گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

گروه اینترنتی جرقه ایرانی

عاشقانه-خبری اس ام اس اهنگ موزیک شعر ادبی بهداشتی خدماتی-خفن-عکس-موبایل

مراعهدیست با ماهی

بی ان که امید داشته باشد کسی ازان سوصدایش رابشنود درگوشی بی سیم زمزمه کرد عراقیها امدند الان درست در ده متری من هستند درروشنایی منورانهارابه وضوح میبینم.

صدای بغض الود فرمانده رااز ان سوی بی سیم شنید به خدا توکل کن سعید .ذکر بگو .ذکر یارحمن یا الرحم الراحمین

ارام انجنان که فقط خودش بشنود در گوشی بی سیم زمزمه کرد جشم .ولی من الان خودم تماما ذکرم وخدا اینجاست که راصداکنم؟؟؟!!

احساس کردشهادتین دردلش باضمیر مخاطب جاری میشود برای خودش هم اینکونه شهادت گفتن عجیب بود

اشهد ان لا اله الا انت

وباز ازدلش شنید :

واشهد انک رسول الله...

تنهایی واضطراب رفته بود وجایش را انس وارامشی شیرین گرفته بود یک منور دیگر اسمان را نصف کرد افسر عراقی جلوتر امد ودرست بالای سرش ایستاد احساس کرد هنوز جای کسی خالیست...

دلش رابه سمت کربلا برگرداند

اگر امدنی هستی الان وقت امدن است اقا

هنوز اقا راتمام وکمال همان جور که میخواست ادا نکرده بود که نور اقا در چشم ودلش ودست اقا را در دستهایش احساس کرد

دلش غنج رفت حس تازه ای که هیچ گاه تجربه اش نکرده بود باتمام دلش خندید (اقا) هم خندید انگار غنچه ای پیش رویش باز شد وعطر افشاند رایحه یی بی نظیر تمام فضاراانباشت...

از ان سوی بی سیم همچنان صدای حرف می امد اما او دیگر نمی شنید

اقا دستش را گرم فشرد اوراازجا بلند کرد وحرکت داد

بایم اقا جامانده است

وشنید:

پایت پیش ازتو رفته است به بالهایت نگاه کن

سوزشی ناگهانی دربیشانیش احساس کرد صدای گریه دربی سیم بیچید واو ناگهان از زمین کنده شد.....



باید که جمله جان شوی

تالایق جانان شوی

گرسوی مستان میروی

مستانه شو...
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد