گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

مرگ

من از ورای او تراکم تاریکی را و میوه های نقره ای کاج را هنوز می دیدم آه ولی او ...
و بر تمام این همه می لغزید و قلب بی نهایت او اوج می گرفت گویی که حس سبز درختان بود
و چشمهایش تا ابدیت ادامه داشت حق با شماست من هیچگاه پس از مرگم
جرات نکرده ام که در آینه بنگرم و آن قدر مرده ام که هیچ چیز مرگ مرا دیگر ثابت نمیکند
یا صدای زنجره ای را که در پناه شب بسوی ماه میگریخت از انتهای باغ شنیدید؟
من فکر میکنم که تمام ستاره ها به آسمان گمشده ای کوچ کرده اند و شهر ‚ شهر چه ساکت یود
من در سراسر طول مسیر خود جز با گروهی از مجسمه های پریده رنگ و چند رفتگر
که بوی خاکروبه و توتون می دادند و گشتیان خسته خواب آلود با هیچ چیز روبرو نشدم
افسوس من مرده ام و شب هنوز هم گویی ادامه همان شب بیهوده ست خاموش شد
و پهنه وسیع دو چشمش را احساس گریه تلخ و کدر کرد آیا شما که صورتتان را
در سایه نقاب غم انگیز زندگی مخفی نموده اید گاهی به این حقیقت یأس آور اندیشه میکنید

(((عاشق کوچولو نظربده با تشکر از عشق شما فقط عشق تو ، آره !!!. )))
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد