از طریق این شبکه پخش شد. در این کلیپ تام کروز از جانب جائو از سونیا خواستگاری کرد.

 

اجاره یک گروه تئاتر برای بازی صحنه خواستگاری:

یک سرمایه‌دار مشهور اوکراینی برای خواستگاری یک گروه تئاتر را اجاره کردو به کمک آنها نماشنامه‌ای با عنوان "رمانتیک‌ها" تهیه کرد و خود نقش اول آن را بر عهده گرفت. در روز اجرای این نمایش جنادا زالینسکس ٣٦ ساله دختر مورد علاقه خود، ویکتوریا، را به دیدن این نمایش دعوت کرد. جنادا در حالی که یک نقاب به صورت داشت روی صحنه آمد و در حالی که قرار بود عشق خود را به بازیگر زن مقابلش ابراز کند رو به ویکتوریا که در میان تماشاگران نشسته بود کرد و گفت:  "دختری که دوست دارم نامش ویکتوریاست و در ردیف ششم نشسته است. ویکتوریا با من ازدواج می‌کنی؟"

بیوگرافی الهام حمیدی :

بیوگرافی الهام حمیدی :

 

- متولد 8/9/56 در شهر تهران است و دو برادر دارد که از خودش کوچکتر هستند.
- پدرش در جوانی تئاتر کار میکرده، عموی پدرش گوینده رادیو بوده و در واقع این استعداد در خانواده آنها وجود داشته است.
- از هفت سالگی در تمام تئاترهای مدرسه شرکت کرده که این مسئله گاه با اعتراض مادرش همراه بوده است.
-  ازدواج کرده است اما همسرش در زمینه هنری فعالیت نمیکند.
- تحصیلاتش را در رشته حسابداری در دانشگاه رودهن به پایان رسانده و از همین دانشگاه لیسانس گرفته است.
- یک ترم به کلاسهای بازیگری رفته است و همان کلاسها بود که برای بازی در «آوایی در گلستان» آقای رامین لباسچی انتخاب شد.
- مردم او را با «مسافری از هند» میشناسند. او در این سریال نقش پروانه را بازی میکرد.
- بسیار کدبانو و خانه دار است. آشپزیاش بسیار خوب است و سعی میکند هر کاری که انجام میدهد به نحو احسن باشد.
- گریم او برای خیلی دور خیلی نزدیک آنقدر خوب انجام شده بود که یکی از همکارانش در نگاه اول او را نشناخته بود و فکر میکرد او از بازیگران بومی است.
- تا به حال در معجزه ازدواج، کوی دامون، نقش سنگ، جوان امروز، مسافری از هند، باران عشق، خیلی دور خیلی نزدیک، زیر تیغ و شوق پرواز بازی کرده است.
- بازی در مسافری از هند، در عین حالی که تجربیات فراوانی به همراه داشت از لحاظ روحی تاثیر عمیقی روی او گذاشت به طوری که تا مدتها حس افراد شکست خورده را داشت.
- از بین بازیگران ایرانی علاقه فراوانی به عزتا… انتظامی و اکبر عبدی دارد و از بین خانمها فاطمه معتمدآریا و گوهر خیراندیش را دوست دارد.
- عاشق صدای اصفهانی، عبداللهی و رضا صادقی است. او به هر دو موسیقی سنتی و پاپ علاقه مند است.
- در فیلم سرگیجه هم با کوروش تهامی همبازی بود. علاوه بر تهامی بازیگرانی چون مهدی سلوکی و کامبیز دیرباز هم بازی میکردند.
-  اصلا به فوتبال علاقه ای ندارد، طرفدار هیچ کدام از تیمهای کشور نیست اما بازیهای تیم ملی را دنبال میکند.
- از بین کارگردانان، کارهای مجید مجیدی را خیلی دوست دارد. تماشای بچه های آسمان او را به شدت تحت تاثیر قرار داد.
- تماشای فیلم بچه های آسمان آنقدر روی او تاثیرگذار بود که هنگام خروج از سینما دلش میخواسته کفشهایش را در آورد و به افراد نیازمند ببخشد.
-  به نظر او خداوند از طریق نشانه ها با انسان حرف میزند اما روزمرگی و غرق شدن در خواسته های مادی زنگاری است که مانع ازدیدن خداوند میشود.
- در جشن خانه سینما جایزه بهترین نقش مکمل را از آن خود کرد تا همگان بیشتر تواناییهای او را تایید کنند.

زندگینامه بهنوش بختیاری از زبان خودش:

زندگینامه بهنوش بختیاری از زبان خودش:
من در 29 اردیبهشت 1354 در تهران به دنیا آمدم. کودکی‌ام مثل کودکی خیلی‌های دیگر با کلی امید و آرزو سپری شد. من هم مثل خیلی از هم نسلان و هم جنسانم به زندگی نگاه می‌کردم. با همان رویاهای دست یافتنی و دست نیافتنی. بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان وارد دانشگاه آزاد شدم آن هم در رشته مترجمی زبان فرانسه. این رشته را تا گرفتن مدرک کارشناسی در واحد تهران مرکز گذراندم و بعد با ورودم به دنیای سینما تمام چیزهای اطرافم تغییر کرد. بگذارید ماجرای سینما را کمی مبسوط‌تر بگویم. من قبل از بازیگری به عنوان منشی صحنه به سینما وارد شدم. در کنار آن در مدرسه «رسام هنر» یک دوره یک ساله تئاتر را هم زیر نظر خانم مهتاب نصیرپور گذراندم.
از خاطرات خوش آن سال‌ها می‌توانم به کار در پشت‌صحنه فیلم «مهمان مامان» استاد داریوش مهرجویی اشاره کنم که در سمت منشی صحنه در کنار سایر عوامل تولیدی این فیلم حضور داشتم اما در همان دوران هم سودای بازیگری و بازیگر شدن را در سر می‌پروراندم. سرانجام سال 1375 بود که این فرصت برایم به وجود آمد و در مجموعه «هوای تازه» ساخته آقای محمد رحمانیان بازیگری را آغاز کردم و به عرصه جدیدی در دنیای سینما وارد شدم. همان چیزی که گفتم سودایش را در سر داشتم و همین اتفاق باعث شد تا امروز بازی کنم و در کنار شما باشم و خیلی از شما من را به عنوان یک بازیگر بشناسید تا یکی از عوامل پشت صحنه فیلم. خواندن البته از نوع مجازش یکی دیگر از دغدغه‌های همیشگی‌ام بود.
در تمام این سال‌ها و در کنار بازیگری کلاس‌های آوازم را رها نکردم و ادامه‌اش دادم. فکر می‌کنم این تمام ماجرای حضور من تا امروز در کنار شماست. چیزی که توضیح بیشترش خارج از حوصله این صفحات است. فقط در پایان دلم نمی‌آید به نام یکی دونفر که در پیشرفت کاری‌ام خیلی به آنها مدیون هستم اشاره نکنم. کسانی که امروز در میان ما نیستند و شاید این اشاره به آنها ادای دینی باشد به محبت‌هایی که در حق من داشته‌اند. اول از همه زنده‌یاد حمیده خیر آبادی که مثل فرزندی به او علاقه داشته و دارم و بعد هم زنده‌یادان اردشیر افشین‌راد و مهدی ابالسلط. روحشان شاد.

در هنگام ناامیدی موسیقی گوش کنید

در هنگام ناامیدی موسیقی گوش کنید

 


اگر چه ماساژ بدن می‌تواند ناامیدی را کاهش دهد، اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد یک روش ارزان‌تر، راحت‌تر و موثرتر وجود دارد و آن گوش دادن به موسیقی است.

یک تحقیق جدید نشان می‌دهد ماساژ دادن می‌تواند میزان ناامیدی را در بیماران تا ٥٠ درصد کاهش دهد. اما محققان متوجه شدند گوش‌ دادن به یک موسیقی ملایم و لذت بخش اثر بهتری در کاهش علائم ناامیدی در انسان دارد.

"کارن شرمن" از موسسه تحقیقات سلامت در این باره گفت: پی بردن به این موضوع که گوش دادن به موسیقی می‌تواند تا این اندازه به کاهش علائم ناامیدی در انسان کمک کند، ما را شگفت زده کرد. این موضوع نشان می‌دهد فواید ماساژ دادن بیش‌تر مرتبط به پاسخ آرامش‌بخشی است که بدن دریافت می‌کند.

این اولین بار است که تحقیقاتی در مورد فواید ماساژ در کاهش علائم ناامیدی در بیمارانی که به شدت به این اختلال روحی دچار هستند انجام می‌شود.

برای بررسی این موضوع محققان به ٦٨ بیمار مبتلا به ناامیدی انواع مختلف روش‌های درمانی را تجویز کردند .تعدادی از آنها ١٠ جلسه ماساژ یک ساعتی دریافت کردند و به تعدادی دیگر توصیه کردند که دراز کشیده و به موسیقی ملایم گوش کنند.

در این تحقیقات مشخص شد تقریبا همه این روش‌ها به یک میزان می‌تواند در کاهش علائم ناامیدی در انسان موثر باشند.

شرمن در این باره گفت: به این ترتیب گوش دادن به موسیقی می‌تواند به عنوان یکی از بهترین روش‌ها در کاهش علائم ناامیدی در بیمارانی که به این اختلال دچار هستند به کار بیاید. گوش دادن به موسیقی بسیار کم‌هزینه است و می‌تواند مانند دیگر روش‌ها به انسان آرامش دهد.

نتایج این تحقیقات در نشریات ناامیدی و افسردگی به چاپ رسیده است.

مراقب آنچه که می‌گویید باشید

مراقب آنچه که می‌گویید باشید

 

هنگامی که جوان بودم زندگی خانوادگی وحشتناکی داشتم. تنها به این دلیل به مدرسه می‌رفتم که بتوانم چند ساعتی از خانه دور باشم و خودم را میان بچه‌های دیگر گم کنم. عادت کرده بودم مثل یک سایه، بی‌سر و صدا به مدرسه بیایم و به همان شکل به خانه برگردم. هیچ کس توجهی به من نداشت و من نیز با کسی کاری نداشتم. ترجیح می‌دادم هیچ توجهی را به خود جلب نکنم زیرا باور داشتم همه از من بدشان می‌آید. گرچه در خلوت خود تمنای دیده شدن و توجه را داشتم.

زندگی سایه‌وار من به همین شکل می‌گذشت تا این که لنی  (Lenny)به مدرسه ما آمد. لنی دبیر ادبیات انگلیسی در دبیرستان ما بود. ٤٢ ساله، با ریش کم پشتی که تمام صورتش را پوشانده بود و لبخند دلنشینی که همیشه بر لب داشت. ریز نقش و پر جنب و جوش بود و اصرار داشت او را با نام کوچک صدا کنیم. برای اولین بار در زندگی‌ام کسی به من توجه کرد و با من مهربان بود. برای اولین بار در زندگی‌ام کسی مرا می‌دید، لنی!

متاهل بود و یک فرزند داشت. عاشق همسرش بود و معلوم بود که توجهش به من رنگ دلباختگی ندارد. گاهی پس از پایان ساعت درس در مدرسه می‌ماند و با هم حرف می‌زدیم. از این که به حرف‌هایم گوش می‌داد تعجب می‌کردم و لذت می‌بردم و زمانی که کیف چرمی‌اش را بر می‌داشت و می‌گفت: "خوب بهتر است بروم." هرگز لحنش به شکلی نبود که حس کنم از بودن با من خسته شده است. برخلاف دیگران، به نظر می‌رسید از بودن با من خوشش می‌آید. حتا یک بار مرا به خانه‌اش دعوت کرد. همسرش برای‌مان نان خانگی پخته بود و من با شگفتی دیدم که لنی برای فرزند کوچکش کتاب داستان می‌خواند. رویداد عجیبی که هرگز در خانواده  خودم ندیده بودم!

لنی توانست نظر مرا نسبت به خودم تغییر دهد. او به من گفت که می‌توانم یک نویسنده شوم. گفت نوشته‌هایم پر از احساس هستند و او از خواندن‌شان لذت می‌برد. ابتدا باور نکردم. خودم را موجود بی‌ارزشی می‌دانستم که کاری از او ساخته نیست و ایمان داشتم لنی به خاطر تشویق من دروغ می‌گوید. اما او یک بار در میان کلاس و در برابر چشمان تمام همکلاسی‌هایم، به خاطر متن ادبی که نوشته بودم برایم دست زد و به همه گفت که من می‌توانم یک نویسنده بزرگ شوم. زمانی که به اتاق آموزگاران می‌رفت دیدم که در راه با سایر دبیران در مورد من و متنی که نوشته بودم حرف می‌زند.

همان روز تصمیم گرفتم یک نویسنده شوم، چون لنی این طور می‌خواست. اما متاسفانه اغلب میان آنچه که می‌خواهید و آنچه که واقعا انجام می‌دهید سال‌ها فاصله وجود دارد و من زمانی شروع به نوشتن کردم که بیست سال از آن روز می‌گذشت.

در همان سالی که لنی مرا تحسین کرد، به دلیل مشکلات شدید خانوادگی، کشیدن سیگار را در پانزده سالگی شروع کردم. سال بعد، هم مشروب می‌خوردم و هم مواد مخدر استعمال می‌کردم. هنوز هم لنی را دوست داشتم و با این که دیگر معلم من نبود او را گاه گاهی می‌دیدم تا این که خبردار شدم لنی مبتلا به سرطان شده است. از شدت غم داشتم دیوانه می‌شدم. به خودم، دنیا و به خدا بد و بیراه می‌گفتم. نمی‌دانستم چرا مردی به این خوبی باید در جوانی از دنیا برود (زمانی که جوان هستیم انتظار داریم دنیا به همان شکلی باشد که ما می‌خواهیم). به دیدنش رفتم. برخلاف آنچه که تصور می‌کردم با این که لاغر و رنگ پریده شده بود، آرام و خوشرو بود. همان لبخند همیشگی را بر لب داشت و مثل همیشه از دیدن من خوشحال شد. رفته بودم تا به او دلداری بدهم و به زندگی امیدوارش کنم اما گریه امانم را برید و نتوانستم هیچ حرفی بزنم. در عوض او بود که مرا دلداری می‌داد و می‌خواست به زندگی امیدوارم کند. از من خواست اعتیاد را ترک کنم و زندگی را دوست بدارم چون ارزش دوست داشته شدن را دارد.

از خانه‌اش که بیرون آمدم تصمیم داشتم مانند او زندگی کنم. دوست داشتم زمانی که هنگام مرگ من نیز فرا می‌رسد بتوانم مانند لنی به همین اندازه آرام، صبور و راضی باشم. اما نشد. نتوانستم در برابر مشکلات خانواده‌ام دوام بیاورم و تنها چند روز بعد از ملاقاتم با لنی از خانه فرار کردم و به لندن رفتم.

بیست سال گذشت. تمام روزهای این بیست سال را در اعتیاد و فساد غوطه خوردم. از تمام مردم و از خودم متنفر بودم. هیچ اعتقاد، هیچ باور و هیچ ایمانی را قبول نداشتم. در زندگی هیچ هدف، هیچ امید و هیچ آینده‌ای نمی‌دیدم و زندگی برایم تنها عبور کُند روزها بود. روزی به طور اتفاقی و برای این که از سرما فرار کنم وارد یک گالری نقاشی شدم. درون گالری یکی از همکلاسی‌های قدیمی‌ام را دیدم. قبل از این که بتوانم از دیدش فرار کنم، مرا دید و به طرفم آمد. هیچ اشتیاقی نداشتم که از شهری که در گذشته در آن زندگی می‌کردم برایم حرف بزند اما او آدم پرحرفی بود و از همه کس و همه چیز حرف زد. تقریبا به حرف‌هایش گوش نمی‌دادم تا این که نام لنی را در میان حرف‌هایش شنیدم. گفت، لنی تنها یک سال پس از فرار من، با زندگی وداع کرده است. گفت، یک بار همراه با سایر بچه‌ها به دیدن لنی رفته بود. تنها یک هفته قبل از مرگش. لنی به آنها گفته بود که ایمان دارد من روزی نویسنده بزرگی خواهم شد. نویسنده‌ای که همکلاسی‌هایم به آشنایی با او افتخار می‌کنند. برای این‌که نگاه تمسخرآمیز همکلاسی سابقم بیش از آن آزارم ندهد به سرعت از گالری بیرون آمدم و به آپارتمان کوچک، کثیف و حقیرم پناه بردم. ساعت‌ها گریه کردم. برای اولین بار احساس کردم لیاقتم بیش از این زندگی نکبت باری است که برای خودم درست کرده‌ام. برای اولین بار دعا کردم و از خدا خواستم کمکم کند تا بتوانم همان کسی شوم که لنی انتظار داشت.

قبل از این که بتوانم به رویای آموزگارم جامه عمل بپوشانم، دو سال طول کشید تا توانستم اعتیادم را ترک کنم و خودم را به طور کامل از منجلابی که در آن گرفتار شده بودم نجات دهم. در تمام این مدت، هر روز این جمله لنی را با خود تکرار می‌کردم: "روزی نویسنده بزرگی خواهم شد".

زمانی که برنده جایزه بزرگ ادبی انگلستان شدم، در مصاحبه  مطبوعاتی‌ام گفتم: هرگز از قدرت کلمات غافل نشوید. گاه یک جمله ساده می‌تواند زندگی فردی را به طور کامل دگرگون کند، می‌تواند به او زندگی ببخشد و یا زندگی را از او دریغ کند. خواهش می‌کنم مراقب آنچه که می‌گویید باشید.

 

داستان زندگی کاترین رایان (Catherine Ryan) نویسنده داستان‌های کوتاه و برنده جایزه بزرگ ادبی انگلستان

شخصیت شناسی ستارگان متولد ماه تیر

شخصیت شناسی ستارگان متولد ماه تیر

 چقدر ستاره​های متولد تیر را می​شناسید؟ آیا آنچه در مورد متولدین تیر می​دانید در خصوصیت​های اخلاقی این ستاره​ها نیز صدق می​کند؟

 برترین ها: چقدر ستاره​های متولد تیر را می​شناسید؟ آیا آنچه در مورد متولدین تیر می​دانید  در خصوصیت​های اخلاقی این ستاره​ها نیز صدق می​کند؟

 
 نیوشا ضیغمی: هدفمند، شجاع، با محبت
 

 


 

18تیر 1359  (8 جولای 1979)

  انسانی قدرشناس و بامحبت است و اگر كسی لطفی به او كند، حتما آن را جبران خواهد كرد:

 نیوشا ضیغمی موفقیت و جایگاهش به عنوان بازیگر در سینمای ایران را مدیون آقایان جعفری جوزانی و محمدعلی سجادی می‌داند.


     به تقدیر و سرنوشت معتقد است:

 ضیغمی می‌گوید: «برای شروع بازیگری به كانون می‌رفتم ولی بازیگری برایم خیلی جدی نبود. شفاف‌تر بگویم تلاش آنچنانی برای بازیگر شدن در آن زمان نكردم و این خواست خدا بود كه وارد این حرفه شدم.»

    زندگی شخصی را از زندگی شغلی‌اش جدا می‌داند و هر دو را با هم پیش می‌برد:

 نیوشا ضیغمی: من فكر می‌‌كنم كار و پیشرفت یك زن در جامعه هیچ ربطی به موفقیتش در زندگی شخصی و خصوصی‌اش ندارد. خانمی می‌تواند در جامعه موفق باشد كه زندگی شخصی موفق و سالمی داشته باشد.


    اعتمادبه‌نفسش قابل تحسین است:

 نیوشا ضیغمی علت موفقیتش را در ایمان داشتن به كارهایی كه می‌خواسته انجام دهد می‌داند و اینكه همیشه باور داشته، كاری كه می‌خواهد به سرانجام برساند برایش مهم است و آن را باید انجام دهد. كارم را دنبال می‌كنم و سختی‌ها نمی‌تواند مانع من باشد، چون از شكست نمی‌ترسم پس حتما به نتیجه می‌رسم.»

 اعتقادات برایش بسیار ارزشمند است:

 نیوشا ضیغمی در سال 90 به مناسبت هفته دفاع مقدس به گلزار شهدای یزد رفت.

 

 

 

 پول و ثروت بی‌ارزش‌ترین ملاك‌ها در زندگی‌اش است:

 هیچ‌كدام از فعالیت‌های ضیغمی طبق گفته خودش جنبه مالی برای او نداشته و صرفا به دنبال علایقش بوده.

    به دنبال زندگی ایده‌آل است:

 ضیغمی می‌گوید: اگر فرد به این نتیجه برسد كه هدفش از زندگی چیست و برای چه چیزی زندگی می‌كند و برای خودش آن را مشخص كند، زمانی كه به اولین هدف رسید زیربنایی می‌شود. برای رسیدن او به دومین هدف و... به این ترتیب به ایده‌آلش در زندگی نزدیك می‌شود.

   حامی خانواده و اطرافیانش است:

 نیوشا ضیغمی در مصاحبه‌ای اعلام كرده: «به عنوان یك خواهر بزرگ‌تر، آینده روشا (خواهر نیوشا) برای من بسیار پراهمیت است. رابطه من و روشا نه خواهرانه است و نه مادرانه، یك رابطه دوستانه است با حس مادرانه و خواهرانه. از اینكه روشا وارد حرفه سینما شده خیلی خوشحالم. من تا به حال بی‌ربط از روشا حمایت نكرده‌ام.»

  دوست دارد در هر كاری دستی داشته باشد:

 نیوشا ضیغمی علاوه بر بازیگری مدتی است كه وارد كار سرمایه‌گذاری در پروژه‌های سینمایی شده كه اگر این كار را ادامه دهد طولی نخواهد كشید كه نام او به فهرست تهیه‌كنندگان اضافه می‌شود. علاوه بر اینها، او یك موسسه زیبایی به نام «آدونیس» تاسیس كرده است كه مختص بانوان است. جالب‌تر اینكه نیوشا ضیغمی فارغ‌التحصیل روانشناسی كودك از دانشگاه شهید بهشتی است و جالب‌تر اینكه دیپلم معماری هم دارد.

 

 
 سام درخشانی ؛ بدشانس، مقتدر، دمدمی مزاج
 

 

 

 

21 تیر 1353 (11جولای 1973)

     نكته‌سنج است و عقایدی والا دارد:

 سام درخشانی معتقد است دهه چهارم زندگی یك هنرمند، اوج شكوفایی و بلوغ هنری اوست و بیشتر افرادی كه در دهه دوم و سوم زندگی خود مطرح شدند بعد از این دوره دچار حاشیه می‌شوند و در كل كنار می‌روند.

     با مردم روابطی ملایم و موزون دارد و رفیق‌باز است:

 سام درخشانی دوران نوجوانی‌اش را بین چهارراه ولیعصر(عج) و كالج گذرانده و در این محله هم به دنیا آمده است. درخشانی درباره دوران نوجوانی‌اش اینچنین می‌گوید: از زمانی كه یادم می‌آید دنبال دوست بوده‌ام. اول با بچه‌های محله و بعد هم چند نفر گروهی تشكیل ‌دادیم كه یك شكل لباس می‌پوشیدند  و یك مدل كفش می‌خریدند و من هم مثل همان جوان‌ها بودم. 

  هیچ‌وقت یادگیری و آموزش را كنار نمی‌گذارد و همیشه تشنه آموزش است:

 سام درخشانی خود را از آن دست بازیگرانی می‌داند كه از اجتماعات و محیط پیرامونش خیلی تاثیر می‌گیرد: «خیی وقت‌ها در زندگی روزانه‌ام می‌ایستم تا یك محیط یا اتفاق را از نزدیك ببینم و این دیدن را در بازی‌ام به كار می‌گیریم، من بازیگری را تجربه كردن یك زنگی واقعی می‌بینم.»

     به شانس و تقدیر خیلی اعتقاد دارد:

 درخشانی، هنگامی كه هنوز معروف نشده بود خود را بدشانس می‌دانست وقتی از او در این‌باره سؤال شد چنین پاسخ داد: «شاید زمانی من این را گفته باشم كه بدشانس هستم ولی مسلما ناشی از بی‌تجربگی و نرسیدن به بلوغ فكری باشد. الان كه اینجا هستم به این دانش رسیده‌ام كه چه خوب شد آن اتفاق در آن زمان برایم پیش نیامد و حالا احساس می‌كنم چقدر خوش‌شانس هستم.»

   تاثیرگذار است:

 سام درخشانی خودش را فرد تاثیرگذاری معرفی می‌كند كه در هر جمعی كه قرار می‌گیرد دیگران را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و می‌گوید: در دوره نوجوانی اگر گروهی داشتیم، رئیس گروه من بودم.

 سلیقه‌اش دائم در حال تغییر است:

 درخشانی در دوره‌ای از زندگی‌اش نه اهل خواندن كتاب هنری بوده و نه به هنر فكر می‌كرده و همچنین علاقه زیادی هم به خلبانی داشته است و همیشه لباس خلبانی می‌پوشیده تا اینكه رفته‌رفته به تئاتر علاقه پیدا كرده و در دبیرستان به عنوان بهترین بازیگر تئاتر در منطقه شناخته شده است. او مدتی است که یک عطرفروشی تاسیس کرده است.

 

 

 

     در حوزه‌ای كه فعالیت می‌كند دوست دارد بهترین باشد و برای رسیدن به آن نیز خیلی تلاش می‌كند:

 سام درخشانی دوست دارد مردم او را به عنوان یك بازیگر خوب بشناسند و افرادی كه او را می‌شناسند به دلیل چهره‌، بازی یا حاشیه‌هایش او را به یاد نیاورند.

     تشكیل زندگی مشترك برای این شخص مهم و حیاتی است این اتفاق می‌تواند موفقیت‌هایش را بیشتر كند:

 سام درخشانی خیلی بچه‌ها را دوست دارد و طبق گفته‌های خودش 5-4 سالی است كه آمادگی ازدواج كردن را دارد اما موقعیتش پیش نیامده است.

     شنونده خوبی است و با تمركز به گفته‌های اطرافیانش توجه می‌كند:

 سام درخشانی خودش را یكی از بهترین افراد برای درددل كردن می‌داند و می‌گوید:«اگر می‌خواهید درددل كنید پیش من بیایید.»

 

 
 تام هنكس؛ مهربان، منضبط و مستقل
 

 

 


19 تیر 1336 (9 جولای 1956 )

    ا گر حرفه‌ا‌ش را از روی علاقه‌اش پیدا كند، ثروت بزرگی را پیش‌رو دارد:

دستمزد هنكس برای هر كدام از فیلم‌های اخیرش، 20 میلیون دلار بوده است. بازی او در نقش دوست‌داشتنی فارست گامپ، 70 میلیون دلار درآمد برایش به همراه داشت. درآمد ناخالص هنكس برای 31 فیلمی كه بازی كرده، چیزی حدود 3 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود كه از این لحاظ در بین هنرمندان، مقام اول را داراست. همچنین تام تا به حال برنده 2 جایزه اسكار برای بازیگر نقش اول مرد در فیلم‌های «فارست گامپ» و «فیلادلفیا» بوده.

    فردی مهربان،‌ خوش‌مشرب و دوست‌داشتنی است:

از تماشاگران فیلم‌های هنكس گرفته تا ستارگان سینمای ایالات متحده، همگی او را دوست دارند. بسیاری از این ستاره‌ها از جمله ویل اسمیت او را الگو قرار می‌دهند و دوست دارند یك زندگی حرفه‌ای مانند او داشته باشند.

    تغییرات و تنوع زیاد در زندگی برای این شخص مخرب خواهد بود:

تام هنكس در كتاب خاطراتش از دوران كودكی خود می‌نویسد: تغییر پشت تغییر،  همیشه مجبور بودم طبق عادات و سلیقه نامادری‌هایم زندگی كنم، زیرا پدرم 3 بار ازدواج كرد و  همسرانش را طلاق می‌داد و با مادر من هم نتوانست بیش از 3 سال زندگی كند. بنابراین از یك سالگی طعم نامهربانی‌های پدر، احساس و رفتار را عوض كرده.

    علاقه‌مند به نجوم و حتی به داستان‌های علمی- تخیلی است:

فیلم مستند «ویرانی فوق‌العاده» كه تام هنكس به عنوان تهیه‌كننده، فیلمنامه‌نویس و قصه‌گو در آن فعالیت كرده است از تجربیات سفر انسان به كره ماه حكایت می‌كند. در این فیلم، هنكس با روشی جدید و منحصربه‌فرد تماشاگران را به كره ماه می‌برد و همچنین برای تهیه‌ این فیلم، تام دست به دامن ناسا شده است.

    این شخص خواهان استقلال در زندگی است و دوست ندارد زیر سلطه كسی باشد:

تام هنكس بازیگری را از دوران دبیرستان با تئاتر مدرسه‌ای آغاز كرد. رفتار مودبانه و موقرش توجه هر تماشاچی را به سوی خود می‌كشاند. او می‌خواست هرچه زودتر از میان خانواده از هم پاشیده‌اش دور شود و استقلال  خود را به دست آورد. از این رو تصمیم گرفت وارد دانشگاه شود و زندگی دانشجویی مستقلی را برای خود دست و پا كند.

 

 

     از نظم و انضباط خاصی برخوردار است:

 تام هنكس در گفت‌وگویی كه با اپرا وینفری داشت گفت: هیچ رمز و راز ویژه و بزرگی در ارتباط با من وجود ندارد. شاید برخی از كارهایی كه انجام می‌دهم به چشم بعضی‌ها عجیب و غریب بیاید و توجهات را به سمت خود جلب كند. اما در كل زمانی كه مشغول كار هستم، انضباط را رعایت می‌كنم و نسبت به آنچه انجام می‌دهم دقیق هستم و عشق و  علاقه خاصی به آن دارم و همه تلاشم این است كه كار هنری‌ام را با خلاقیت انجام دهم.

     زندگی شخصی‌اش برایش حائز اهمیت است:

 تا به امروز هیچ روزنامه‌نگاری نتوانسته وارد خانه هنكس شود و هیچ عكاسی، عكسی از مكانی كه او در ان زندگی می‌كند نگرفته و هیچ وقت خانواده‌اش را در معرض نمایش نگذاشته است. در صورتی كه از جمله هنرمندانی است كه بیشترین همكاری و همراهی را با اهالی مطبوعات و رسانه‌های گروهی دارد.

چطوربه خواستگار خود جواب رد دهیم؟

چطوربه خواستگار خود جواب رد دهیم؟

 

 
اگر تصمیم تان را گرفته اید و می خواهید به خواستگارتان جواب رد بدهید، باید بدانید که این جواب دادن ، خودش اصول و قاعده ای دارد که باید رعایت کنید. در غیر این صورت جواب رد شما ممکن است باعث دلخوری یا حتی کینه هایی شود که پاک کردن اثرات آن تا مدت ها زمان می برد. به خصوص اگر پای خواستگاری های فامیلی یا همکاری در میان باشد!

 
راستش را بگویید
 
اگر بعد از بررسی تمام موارد و درست تحلیل كردن شرایط‌تان، باز هم فكر می‌كنید برای هم ساخته نشده‌اید، باید هرچه زودتر حرف‌ دل‌تان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نكنید با تحقیر و كم‌محلی، به او پاسخ منفی‌تان را نشان‌دهید. دلایل‌تان را بیان كنید و مقابلش اعتراف كنید كه علاقه‌ای به او ندارید. از شكستن دلش نترسید و نگذارید كه بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج كردن با شما برنامه بریزد.
 
پرده‌پوشی را كنار بگذارید. اگر قرار بود منظور شما را به زبان بی‌زبانی بفهمد تا حالا فهمیده بود، پس وقت آن است كه با صراحت تمام و بدون ترس، تكلیف را روشن كنید. ممكن است حرف شما دلش را بشكند. اشكالی ندارد. اگر بدون توهین و او نشانه گرفتن نقاط ضعفش، تنها واقعیت را روشن كنید، دیگر مسئولیتی متوجه شما نخواهد بود، پس كاملا منطقی و بدون اینكه هیجان بی‌موردی به این روند تزریق كنید، بگویید كه برای خودتان و او آینده خوبی نمی‌بینید یا اینكه احساسی كه به او دارید از این جنس نیست و هیچ‌وقت هم نخواهد بود.
 
چشم در چشم حرف بزنید
 
اگر هنوز جواب منفی‌تان را قاطعانه به او نداده‌اید، بجنبید. در نخستین فرصت یك قرار دونفره با او بگذارید و بدون گوشه و كنایه یا در لفافه حرف‌زدن، برایش همه چیز را توضیح دهید. احترام گذاشتن به او پذیرش این موضوع را برایش آسان‌تر می‌كند و تنظیم كردن چنین قراری یكی از نشانه‌های این احترام است.
 
قرار نیست این ملاقات را دوباره تكرار و ده‌ها بار موضعتان را بیان كنید. چه قانع شود و چه نه، شما تنها باید یك‌بار و برای همیشه تكلیف این ماجرا را روشن كنید.
 
غرورش را نشکنید
 
هیچ وقت او را به‌دلیل علاقه‌ای كه به شما دارد، تحقیر نكنید. شما هر راهی را برای رد كردن درخواستش می‌توانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین كنید یا به‌دلیل حسی كه دارد او را سرزنش كنید. اگر او با درخواست‌های مكررش شما را آزار می‌دهد، تنها جریان ارتباط‌تان را قطع كرده و تلاش كنید تاجایی كه می‌توانید از او فاصله بگیرید.

 
مراقب واژه‌ها باشید
 
موضعتان را طوری بیان كنید كه امكان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهم‌تر اینكه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل «فعلا قصد ازدواج ندارم»، «بگذار بازهم فكر كنم»، «به‌دلیل مخالفت خانواده‌ام نمی‌توانم» و... نه تنها كمكی به پیشبرد این ماجرا نمی‌كند بلكه او را هم معلق و بلاتكلیف گذاشته و آینده‌اش را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. به‌دلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نكنید.

 
بگذارید از احساسش حرف بزند
 
متكلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید كه حرف‌هایش را بزند و از خودش دفاع كند. بدون آنكه حرفش را قطع كنید یا با لحنی تند و شتاب‌زده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی كند. او به‌عنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بكند و هر راهی كه گمان می‌كند برای رسیدن به شما منتهی می‌شود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولی‌تان پافشاری كنید.
چطور جواب رد دهیم؟
 
با اقتدار حرف بزنید
 
اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را می‌زند مثل آدم‌های ضعیف رفتار نكنید و با اعتماد به‌نفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست كه تنها با كسی كه دوستش دارید زیر یك سقف زندگی كنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمی‌تواند این حق را از بین ببرد. هر كسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما كاری نكرده‌اید كه به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد كه بتواند با این موضوع كنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمی‌توانید كمكی به او بكنید.

 

بگویید با دیگران خوشبخت می شود اما با شما نه!
 
اگر می‌خواهید یك پایان‌بندی خوب ایجاد كنید، كمی او را تحسین كنید. در ذهن‌تان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید كه باز هم می‌تواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید كه او را به چشم مرد زندگی‌تان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.

 
رابطه را کش ندهید
 
اگر پیشنهاد ازدواجش را رد كرده‌اید، باید تا آب‌ها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به خصوص در رابطه های همکاری، دانشگاهی یا فامیلی. به هیچ بهانه‌ای به او زنگ نزنید. شاید برای شما كه به او احساسی ندارید، این اتفاق كاملا عادی به‌نظر برسد و بخواهید كاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه می‌كنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی كه سعی كردید خاموشش كنید را دوباره روشن نكنید.
 
بازندگی‌تان بازی نكنید
 
هرگز به‌دلیل ترحم وارد یك ارتباط نشوید. اگر واقعا به او حسی ندارید، حق ندارید به‌دلیل اینكه دلش را بشكنید به او وعده‌ای بدهید كه در مورد ادامه‌ دادنش مطمئن نیستید. اگر به آینده مشترك‌تان امیدی ندارید، قبل از آنكه چیزی شروع شود، تمامش كنید. شما نمی‌توانید یك عمر با ترحم زندگی كنید، پس با كش دادن این ماجرا با احساسات و آینده او بازی نكنید و خودتان را هم به بازی نگیرید.

 
تصمیم‌تان را بگیرید، می‌خواهیدش یا نه؟
 
قبل از آنكه حجت را برای این خواستگار‌تان تمام كنید، به پیشنهاد خواستگار دیگری فكر نكنید. درست است كه رابطه‌ای میان شما و هیچ كدام از آنها نیست اما تا زمانی‌كه پاسخ قطعی‌تان را نداده‌اید، در قبال فكری كه این خواستگار در مورد آینده مشترك‌تان می‌كند، مسئولید، پس با گفتن جواب‌تان به این مسئولیت پایان دهید. شاید هم پاسخ ندادن شما به‌دلیل تردید باشد، اما اگر فكر می‌كنید كه اول باید موقعیت بهتری پیدا كنید و بعد باید به این خواستگار جواب منفی بدهید در اشتباه هستید. شما حق ندارید به‌دلیل منافع خودتان، دیگران را معلق نگه‌ دارید.

ازدواجهایی که ریسک بالاتری دارند

ازدواجهایی که ریسک بالاتری دارند


 
زناشویی - مشاوره ها نشان می دهد ازدواجهایی که با شکست روبرو بوده یا در مرحله آشنایی بهم خورده اند وجوه مشترکی زیادی با یکدیگر داشته اند که بر اساس دسته بندی به 8 دسته طبقه بندی می شوند، لذا شایسته است افرادی که جهت آشنایی و ازدواج جزء این دسته بندی ها هستند محتاط تر عمل کنند.
  
 
دسته اول: ازدواج هایی که قبل از 25 سالگی آقایان و قبل از 23 سالگی خانم ها صورت پذیرفته
 
با توجه به عدم ثبات معیار های انتخاب همسر، عدم شناخت فردی و شرایط پیرامون، عدم استقلال فکری، مالی و ضعف تصمیم گیری، انتخابهای احساسی و عدم شناخت کافی از جنس مخالف، این دسته از ازدواج ها یکی از پر ریسک ترین نوع ازدواج ها به شمار میرود و افرادی که در این رده سنی تصمیم به ازدواج و طی مراحل آشنایی دارند لازم است آموزشهای لازم را جهت ارتباط و شناخت صحیح کسب نمایند وبا مشاور و راهنمایی خانواده ها نسبت به آن اقدام نمایند.
 
دسته دوم: ازدواج به علت نیاز جنسی
 
اگر چه بخش اعظم دلیل ازدواج مردان میتواند به منظور تامین غریزه جنسی آنها باشد و این حق عرفی و شرعی آنهاست، اما نیاز جنسی نباید تنها دلیل ازدواج باشد چرا که پس ازتامین شدن آن فشارحاصل از شرایط پیرامون زندگی و مسئولیت پذیری و عدم برنامه ریزی میتوانند باعث شکست در ازدواج شود.
 
دسته سوم: ازدواج تحمیلی
 
ازدواجهایی که به طرفین از سوی خانواده یا بر اساس رسم و رسومات تحمیل می شود و بعضا ازدواجهای فامیلی میباشند که علاوه بر اینکه درصد شکست در ایندسته از ازدواجها زیاد است، میتواند باعث گسترش خیانت های جنسی و عاطفی زوجین نسبت به یکدیگر شود همچنین باعث سرخوردگی و ضعف در استقلال فکری و تصمیم گیری افراد شود.
اگر چه انسان مجذوب زیبائی ها می شود و نمیتواند به ظواهر بی اهمیت باشد اما از آنجایی که ظاهر در ابعاد مختلف در گذر زمان عادی می شودلذا با توجه به تجارب مشاورین توصیه می شود زیبایی ظاهری در کنار سایر خصوصیات فردی و شخصیتی افراد ملاک انتخاب همسر باشد نه تنها دلیل انتخاب
 
دسته چهارم: ازدواج هایی که بواسطه ظاهر و موقعیت اجتماعی طرفین صورت میپذیرد
 
اگر چه انسان مجذوب زیبائی ها می شود و نمیتواند به ظواهر بی اهمیت باشد اما از آنجایی که ظاهر در ابعاد مختلف در گذر زمان عادی می شود و پس از سایر خصوصیات که اکثرا باطنی هستند نمود میکند لذا با توجه به تجارب مشاورین توصیه می شود زیبایی ظاهری در کنار سایر خصوصیات فردی و شخصیتی افراد ملاک انتخاب همسر باشد نه تنها دلیل انتخاب.
 
دسته پنجم: ازدواجهایی که در آن زن نسبت به مرد برتری دارد
 
مسئله این نیست که خانم ظرفیت برتری نسبت به آقایان ندارند بلکه یکی از دلایل درونی خانم ها جهت ازدواج نیاز به یک تکیه گاه قوی است پس در ازدواج شایسته است مرد در چند عامل برتری داشته باشد.
 
1- سن ( بیشتر بودن سن مرد نسبت به زن )
 
2- وضعیت اقتصادی و وجه اجتماعی ( بالا بودن جایگاه شغلی مرد و درامد وی )
 
3- قد ( شایسته است مرد از زن بلندتر باشد همچنین در احادیث پیامبر(ص) در مورد ازدواج در این مورد نیز توصیه شده است )
  
دسته ششم: ازدواج های راه دور
 
شناخت صحیح یکی از ارکان اصلی جهت انتخاب شایسته همسر است و در شناختهایی که دو طرف نسبت به یکدیگر در فاصله مکانی دوری قرار گرفته اند بخش اعظم ارتباط بوسیله اینترنت، تلفن و یا پیامک صورت میگیرد که این سطح از شناخت نمی تواند قابل اکتفا جهت اتخاذ مهمترین تصمیم زندگی افراد باشد، همانطور که در مشاوره های صورت گرفته این مسئله نمود کرده است لذا حتی المقدور حتی با توجه به شرایط سختی دوری راه در صورتی که دوطرف میل به شناخت و ازدواج دارند لازم است این ارتباط حتما با اطلاع خانواده ها همرا ه باشد و شرایط به گونه ای باشد که دو طرف بعد از هر 10 دفعه مکالمه تلفنی یک دیدار حضوری داشته باشند.
 
دسته هفتم: ازدواج هایی که دو خانواده دارای دو فرهنگ مختلف هستند
 
خانواده مهترین نقش در تربیت فرد بازی می کند، اختلافات خانوادگی زمانی بیشتر می شود که دو خانواده آداب و رسوم و فرهنگ مختلفی داشته باشند معمولا این اختلافات شامل: اختلاف ب سر مهریه – اختلاف بر سر مراسم – اختلاف در زمینه دخالت های خانوادگی – اختلاف سلیقه لذا فشار روحی و استرس زیادتری بر طرفین وارد می شود، حتی المقدور شایسته است وصال با خانواده ای هم فرهنگ صورت پذیرد.
 
دسته هشتم: ازدواجهای اینترنتی
 
ازدواجهای اینترنتی پدیده ای که روبه افزایش است ومتاسفانه باعث افزایش آمار طلاق شده است، شناخت اینترنتی نمیتواند به هیچ وجه شناختی صحیح باشد و بواسطه تایپ و درج کلمات به سطح مناسبی از شناخت نسبت به فرد مقابل دست یافت از اینرودرصد ریسک در ازدواج های اینترنتی بسیار بسیار بالا میباشد.
 
همچنین واحد مشاوره پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده، توصیه میکند در هر فرایند و سطح آشنایی اطلاع خانواده ها میتواند در انتخابی منطقی و امن تر تاثیر گذار باشد لذا افراد از ارتباط های پنهانی به منظور شناخت اجتناب کنند.

ویژگی‌های یک مرد خوب

ویژگی‌های یک مرد خوب

 

فهمیدن این كه چه مردی، مرد زندگی است كمی زمان می‌برد. پس با نشانه‌های یك مرد خوب آشنا شوید و ببینید كه طرف مقابل‌تان این ویژگی‌ها را دارد یا نه. این نکته را هم بگوییم که شناخت همه این ویژگی‌ها در مرحله آشنایی ممکن نیست اما می‌توانید تعدادی از آنها را در طرف مقابل تشخیص دهید و هرچه بیشتر این ویژگی‌ها را داشت، به او اطمینان بیشتری کنید.

 

نشانه اول؛ احترام

احترام موضوعی است كه در صدر جدول خوشبختی قرار دارد و خودش را به هزار و یك جلوه نشان می‌دهد و البته احترام یك موضوع ٢ جانبه است؛ موضوعی كه هم شما باید برای رعایت‌كردنش تلاش كنید و هم همسرتان باید در رفتارهایش آن ‌را نشان دهد. اگر می‌خواهید بدانید احترام در رابطه میان شما و نامزد‌تان جایی دارد، می‌توانید از نشانه‌های زیر كمك بگیرید.

١) اهل سازش است و به خاطر منافع مشترك‌تان كوتاه می‌آید. او گذشت‌های شما را می‌بیند و برای كم كردن فشار روی شما و ارتباط‌تان، گاهی از خواسته‌هایش می‌گذرد. به احساسات و نگرانی‌های شما گوش می‌كند و بدون نصیحت كردن یا رنجیدن، برای درك كردن‌شان تلاش می‌كند.

٢) می‌داند كه یك آدم بی‌عیب و نقص نیستید اما شما را همان‌طور كه هستید دوست دارد و با دیگران مقایسه‌تان نمی‌كند. برای نظر‌های شما ارزش قائل است؛ قبل از هر تصمیم اساسی‌ای، نظر شما را می‌پرسد و با تك‌روی سعی نمی‌كند حرف خودش را به كرسی بنشاند.

٣) وقتی موفقیتی به دست می‌آورید با تمام وجود برای‌تان خوشحال می‌شود و سعی می‌كند زمینه را برای موفقیت‌های آینده‌تان فراهم كند.

٤) احترام فقط در لحن خوب و رفتار پرمحبت خودش را نشان نمی‌دهد. پس اول ببینید كه نامزد‌تان نشانه‌های بالا را در رفتارهایش نشان می‌دهد یا خیر و بعد وجود آنها را در رفتارهای خودتان بررسی كنید.

 

نشانه دوم: اولویت‌های مشترك

همه ما ایده‌آل‌هایی در ذهن‌مان داریم كه از بچگی، ‌وقتی صحبت ازدواج در آینده می‌آید، در ذهن‌مان چرخ می‌زنند. از ویژگی‌های ظاهری مثل قد و وزن گرفته تا شرایط مالی، تحصیلات و خصلت‌های رفتاری. اولویت‌گذاری آدم‌ها برای این ویژگی‌ها یكسان نیست. یكی به شأن اجتماعی اهمیت بیشتری می‌دهد و یكی به خلق‌وخو؛ یكی خانواده برایش مهم است و یكی هم پول.

١) برای انتخاب همسر، به الگوهای دیگران نگاه نكنید و سعی كنید كه این موضوعات مهم را از نظر خودتان دسته‌بندی كنید.

٢) مهم نیست كه از نظر بقیه فردی كه انتخاب كرده‌اید چقدر شگفت‌انگیز یا ایده‌آل است، مهم این است كه این فرد چقدر به معیارهای خود شما نزدیك باشد و البته این كه از مرزبندی‌ها و خط قرمز‌های‌تان هم عبور نكند.

٣) اگر به یك مورد خاص فكر می‌كنید و برای ازدواج فردی را بررسی می‌كنید، اول ١٠ ویژگی مهمی كه برای‌تان در اولویت قرار دارند را روی كاغذ بیاورید و بعد در مورد ایده‌آل بودن یا نبودن این فرد تصمیم بگیرید. حتی اگر او ٧ ویژگی از این ١٠ تا را داشته باشد، می‌تواند یك همسر مناسب برای شما باشد. تا اینجای كار ٥٠ درصد مشكل حل شده. حالا وقت آن است كه از این همسر آینده هم بخواهیم اولویت‌هایش را روی كاغذ بنویسد و ببیند كه آیا شما هم می‌توانید همسر اید‌آلی برایش باشید یا نه!

 

نشانه سوم: از خط قرمز‌ها نمی‌گذرد

در هر ارتباطی خط قرمز‌هایی هست كه شكسته شدن‌شان همه چیز را به هم می‌ریزد و البته محدودیت‌های همه ارتباط‌ها مثل هم نیستند. وقتی هم كه پای زندگی مشترك به میان بیاید، خط قرمز‌ها پیچیده‌تر و گاهی هم غیرقابل عبورتر می‌شوند و به همین دلیل یكی از اصلی‌ترین نشانه‌هایی كه به شما می‌گوید یك مرد، همسر ایده‌آل شماست، احترام به همین خط قرمز‌هاست. این خطوط قرمز ممکن است حریم روابط کلامی و فیزیکی، صداقت، حریم خانواده، رازداری و ... باشد.

١) بعضی از خط قرمز‌ها در همه ارتباط‌ها مثل هم هستند و بعضی‌های دیگر هم تنها در مورد زندگی مشترك شما صادق هستند. پس اگر او می‌خواهد برای‌تان بهترین همسر دنیا باشد، باید هر دوی این مسیرهای ممنوعه را بشناسد و به آنها احترام بگذارد.

٢) یك همسر ایده‌آل نباید تنها و تنها از مسیرهایی كه خودش درست می‌داند عبور كند بلكه باید نگاهی به مفهوم درست در ذهن شما بیندازد و در صورتی كه می‌بیند انجام یك كار به تصور ذهنی شما در موردش آسیب می‌زند، از انجام دادنش دست بردارد.

٣) شما هم در این مورد یك وظیفه دارید. درست است كه بسیاری از این مرزبندی‌ها جزو كلیشه‌هایی هستند كه همه مردها از آن باخبرند اما اگر مورد دیگری در ذهن‌تان وجود دارد، انتظار نداشته باشید كه مرد‌تان آن را حدس بزند بلكه با توضیح آن موضوع و بیان دلایل‌تان، اهمیت این خط قرمز را بازگو كنید و از او بخواهید كه به این محدودیت احترام بگذارد.

همه ما دوست داریم بهترین باشیم و اگر مقابل فردی بنشینیم كه دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را به‌مراتب بهتر از خود واقعی‌مان جلوه دهیم و ضعف‌ها و شكست‌های‌مان را در مقابلش پنهان كنیم. اما در یك رابطه ایده‌آل شما هیچ نیازی به پنهان كردن خود واقعی‌تان نخواهید داشت.

 

نشانه چهارم: اجازه می‌دهد خودتان باشید

همه ما دوست داریم بهترین باشیم. بهتر از چیزی كه هستیم و حتی بهتر از چیزی كه در توان‌مان هست. به خصوص اگر مقابل فردی بنشینیم كه دوستش داریم و نگران از دست دادنش هستیم، دوست داریم خودمان را به‌مراتب بهتر از خود واقعی‌مان جلوه دهیم و ضعف‌ها و شكست‌های‌مان را در مقابلش پنهان كنیم. اما در یك رابطه ایده‌آل شما هیچ نیازی به پنهان كردن خود واقعی‌تان نخواهید داشت.

١) می‌دانید او شما را همان‌طور كه هستید دوست دارد و حتی اگر هزار زن قدرتمند‌تر و داناتر از شما مقابلش ظاهر شوند، ‌باز هم شما را انتخاب می‌كند.

٢) این حس به شما اعتماد به نفس می‌دهد و نمی‌گذارد كه با حسادت، ترس‌ها و بی‌اعتمادی‌های بی‌مورد یا احساس ناامنی، زندگی مشترك‌تان را خراب كنید.

 

نشانه پنجم: از شما دفاع می‌كند

گرچه بهترین حالت ممكن این است كه ازدواج شما همه را خوشحال كند و كوچك‌ترین سردی و مشكلی در این مسیر پیش نیاید اما نباید فراموش كنید كه این حالت رویایی همیشه هم اتفاق نمی‌افتد. تفاوت‌های خانوادگی، تفاوت در انتظارها و سبك زندگی و بسیاری عوامل دیگر می‌تواند انتقاد دیگران را متوجه شما و تصمیم مشترك‌تان كند.

١) اگر او همسر ایده‌آل شما باشد، با شنیدن این داوری‌ها و گوشه كنایه‌ها از تصمیمش دلسرد نمی‌شود و برای راضی كردن دیگران، به فكر تغییر برنامه‌هایش نمی‌افتد.

٢) شاید شما ٢ نفر با گرفتن یك تصمیم مشترك بتوانید راه را برای این ازدواج هموارتر كنید اما یك مرد ایده‌آل هرگز بار این تغییرات را به دوش شما نمی‌اندازد و با قرار دادن‌تان در برابر دیگران، به‌دنبال حاشیه امنی برای خودش نمی‌گردد.

 

نشانه ششم: حس‌تان به شما می‌گوید ...

حتی اگر او تمام نشانه‌هایی كه یك همسر ایده‌آل باید داشته باشد را دارد، باز هم به معنای این نیست كه او مردی است كه برای آرامش شما آفریده شده است. با وجود بررسی تمام این موضوعات، دست آخر باید به این فكر كنید كه چه حسی درباره این مرد دارید.

آیا هر زمان كه او را می‌بینید احساس شوق و هیجان سراغ‌تان می‌آید؟ آیا بعد از هر دیدار، با اشتیاق منتظر گذاشتن قرار بعدی می‌مانید؟ آیا وقتی صحبت از ازدواج می‌شود، دل‌تان می‌خواهد كه زود همه‌چیز جفت‌وجور شود و برای همیشه در كنار او باشید؟

اگر پاسخ شما به این سوال‌ها منفی است اما وقتی دو‌دو‌تا چهارتا می‌كنید، می‌بینید كه او ایرادی ندارد كه بخواهید به خاطرش از ازدواج صرف‌نظر كنید، ‌دست نگه‌دارید!

حسی كه شما باید به همسر آینده‌تان داشته باشید، بسیار مهم است، حسی كه اگر نباشد، ‌با وجود تمام ویژگی‌های مثبت هم نمی‌تواند شما را به ماندن در یك زندگی دلگرم كند.

پسر نوح و دخترك هابيل

پسر نوح و دخترك هابيل
پسر نوح به خواستگاري دختر هابيل رفت.

دختر هابيل جوابش كرد : نه ! هرگز همسري ام را سزاوار نيستي ، تو با بدان بنشستي و خاندان نبوتت گم شد...

 تو هماني كه بر كشتي سوار نشدي و خدا را ناديده بگرفتي و فرمانش را و به پدرت پشت كردي ، به پيمانش و پيامش نيز ...

غرورت ، غرقت كرد و ديدي كه نه شنا به كارت آمد و نه بلندي كوه ها !

پسر نوح گفت: اما آن كه غرق مي شود ، خدا را خالصانه تر صدا مي زند ، تا آن كه بر كشتي سوار است .

من خدايم را لابلاي توفان يافتم، در دل مرگ و سهمگيني سيل.

دختر هابيل گفت : ايمان، پيش از واقعه به كار مي آيد.

در آن هول و هراسي كه تو گرفتار شدي ،هر كفري بدل به ايمان مي شود.

آن چه تو بدان رسيدي ، ايمان به اختيار نبود، پس گردني خدا بود كه گردنت را شكست!!!

پسر نوح گفت : آنها كه بر كشتي سوارند امن هستند و خدايي كجدار و مريز دارند كه به بادي ممكن است از دستشان برود.

اما من آن غريقم كه به چنان خداي مهيبي رسيدم كه با چشمان بسته نيز مي بينمش و با دستان بسته نيز لمسش مي كنم.

خداي من چنان خطير است كه هيچ طوفاني آن را از كفم نمي برد.

دختر هابيل گفت : آري ، تو سركشي كردي و گناهكاري و گناهت هرگز بخشيده نخواهد شد.

پسر نوح خنديد و خنديد و خنديد و گفت : شايد آنكه جسارت عصيان دارد ، شجاعت توبه نيز داشته باشد.

شايد آن خدا كه مجال سركشي داد، فرصت بخشيده شدن هم داده باشد!

دختر هابيل سكوت كرد و سكوت كرد و گفت: شايد! شايد پرهيزگاري من به ترس و ترديد آغشته باشد ، اما بهرحال نام عصيان تو دليري نبود...

دنيا كوتاه است و عمر آدمي كوتاه تر و این مجال اندک محل اینهمه آزمون و خطا نيست، که فرصت کم است و راه صعب است.

پسر نوح گفت : به اين درخت نگاه كن! به شاخه هايش ! پيش از آنكه دستهاي درخت به نور و روشنایی برسند، پاهايش تاريكي را تجربه كرده اند . گاهي براي رسيدن به نور بايد از تاريكي و ظلمت عبور کرد ...

من اينگونه به خدا رسيدم ،  لیک راه من راه خوبي نيست، پر مخاطره است و بس دشوار، راه تو زيباتر است و امن تر، راه تو مطمئن تر است !

پسر نوح اين بگفت و برفت...

دختر هابيل تا دور دستها تماشايش كرد و وی از دیدگان بدور شد.

دختر هابیل سالیانی بس طولانی است كه منتظر است و چشم در راه، و سالهاست كه با خود می پرسد: آيا همسريم را سزاوار بود ؟!

 برگرفته از كتاب من هشتمين آن هفت نفرم ، نویسنده: عرفان نظرآهاری
 

 

سخن روز : کمتر بترسید؛ بیشتر امیدوار باشید. کمتر بخورید، بیشتر بجوید. کمتر آه بکشید، بیشتر نفس بکشید. کمتر متنفر باشید، بیشتر عشق بورزید. و بعد خواهید دید که همه چیزهای خوب از آنِ شما خواهد شد. ضرب‌المثل سوئدی

10 وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر

10 وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر

 

انتخاب همسر همیشه حساس و نیازمند دقت است. اما اگر در یکی از 10 موقعیت زیر قرار دارید، این حساسیت برایتان بیشتر هم خواهد بود. بنابراین بی گدار به آب نزنید و مرحله به مرحله با سنجش شرایط آینده پیش بروید.

 

 1- زیبایی خیره کننده

شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید؟

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم

 

 2-پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زنند

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر خانم دکتر نخواهید بود!

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟

 

3- شیفتگی و عشق بی اندازه

مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید!

یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند.

اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.

 

4- احساس تنهایی شدید

تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و...، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.

 

5-عجله

*برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود* آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟

شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!

 

6-سن پایین

شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید.

این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر 20 سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟

با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است!

 

7- شناخت ناقص

دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید. احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.

 

8- بحران روحی

در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.

 

9- سرخوشی و هیجان

در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده اید که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.

در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.

 

10- چشم و هم چشمی

متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید.

اسم شما رنگ دارد، آن ‌را بشناسید و به موفقیت برسید!

اسم شما رنگ دارد، آن ‌را بشناسید و به موفقیت برسید!

 اگر شما بدانید اسم‌تان چه رنگی است شاید خیلی از مشکلات‌تان در زندگی حل شود.
 
این مطلب را تا انتها بخوانید و متوجه شوید که اسم‌تان رنگ دارد و شناسایی این رنگ خیلی در موفقیت شما موثر است. روان‌شناسان می‌گویند؛ همه ما به نحوی تحت‌تاثیر رنگ‌ها هستیم و به عبارت دیگر (خود) واقعی‌مان را با این رنگ‌ها نشان می‌دهیم.


برای اسم هر فرد رنگ مخصوصی وجود دارد که می‌تواند بر زندگی او تاثیر بگذارد. جالب است نه؟! این‌که شما بدانید برای اسم‌تان رنگ مخصوصی وجود دارد و می‌توانید راز شخصیتی خود را از لابه‌لای آن دریابید! باید بسیار جالب و هیجان‌انگیز باشد. پس به موارد زیر به ترتیب ذکر شده کاملا توجه کنید:

صورتی

قدرت جسمی بالایی دارید به خاطر اراده بالایی که دارید، می‌توانید رویاهای‌تان را به راحتی به واقعیت تبدیل کنید. با مسئولیت‌ها به راحتی کنار می‌آیید و می‌توانید دیگران را در حل مشکلات‌شان راهنمایی کنید. از نظر عاطفی، فردی قوی و عمیق هستید. صمیمیت بیش از اندازه با دیگران سخت است.

نارنجی

شوخ‌طبعی و بذله‌گویی به‌خصوصی را که به ارث برده‌اید، باعث شده محبوب دیگران باشید. دیگران از بودن با شما لذت برده و انرژی مثبت می‌گیرند. سعی می‌کنید همیشه لیوان را از نیمه پر آن ببینید و با بذله‌گویی خاص خود، محیط را برای انجام کاری مثبت فراهم سازید. آماده کمک به دیگران هستید. رنگین‌کمان زندگی‌تان را دوست دارید تا زندگی را برای دیگران نیز زیباتر کنید.

آبی
به احتمال قوی دیگران شما را شخصی بدون تعارف و غیر تشریفاتی می‌دانند و شاید هم به همین دلیل برای‌شان جالب هستید. آزادی برای‌تان ارزش زیادی دارد و هرگز نمی‌توانید در محیطی کار کنید که به شما تحکم شود یا زیر نظر قرار دارید. اعتقاد زیادی به حقیقت دارید و برای همین زندگی با تمام مشکلات و سختی‌هایش برای شما ارزشی فوق‌العاده دارد.


بنفش
عاشق کندوکاو و جست‌وجو در عمق هر پدیده هستید و شاید هم به همین دلیل عشق به علوم ماوراءالطبیعه در شما به حد کافی رشد کرده است. این باعث شده به رشته‌هایی چون فلسفه روی آورید هیچ‌اتفاقی را به راحتی قبول نمی‌کنید. مگر آن‌که خودتان آن‌را شخصا تجربه کرده باشید. برای حل مشکلات نیز راه حل را درون خود می‌جویید. عاشق تنهایی هستید و هماهنگ‌شدن با دیگران کمی برای‌تان مشکل است.


قرمز
بسیار جاه‌طلب بوده و گاهی برای رسیدن به اهداف خود ممکن است از دیگران هم مایه بگذارید. قرمز رنگ حیات و جسارت است. همیشه تلاش دارید که آشکارا به فعالیت بپردازید و مورد توجه قرار بگیرید. بسیار خونگرم هستید و به سادگی عصبی می‌شوید. ممکن است در اوج شادی نیز ناگهان و با کوچک‌ترین بهانه‌ای اخم‌های‌تان درهم رفته و به لاک خود فرو بروید. باید سعی کنید که از انرژی فوق‌العاده‌تان در جهت مثبت استفاده کنید.

زرد
بسیار تیزهوش هستید. شخصیتی بسیار خوش‌بین و فعال دارید. هرگز در ابراز آنچه می‌خواهید بر زبان بیاورید، کم نمی‌آورید. به دلیل زنده‌دلی ابتکار و مستعد بودن‌تان در برقراری ارتباطی خوب با دیگران همیشه دوروبرتان پر از دوستان مختلف خواهد بود. با وجودی که روحیه بسیار شادی دارید هرگز احساس رضایت نخواهید کرد، مگر این‌که شادی‌های‌تان را با دیگران تقسیم کنید. تنها ایرادی که ممکن است داشته باشید قدرت تخیل و تجسم بیش از اندازه‌تان است که گاهی شما را در خود غرق می‌کند! اگر نتوانید انرژی و توان‌تان را در مسیر درستی هدایت کنید درآخر خواهید دید، بیشتر کارهایی که با هدفی مشخص شروع کرده‌اید ناتمام مانده‌اند.

طلایی
در هر چیزی فقط حد بالای آن می‌تواند رضایت خاطر شما را برآورده کند. از طرف دیگر رفتار و کلام‌تان چنان زیبایی دارد که به‌ندرت ممکن است کسی با شما آشنا شود ولی شیفته‌تان نشود. دانش و آگاهی شما نسبت به زندگی غیرقابل توصیف است. به هرچیزی با خوش‌بینی زیاد نگاه می‌کنید. می‌توانید معلم خوبی باشید و تمام تجربیات‌تان را به دیگران نیز انتقال دهید. شرایط منفی را می‌توانید به بهترین موقعیت‌ها تبدیل کنید.

 نیلی
زندگی شما بیشتر به زندگی عارفان شباهت دارد. با عشق و علاقه‌ای که به پاکی و زیبایی‌های دنیا دارید می‌توانید توان و شادی فوق‌العاده‌ای به افراد افسرده ببخشید. علاوه‌بر روحیه و شخصیت نوع‌دوست و انسان‌پروری که دارید از یک حس‌ششم بسیار قوی برخوردارید که از این طریق نیز می‌توانید به راحتی از مشکلات مردم با خبر شوید.

سبز
برای شما خیلی مهم است که برنامه روزانه داشته باشید. نظم و انضباط برای‌تان اهمیت زیادی دارد. به‌ندرت ممکن است زندگی‌تان آشفته و بی‌هدف باشد. دیگران اغلب برای گرفتن راهنمایی‌های جدی نزد شما می‌آیند. برای حل مشکلات دیگران به‌شدت حرص می‌خورید. تکامل شخصیتی برای‌تان بسیار حائز اهمیت است و برای وسعت‌بخشیدن به دانش خود، هرگز از آموختن دست برنمی‌دارید. ترجیح می‌دهید به‌جای از شاخه‌ای به شاخه دیگر پریدن، روی هدف ثابتی به فعالیت بپردازید.

رنگ‌های هماهنگ با ارقام و حروف عبارتند از:

قرمز: 1 ش ج س الف
نارنجی:‌ ‌‌‌2 ت ث ک ب
زرد: 3 ی ل ص ض
سبز: ‌4 و م د ژ
آبی: 5 چ ن ط ظ
نیلی: 6 ح خ ف
بنفش: 7 ع پ غ
صورتی: 8 ز ق ه
طلایی: 9 ر ذ گ

برای این‌که با چگونگی موضوع آشنا شوید یک مثال می‌آوریم. به این شکل که اسم و فامیل خود را روی برگه کاغذی می‌نویسید و براساس حروف و اعداد ذکر شده برای هرکدام، به رنگ مربوطه دست پیدا می‌کنید.

 مثال: از اسم خودم مثال می‌آورم. مثلا من «سیاووش ابدی» هستم. حالا ببینیم سیاوش ابدی، چه رنگی است.
س1 ی3 الف1 و4 ش1 الف1 ب2 د4 ی3

سپس اعداد را با هم جمع می‌کنیم:

20=1+3+1+4+1+1+2+4+3


باز هم 2 عدد را با هم جمع می‌کنیم و این روند را تا جایی ادامه می دهیم که مجموع دو عدد یک رقمی شود.

2=0+2 عدد 2 مربوط به رنگ نارنجی است.

شما هم با این روش رنگ اسم خودتان را پیدا کنید و حالا با خواندن مشخصات آن رنگ خودتان را بهتر بشناسید. راستی، شما می‌توانید این کار را با اسم کسانی که برای‌تان مهم هستند هم انجام دهید و به نتایج هیجان‌انگیزی(!) دست پیدا کنید.

۸ راه شگفت انگیز جوان ماندن

۸ راه شگفت انگیز جوان ماندن

 
برای آنکه جوان‌تر بمانید و احساس جوانی به شما دست دهد، چه کار می‌کنید؟

مطمئنا شما برخی از اسرار طول عمر را می‌توانید حدس بزنید، از قبیل: غذا خوردن سالم، ورزش کردن روزانه، حفظ وزن ایده‌آل و اجتناب از کشیدن سیگار. اما عوامل دیگری هم می‌توانند بر طول عمرتان اثر داشته باشند. اگر شما خواهان جوان‌تر شدن و سالم ماندن هستید، این مطلب را بخوانید.
 

۱- شنا کنید.
بر اساس تحقیقات دانشگاه کارولینا، همه ورزش‌ها تاثیر یکسانی در احساس جوانی ندارند.

در این تحقیق که بر روی چهل هزار زن و مرد ۲۰ تا ۹۰ ساله انجام گرفت، مشخص شد که شناگران نسبت به دوندگان و پیاده روی کنندگان، ۵۰ درصد کمتر می‌میرند.


۲- ازدواج کنید.
تحقیقی در دانشگاه شیکاگو مشخص کرد ازدواج کردن باعث می‌شود زنان ۴ سال و مردان ۱۰ سال جوان‌تر گردند.

 تحقیقات ده ساله بر روی مردان ۴۵ تا ۵۹ ساله که بیشتر از یک کار هیجانی در هفته داشتند، نشان داد که مرگ‌ومیر در آن‌ها ۵۰ درصد کمتر از افرادی می‌باشد که یک کار هیجانی در ماه داشتند.

ازدواج موفق باعث کاهش استرس، تقویت روحیه، خواب بهتر و کاهش خطر بیماری‌های قلبی می‌گردد

 
اما تمام ازدواج‌ها این طور نیستند. ازدواج ناموفق می‌تواند استرس زیادی داشته باشد و به سلامت افراد آسیب بزند. برای همین طلاق می‌تواند بهترین راهکار برای ازدواج ناموفق باشد.

 
۳- خوب بخوابید.
مطمئنا این را می‌دانید که باید ۷ تا ۸ ساعت در شبانه روز بخوابید تا خطر ابتلا به سرطان را کم کنید، از پرخوری جلوگیری کنید و خیلی فواید دیگر. همه این‌ها افزایش دهنده طول عمر می‌باشند.
 
اما اگر از قرص خواب برای خوابیدن استفاده می‌کنید، باعث افزایش خطر سرطان و مرگ زودرس می‌شوید.

 یکی از راه‌های خوب خوابیدن و خواب عمیق داشتن، ورزش کردن می‌باشد.
 
این نکته را به یاد داشته باشید که بین زمان ورزش و خوابیدن در شب، باید حداقل سه ساعت فاصله باشد، زیرا اگر بلافاصله بعد از ورزش، به رختخواب بروید، از آنجایی که انرژی شما زیاد شده است، سخت‌تر به خواب می‌روید.


۴- داوطلب کاری شوید.
اگر برای انجام کاری داوطلب شوید، علاوه بر آنکه به سلامت روانی خود کمک می‌کنید، سلامت جسمی خود را نیز حفظ می‌نمایید.

