گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

سلام به همه بچه های گروه انهایی که فرصتها رو از دست نمی دهند

یه خانه گلی یه در چوبی یه اتاق خالی یه حصیر کهنه یه سجاده روی حصیر یه مهر روی سجاده یه تسبیح کنار مهر دو پا که کنار سجاده زانو زده دو دست که رو به اسمانه دو چشم که چشمه شده یک زبان که به ذکر و دعا می چرخد یه انسان که غرق نیایشه یه چیز غیر مادی که همه جاست همه چی رو می داند و بسیار مهربانه از بزرگی نقل شده که شبی از کوچه ها می گذشته که دیده دو نفر یه جنازه بر دوش دارند و یک پیرزن هم انها را همراهی می کند و به سوی قبرستان می رفتند از پیرزن پرسید که این کیست که اینگونه غریبانه دفن می شود پیرزن گفت که این پسر من است . بزرگ گفت چرا توی شب و این قدر تنها او را می خواهید دفن کنید . پیرزن می گفت پسر من انقدر شرارت داشت که تمام اهل کوچه اگه می خواستن بدی را به کسی بفهمانند اسم پسر مرا می اوردن . پسرم امروز که از خواب بلند شد یه حال دیگه داشت . به من گفت که امروز می میرم و فرصتی برای جبران بدی هایم ندارم . از تو می خواهم وقتی من مردم تن من را اریان کنی و نخی به پایم ببندی و دور حیاط هر چه قدر که توان داری بچرخانی و از خدا برای من طلب امرزش کنی و شبانه من را دفع کنی و تو نباید جای قبر من را به کسی بگویی چون احتمال دارد مردم بیایند و بدن مرا اذار دهند و باعث ناراحتی تو شوند . پیرزن گفت ظهر نشده او فوت کرد و من هم نخی به پایش بستم و او را دور حیاط چرخاندم ولی هنوز قدم دوم بر نداشته ندایی امد که چرا بدن کسی را که به طرف ما امده را اذار می دهی . این را که شنیدم نخ را باز کردم در حال باز کردن نخ بودم که بوی خوشی از بدن بی روح پسرم بلند شد اور غسل دادم و کفن کردم . حالا که شب شده دور از چشم دیگران می روم تا دفنش کنم .این را گفت و رفت

(((عاشق کوچولو نظربده با تشکر از عشق شما فقط عشق تو ، آره !!!. )))
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد