آوازعاشــقانه ی ما درگــلو شکــــست
حق با ســکوت بود،صـدادرگلوشکست
دیـــگر دلم هــوای ســـرودن نمیــــکند
تنـــها بهـــــانه ی دل ما درگلوشــکست
سربسته ماند بغــض گره خورده دردلم
آن گریه های عقده گشادر گلو شکست
ای داد، کــــس به داغ دل باغ دل نــداد
ای وای ،های های غرا درگلو شکست
آن روزهای خوب که دیدیم ،خواب بود
خوابم پرید و خاطره هـا درگلو شکست
بادا مبــاد گــشت و مبـــادا به باد رفت
آیا زیــاد رفت و چـــرا درگــلو شکـست