 داوطلبان مشتاق تا ۶۳ درصد مرگ‌ومیر خود را به عقب می‌اندازند.
 
داوطلبان، دارای توانایی بالا‌تر برای انجام کار و همچنین افسردگی کمتری می‌باشند.

 
۵- نخ دندان بکشید.
هر شب، برای مسواک زدن و نخ دندان کشیدن وقت بگذارید تا طول عمرتان بیشتر شود.

 مسواک زدن باعث می‌شود دهان شما تمیز و خوشبو شود.

 با مسواک زدن تنها ۴۰ درصد از آلودگی‌ها و جرم‌های دهانی را حذف می‌کنید.
 
تجمع جرم‌ها و پلاک‌های دندان باعث بروز بیماری‌های لثه‌ای مانند ژنژیویت و پریودنتیت می‌شود.
 
این بیماری‌های التهابی می‌تواند باعث باریک شدن عروق و افزایش بیماری‌های قلبی-عروقی گردند.

حداقل روزی یک بار نخ دندان بکشید تا آلودگی‌ها و جرم‌هایی که با مسواک کردن از بین نرفته‌اند، با استفاده از نخ دندان از بین بروند

۶- با دیگران رفت و آمد کنید.
تحقیقات نشان داده است که معاشرت هم بر روان و هم بر جسم افراد تاثیر مثبت می‌گذارد.

 روابط اجتماعی قوی باعث افزایش سلامت مغز، افزایش خلق و خو و افزایش اعتماد به نفس می‌شود.
 
احتمال مرگ و میر در افراد منزوی نسبت به افراد معاشرتی ۲۲ درصد بیشتر می‌باشد.
  
۷- چای سبز بنوشید.
تحقیقات نشان داده است افرادی که روزانه سه فنجان و یا بیشتر چای سبز می‌نوشند، جوان‌تر و سالم‌تر می‌باشند.
 
آنتی اکسیدان موجود در چای به کاهش سرطان، دیابت و بیماری قلبی کمک می‌کند و از تخریب سلول‌ها جلوگیری می‌نماید.

۸- مغزتان را تحریک کنید.

میزان سن تنها با بدن سالم محاسبه نمی‌شود، بلکه مغز نیز در این رابطه دخیل است.

 آلزایمر و بیماری‌های تحلیل برنده مغز از عوامل کاهش طول عمر می‌باشند.
 
اگر از عضلات ذهنی خود روزانه استفاده کنید، می‌توانید این بیماری‌ها را از بین ببرید.
 
برنامه غذایی سالم داشته باشید، یک زبان جدید را یاد بگیرید و.... با این کار‌ها طول عمر خود را زیاد می‌کنید.

جز عشق به چه نیاز دارید؟

جز عشق به چه نیاز دارید؟

 

اکثر زوج هایی که دوره ی نامزدی را می گذارنند یا تازه ازدواج کرده اند ، امید زیادی به آینده دارند. آن ها احساس می کنند که "عشق، همه چیز را تسخیر خواهد کرد" اما آنها چگونه می توانند تضمین کنند که مانند میلیون ها زوج دیگر در رابطه ای خسته کننده و کسل کننده قرار نخواهند گرفت؟
 
رابطه ای که در آن همواره زوج های نابه سامان منتظر وقوع معجزه ای هستند تا آنها را از این وضع ملال آور نجات دهد و یا با علم به اینکه معجزه ای رخ نخواهد داد، نسبت به اوضاع نا به سامان خود به نوعی بی تفاوتی دچار شوند و در بهترین صورت به خود بگویند: "به خاطر خانواده به خاطر بچه ها، دوستان و همکاران، ... باید به زندگی با یکدیگر ادامه دهیم. یا باید ظاهر را حفظ کنیم و نگذاریم کسی متوجه وخامت ارتباط ما شود.

 
سۆال اینجاست که آن عشق اولیه، کجا رفت؟!!
 
اکثر زوج ها در دوران نامزدی فکر می کنند که با عشق و عاطفه ای که نثار یکدیگر می کنند بقیه ی مسائل زندگیشان نیز حل خواهد شد و دیگر مسائل "جزیی" تلقی می شوند و مهم همان عشق متقابل است. اما باید گفت که در واقعیت، چنین نیست و متخصصان علم خانواده معتقدند که چیزهای دیگری به جز عشق نیز لازم است و عشق به تنهایی کافی نیست.
 
اگر شما به عنوان یک زوج تصمیم ندارید که برای حفظ آرمان های خود تلاش بکنید و صرفا برای ازدواج عجله دارید مطمئنا به زوج هایی می پیوندید که روابطشان به طور کامل به خشونت و تلخکامی منجر شده است. چه نکات کلیدی مهم و هدایت کننده ا ی برای جلو گیری از این موارد موجود است؟
 
شما (زوج جوان) می توانید شعله ی عشق خود را در زندگیتان همواره پرفروغ نگه دارید و روابط عاشقانه ی پایدار داشته باشید. راز و رمز یک ازدواج شاد، دست نیافتنی و مبهم نیست. به نظر متخصصان خانواده بسیاری از زوج ها این امکان را دارند که راز و رمز یک ازدواج شاد را بیاموزند. بسیاری از زوج ها نیز از میان نا به سامانیها، چالش ها، دردها و رنج ها و .... از طریق همین نکات آموزشی به خوبی گذر می کنند.

 
چقدر آماده اید؟
 
همه چیز در مرحله نامزدی خوب است اما آیا شما برای این رابطه ی عالی و هیجان انگیز که همیشه رۆیای آن را در سر دارید، "آمادگی" دارید؟ آیا شما به عنوان یک زوج برای یک شروع درخشان و یک آینده درخشان تر که همیشه در انتظار آن بوده اید آماده هستید؟

 
5 سۆال مهم
 
مهمترین نکته ای که یک زوج پیش از ازدواج باید انجام دهند آن است که فرآیند متفکرانه و جدی آماده سازی را برای زندگی مشترک پشت سر گذارند چنین آماده سازی در ظرف یک با دو روز صورت نمی گیرد. دوره ی آماده سازی به زوج ها این فرصت را می دهد که نگاهی صادقانه و دقیق به ارتباطشان بیفکنند زوج ها پیش از ازدواج بهتر است درباره ی جنبه های مختلف زندگی مشترک با یکدیگر مذاکره کنند و چنین پرسش هایی را در ذهن خود مرور کنند.
 

1-به چه دلیل باید ازدواج کنم؟
 
2-چرا باید حالا ازدواج کنم؟
 
3-چرا می خواهم بقیه ی عمرم را با این فرد خاص بگذرانم؟
 
4-چگونه متوجه شده ام که می توانم در زندگی به این فرد خاص اعتماد کنم؟
 
5-تا چه حد روابط ما در حین ازدواج تغییر خواهد کرد؟
 
در تعالیم اسلامی داریم که اخلاق و ایمان مهمترین شرط برای انتخاب همسر است و جالب اینجاست که تمام موارد مورد نیاز در انتخاب همسر، در 2 حیطه ی اخلاق و ایمان جای می گیرند. چنانچه پیامبر اکرم (ص) فرمودند: به کسی که از اخلاق و ایمانش راضی هستید دختر بدهید
 
شاخص های آمادگی چیست؟
 
پژوهشگران پس از 50 سال مطالعه و پژوهش دراز مدت مقطعی در زمینه تعیین و تشخیص عواملی که در دوره ی آماده سازی می تواند میزان رضایتمندی بعدی و ثبات ازدواج را پیش بینی کند، به این نتیجه رسیده اند که عوامل و شاخص هایی که زوجین باید قبل از ازدواج به آن توجه داشته باشند می توان به سه دسته اصلی تقسیم کرد.
 
1- عوامل مربوط به تاریخچه ی هر یک از زوجین: پویایی های خانوادگی هر یک از آنها، میزان رضایت والدینشان از ازدواجشان، رابطه با پدر و مادر، رابطه با سایر افراد خانواده، عوامل استرس زای خانوادگی، شیوه های حل تعارض والدین، عوامل اجتماعی – فرهنگی مثل میزان تحصیلات، قومیت، نژاد و میزان حمایتی که فرد از سوی والدین و دوستان دریافت می کند.
 
2- صفات و ویژگی هایی که به فرد و شخصیت او ارتباط دارد: به عنوان مثال می توان به احترام به خویشتن مهارت های ارتباطی سلامت جسمانی و سلامت عاطفی اشاره کرد.
 
3- فرآیند های ارتباطی و تعاملی بین زوجین: شامل شباهت های فرهنگی، قومی، مذهبی، موقعیت های اجتماعی – اقتصادی، شباهت در نظام ارزشی، نگرش ها، مهارت های ارتباطی و مهارت های حل مسئله است.

 
در تعالیم اسلامی داریم که اخلاق و ایمان مهمترین شرط برای انتخاب همسر است و جالب اینجاست که تمام موارد بالا در 2 حیطه ی اخلاق و ایمان جای می گیرند. پیامبر اکرم (ص) فرمودند: به کسی که از اخلاق و ایمانش راضی هستید دختر بدهید.
 
دوره آماده سازی فرصتی است که زوج ها درباره ی این عوامل و عناصر کلیدی ومهم به تأمل و تفکر بپردازند. کسانی که در دوره ی آماده سازی و آموزش قبل از ازدواج شرکت کرده اند از آن به عنوان تجربه ای ارزشمند یاد کرده اند. خصوصا این آموزش ها در سال های اولیه، برای زوجین بسیار مفید و کمک کننده است. آموزش قبل از ازدواج، هنگامی بیشترین تأثیر را دارد که توسط گروهی از افراد متخصص ارائه شود. میزان و نوع آموزش و آماده سازی در ارزیابی نتایج دوره اثر می گذارد. تنها شرکت در یک یا دو جلسه، از ارزش دوره می کاهد. همچنین جلسات بسیار طولانی نیز توصیه نمی شود.
 
دوران طولانی آماده سازی هشدار دهنده است زیرا این نوع رابطه نه ازدواج است و نه آماده سازی.زوج باید درک و شناختی از ازدواج متعهدانه براساس موازین مذهبی داشته باشند. تحقیقات و بررسی های ملی خانواده در کشورهای مختلف نشان داده است که زوجینی که قبل از عروسی مدت طولانی تری (بیش از 6 ماه تا حداکثر یکسال) نامزد بوده اند تقریبا احتمال طلاق آنها در طی دو سال اول ازدواج 2 برابر افزونتر از کسانی است که رابطه نامزدی طولانی نداشته اند.
 
بنابراین دقت داشته باشید که اکثر زوجین، ارتباط خود را اگر چه خیلی عاشقانه آغاز می کنند و انتظاری رومانتیک از آینده دارند، در طول مسیر مشترک خود پس از اینکه رۆیاهای بزرگ آن ها، جای خود را به واقعیت های زندگی داد، به خاطر تندی و خشونت هایشان از یکدیگر فاصله می گیرند و از آن همه آرمان گرایی دور می شوند. اما با آمادگی قبل از ازدواج می توان از این مسئله پیشگیری کرد.

از کجا بفهمیم غمگین هستیم یا افسرده؟

از کجا بفهمیم غمگین هستیم یا افسرده؟
 یکی از پیامدهای افسردگی اختلال در رفتارها و میل جنسی یا زناشویی است. حالت سردمزاجی و بی‌علاقگی به برقراری ارتباط با همسر خود از یک سو و در برخی افراد برعکس این مسئله که میل جنسی به طور عجیبی افزایش می‌یابد جزو پیامدهای افسردگی است.
 

افسردگی از زمان‌های بسیار دور به عنوان یک عارضه روحی در بشر شناخته شد. در واقع انسان زمانی که احساس کرد دیگر چیزی برایش زیبایی ندارد و لذتی از آن نمی‌برد و از سوی دیگر، حس کرد حساسیت‌پذیری او افزایش یافته و به نوعی احساس کج‌خلقی در او متولد شده به‌گونه‌ای درگیر درجاتی از افسردگی شد. البته افسردگی با غمگین بودن فرق دارد.


کمی اشتها، اختلال در خواب (به عنوان مثال پرخوابی یا کم‌خوابی، کوتاهی خواب، میل به طولانی خوابیدن)، افزایش یا کاهش وزن، تفکر درخصوص مرگ به ویژه این حس که مرگ وسیله‌ای برای رسیدن به آرامش است (تفکر خودکشی) به عنوان دیگر عوامل مرتبط با افسردگی به شمار می‌رود.حدود 10 تا 15درصد از افراد افسرده در طول زندگی خود اقدام به خودکشی کرده‌اند البته افسردگی‌هایی که پایه ژنتیک دارد جزو این گروه هستند و در اصل اختلالات هورمون‌های بدن به‌ویژه در مغز این افراد موجب می‌شود تا دست به چنین کاری بزنند.

متاسفانه حدود 5 درصد از این افراد موفق می‌شوند به‌طور جدی با طرح و نقشه فکر شده‌ای که از پیش تعیین شده، خودکشی کنند. در خانم‌ها اختلال سیکل قاعدگی به‌صورت چند ماه یک‌بار یا در مدت یک‌ماه چندبار در قالب بی‌نظمی از دیگر علائم افسردگی است.


حداقل 2 هفته

یکی از پیامدهای افسردگی اختلال در رفتارها و میل جنسی یا زناشویی است. حالت سردمزاجی و بی‌علاقگی به برقراری ارتباط با همسر خود از یک سو و در برخی افراد برعکس این مسئله که میل جنسی به طور عجیبی افزایش می‌یابد جزو پیامدهای افسردگی است.

 

یکی از پرسش‌ها این است که در چه مدتی این علائم باید ادامه یابد تا فرد به عنوان بیمار افسرده شناخته شود؟

در پاسخ باید گفت؛ اگر این‌گونه علائم تا 2هفته ادامه یابد باید به بیمار بودن فرد مشکوک شد. اگر علائم به مدت یک یا 2 هفته ایجاد شده و از بین برود دیگر افسرده محسوب نمی‌شود و این دسته از افراد را در گروه افراد غمگین به شمار می‌آوریم.افسردگی انواع مختلفی دارد که یکی از آن‌ها مربوط به محیط زندگی انسان است.

 

افسردگی محیطی به خاطر دست نیافتن فرد به خواسته‌ها و آرزوهای فردی بروز می‌کند و متاسفانه دسته‌‌ای از انسان‌ها به آن گرفتار می‌شوند. نوع دیگر افسردگی، افسردگی آندوژن یا در اصطلاح درونی نام دارد.در اکثر تغییرات بیوشیمی مغزی و اختلالات هورمون‌های مغزی، افراد از درون دچار افسردگی و علائم آن می‌‌شوند. کاهش برخی مواد در مغز موجب می‌شود دیگر چیزی ما را خوشحال نکند، احساس لذت از زندگی نداریم و به دنبال چاره‌ای برای حل مشکل می‌گردیم.

 

این نوع افسردگی در میان کارشناسان به افسردگی اساسی نیز معروف است که خود به 2 دسته: یک قطبی و 2 قطبی تقسیم می‌شود. در موارد افسردگی 2قطبی، علاوه بر داشتن علائم افسردگی، برخی اوقات فرد دچار علائم سرخوشی و نشاط زودگذر می‌شود که البته این حالت که به آن «مانیا» نیز می‌گویند مدت زمان خاصی دارد و از بین می‌رود.


وقتی افسردگی به روز و ماه ربط پیدا می‌کند

گاهی اوقات انسان‌ها در بحران‌هایی قرار می‌گیرند که همین موجب ایجاد زمینه‌های افسردگی می‌شود. در مواردی از دوران بارداری نیز عارضه افسردگی محسوس است. نوع دیگری از افسردگی آندوژن یا درونی، عارضه افسردگی فصلی است. افرادی که به این عارضه مبتلا می‌شوند برخی از فصول سال مثل پاییز و زمستان در مجموع به مدت 60 روز احوال خوشی ندارند. برخی هم بهار و تابستان این حالت را دارند البته در این افراد گردش سیکل مهم است یعنی این انسان‌ها در یک دوره خاص از فصل، هر سال در همان زمان دچار علائم افسردگی می‌شوند.

 

از نظر سن باید گفت، افسردگی در هر سنی امکان رخ دادن دارد یعنی حتی در دوران کودکی نیز افسردگی وجود دارد. کودکی،‌ نوجوانی، میانسالی و کهنسالی دوران‌های مختلفی برای افسردگی هستند. درخصوص افسردگی‌هایی که جنبه محیطی دارند باید گفت، در افرادی که نیاموختند که مثبت فکر کنند رخ می‌دهد.

 

همه چیز در برابر نظر این افراد منفی است و آن‌ها رفته‌رفته به تمام ابعاد زندگی دیدگاه غیرمثبت پیدا می‌کنند. از علل دیگر می‌توان به خانواده فرد اشاره کرد؛ افرادی که در برخی خانواده‌های فاقد کانون مناسب محبت و عاطفه رشد می‌کنند و پیوسته دچار خشونت‌های خانوادگی هستند، انتقاد منفی می‌شوند یا در اهداف خود دچار اختلال شده‌‌اند جزو گروهی هستند که خانواده نقش مهمی در پیدایش افسردگی آن‌ها داشته است.


افسردگی 40 سالگی چیست؟

ناکامی مکرر در انسان‌ موجب افسردگی می‌شود و موفقیت در اهداف جدید موجب دوری از افسردگی.در مقابله با افسردگی، داشتن برخی اهداف ضروری و موثر است؛ از جمله این اهداف، اهداف آنی است، مثل دیدن طبیعت، مسافرت رفتن، دیدار دوستان و... از دیگر اهداف می‌توان به اهداف کوتاه‌مدت اشاره کرد.

 

مثل تلاش برای شرکت در کنکور و قبولی در رشته مورد علاقه.از دیگر نکات می‌توان به اهداف درازمدت برای مقابله با افسردگی اشاره کرد که تمام این هدف‌ها هر یک در زمان خود براساس توانایی‌های فردی که کمک‌رسان خوبی به شمار می‌روند.پرسش این‌که در مواردی که علل ژنتیک موجب افسردگی می‌شود چه باید کرد؟برخی اوقات تا 10 نسل گذشته انسان، ژن‌ها می‌توانند به نسل ما انتقال یافته و موجب برخی علائم افسردگی شوند.

 

اگر ژنی باشد که افسردگی کودکی را به ما انتقال دهد، موجب افسردگی کودکی می‌شود. برخی ژن‌ها پس از 40سالگی بروز می‌کنند که به آن افسردگی میانسالی می‌گویند. این افراد قبل از این سن، هیچ علامت افسردگی از خود نشان نمی‌دهند اما به محض ورود به40 سالگی یا همان دهه چهارم زندگی، با علائمی از افسردگی مواجه می‌شوند.


مکمل‌های کنار دارو

افسردگی در افراد موجب تغییر در روند طبیعی عملکرد می‌شود مثلا از دست دادن عادت رفتن به حمام یا خانم خانه‌داری که علاقه خود برای پختن غذا را از دست می‌دهد.اگرچه در موارد افسردگی ژنتیک دارو کمک‌رسان است اما راهکار قطعی و نهایی نیست و باید رفتاردرمانی و مشاوره با آن همراه شود.

 

در اینجا شناخت‌درمانی کمک فراوانی خواهد کرد؛ شناخت این‌که چه رفتارهایی در زندگی باید اصلاح شود و انسان را به سوی تعالی سوق دهد، می‌تواند کمک‌رسان باشد.طرح این سوال که چرا باید تلاش کرده و دست به موفقیت بزنیم از سوی افراد افسرده بیمار مطرح شده است. پاسخ ندادن به این‌گونه پرسش‌های افراد می‌تواند موجب پوچی آنان و بی‌‌اعتمادی به آینده باشد. همین بی‌اعتمادی دریچه‌ای به سوی افسردگی و دست‌زدن به خطاهایی همچنین خودکشی است. مسئول بودن در برابر آینده موجب می‌شود فکر؛ تعیین‌کننده هدف انسان باشد.

 

اعتقادات به عنوان هدف می‌شود و بر شناخت انسان تاثیر می‌گذارد.شناخت رفتاردرمانی یا در اصطلاح CBT شاخه‌ای از دانش روان‌شناسی است که کمک می‌کند با تغییر صحیح شناخت افراد، رفتار آن‌ها را به‌گونه‌ای مناسب تغییر دهیم. دانش امروز به این نتیجه رسیده که فراگیری هر تخصص یا حرفه یا زبان و گویش خاص می‌تواند از بروز افسردگی و حتی آلزایمر جلوگیری کند.


سنگ کوچک بردارید

افسردگی بعد از زایمان حداقل یک ماه بعد از زایمان عارض شده و باید در مدت حداکثر 4ماه برطرف شود، اگر مداوا موثر نبود باید از روش‌‌های دیگر روان‌درمانی استفاده کرد. برخی اوقات افسردگی ارتباطی به بارداری و زایمان نداشته و در زمان خاص به بهانه‌ای خاص که در اینجا بارداری و زایمان است، بروز یافته و باید تحت درمان قرار گیرد.در مواردی که افسردگی موجب اختلالات قاعدگی می‌شود خانم‌ها باید در گام اول به متخصص زنان و زایمان مراجعه کنند اگر بررسی‌های آزمایشگاهی، رادیولوژی و معاینات اولیه حاکی از سلامت فیزیکی و فیزیولوژیکی بود باید به متخصص غدد مراجعه کرد.

 

برخی اوقات اختلالات زنانگی به دلیل برهم‌ریختن تعادل هورمونی بروز می‌کند. امروزه داروهایی متعدد و موثر در اختیار پزشکان است. اگر درصدی از بیماران افسرده به درمان‌های دارویی پاسخ ندادند (که البته تعداد آن‌ها بسیار کم است)، باید طی حدود 12 جلسه زیر نظر متخصص مغز و اعصاب، شوک‌الکتریکی مغزی ببینند؛ این شوک موجب از بین رفتن عوامل موثر در افسردگی و اختلالات فکری می‌شود.پرسش اینجاست که اگر فردی با افسردگی قصد آغاز دوره‌ای به عنوان مثال فراگیری زبان خارجی را دارد اگر در میانه راه‌ دچار افسردگی بیشتر به دلیل ناتوانی در تکمیل دوره شود، چه باید کرد؟

 

در اینجا می‌توان پاسخ داد که برای این‌گونه افراد باید اهداف تعریف شود و به طور حتم سنگ بزرگ برداشتن علامت نزدن است. پس بهتر است این انسان‌ها اهداف خود را از میزان کم و از سطح پایین‌تر آغاز کنند. امید دادن به این‌گونه افراد و نشست و برخاست با افرادی که روحیه می‌دهند، بسیار کمک می‌کند.

پس بهره‌گیری از ورزش، مطالعه، مسافرت‌های کوتاه یا بلندمدت، تمرینات شناخت درمانی و مشاوره با افراد امیددهنده در کنار دارودرمانی کمک فراوانی به بهبود وضعیت افسردگی می‌کند.


افسردگی از ابعاد روح و روان آغاز می‌شود و اگر به‌موقع رسیدگی نشود به سایر ارگان‌های بدن آسیب می‌رساند. برخی اوقات بسیاری از مشکلات گوارش، دردهای مختلف عضلانی و مفصلی ریشه در افسردگی مزمن دارند. جسمانی شدن مسائل روحی امروزه نکته مهمی در درمان است.