شفاى فلج
مرحوم حضرت آیة الله حاج شیخ مرتضى حائرى (ره) ، نقل فرمودند: شخصى بود به نام آقا جمال، معروف به «هژبر» که دچار پا درد سختى شده بود به طورى که براى شرکت در مجالس مى باید کسى او را به دوش مى گرفت و کمک مى کرد. عصر تاسوعا، آقاى هژبر به روضه اى که در مدرسه ی فیضیه از طرف مرحوم آیة الله حاج شیخ عبدالکریم حائرى تشکیل شده بود، آمد. آقا سید على سیف (خدمتگزار آیة الله حائرى) که نگاهش به او افتاد، به او پرخاش کرد که: سید این چه بساطى است که در آورده اى، مزاحم مردم مى شوى اگر واقعاً سیدى، برو از بى بى شفا بگیر.
آقاى هژبر تحت تأثیر قرار گرفت و در پایان مجلس به همراه خود گفت: مرا به حرم مطهر ببر، پس از زیارت و عرض ادب، با دل شکسته، حال توجه و توسلى پیدا کرد و سپس به خواب رفت.
در خواب دید کسى به او مى گوید: بلند شو. گفت: نمى توانم. دوباره گفت: مى توانى، بلند شو. سپس عمارتى را به او نشان داد و گفت: این بنا از حاج سید حسین آقاست که براى ما روضه خوانى مى کند، این نامه را هم به او بده.
آقا هژبر ناگهان خود را ایستاده مى بیند که نامه اى در دست دارد ، نامه را به صاحبش رسانده و مى گوید: ترسیدم اگر نامه را نرسانم، درد پا بر گردد. البته کسى از مضمون نامه مطلع نشد، حتى آیة الله حائرى. ایشان فرمودند: از آن به بعد آقاى هژبرعوض شد. گویى از جهان دیگرى بود و غالباً در حال سکوت یا ذکر خدا بود.
::برای کم مو شدن عجله نکنید::
امروزه استفاده از فراوردههایی مثلژل، اسپری، موس، فوم، کرم، واکس و... بهشدت افزایش پیدا کرده است بیشتر مصرفکنندگان این محصولات جوانان درمحدوده سنی 15 تا 20 سال هستند که بدون توجه به مضرات و عوارض استفاده بیش از حد این مواد صرفا با هدف جلب توجه بیشتر از آنها استفاده میکنند.
موادحالتدهنده مو، همگی از نظر شیمیایی، پلیمرهای حل شده در حلال مایع هستند. از نظر ترکیب شیمیایی، ژل، موس و فوم، پلیمرهایی بر پایه آب هستند و اسپری بر پایه الکل است و کرمها بر پایه روغن.وظیفه پلیمرهای موجود در این ترکیبات، این است که رشتههای مو را به هم وصل کند، ضمن اینکه پوشش پلیمری محیط بر تارهای به هم چسبیده مو، باعث افزایش حجم کلی آنها میشود. با این فرآوردهها چقدر آشنایی دارید؟
در حال حاضر، ژلهای مو به 2 دسته کلی تقسیم میشوند: ژلهای روغنی و میکرو ژلها که بهصورت امولسیونهای شفاف روغن در آب هستند. ژل باید پوششی سبک، قابل انعطاف و شفاف روی مو بر جا بگذارد و درخشندگی خاصی به آن بدهد. ضمن آنکه گرهها و الکتریسیته ساکن مو را تا حدی کم میکند.
هر چه مقدار ماده مصرف شده کمتر باشد، موها شلتر خواهند ایستاد. ولی مصرف بیش از حد ژل، موجب کدر شدن موها میشود، طوری که این مواد مانند دانههای برف یا شوره سر روی موها جمع میشوند.
ژلها نسبت به موسها قوام سفتتر و کمانعطافتری به موها میدهند و برای آرایشها و مدلهایی که نیاز به قوام و انعطافناپذیری مو دارند، به کار میروند.
هرگز با موهای آغشته به ژل نخوابید و قبل از خواب موهای خود را بشویید.
آشنایی با موزه جواهرات ملی
تاریخچه جواهرات ایران از زمان حکومت صفویه آغاز میشود، زیرا تا قبل از صفویه، جواهرات گرانبهایی در خزانه دولتی وجود نداشته است و براساسنوشتههای سیاحان خارجی، پادشاهان صفوی بیشاز دو قرن (907 تا1148ق) دست به جمعآوری جواهرات زدند و حتی کارشناسان دولت صفوی جواهرات را از بازارهای هند و عثمانی و کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا خریداری میکردند و به اصفهان، پایتخت حکومت، میآوردند.
در پایان سلطنت شاه سلطان حسین و با ورود محمود افغان به ایران، خزاین دولت با حمله افغانها غارت شد و مقداری از آنها که به وسیله محمود افغان به اشرف افغان منتقل شده بود، پس از ورود شاه تهماسب دوم به اصفهان، به چنگ نادر افتاد و از خروج آنها از ایران جلوگیری شد.
بعداً نادر برای پس گرفتن آن قسمت از جواهرات که به هندوستان منتقل شده بود، نامههایی به دربار هند نوشت، اما جواب نامساعد شنید. پس از لشکرکشی نادر به هند (1158 ق)، محمدشاه گورکانی مبالغی نقدینه، جواهر و اسلحه تسلیم نادر کرد. اما بخشی از اموال و خزاینی که نادر از هندوستان به دست آورده بود به ایران نرسید و در راه بازگشت به ایران از میان رفت. نادر پس از بازگشت به ایران، مقدار قابل ملاحظهای از جواهرات را به رسم ارمغان برای امرا و حکام و شاهان کشورهای همسایه فرستاد. همچنین مقداری از اشیای نفیس و مرصع را به آستان حضرت امامرضا (ع) تقدیم کرد و مقداری را نیز به سپاه خود بخشید. در 1160 ق، پس از قتل نادر، احمد بیگ افغان ابدالی، از سرداران نادر، دست به غارت جواهرات خزانه نادر زد. از جمله گوهرهایی که از ایران خارج شد و هرگز بازنگشت، الماس معروف کوه نور بود. این الماس در 1266 ق، به ملکه ویکتوریا اهدا شد.
در دوران قاجار مجموعه جواهرات جمعآوری و ضبط شد و تعدادی از جواهرات بر تاج کیانی، تخت نادری، کره جواهرنشان و تختطاووس نصب گردید.
در 1316 ش، قسمت عمده جواهرات به بانک ملی ایران منتقل گردید و پشتوانه اسکناس و بعداً وثیقه اسناد بدهی دولت به بانک بابت پشتوانه اسکناس قرار گرفت. خزانه فعلی در 1334 ساخته و در 1339 با تأسیس بانک مرکزی ایران افتتاح و به این بانک سپرده شد.
این موزه تا قبل از انقلاب فعالیت داشته و بعد از آن تعطیل و دوباره در 1369 برای عموم بازگشایی شد.
جواهرات مهم این موزه الماس دریای نور، تخت طاووس یا تخت خورشید، تخت نادری و کره جواهر نشان است.
موزه جواهرات ملی با مساحتی حدود 1000 مترمربع مجهز به سیستم ایمنی است که توسط آلمانیها ساخته است.
جواهرات شاخص موزه عبارتند از:
دریای نور که درشتترین و زیباترین الماس برلیان در میان گوهرهای سلطنتی ایران و یکی از گوهرهای معروف جهان است. گفته میشود این الماس هزار سال پیش کشف و استخراج شده است. وزن آن اکنون هفت مثقال و 20 نخود، یعنی در حدود 182 قیراط، و صورتی است، ولی پیش از تراش، زیادتر از این بوده است. این الماس توسط نادرشاه افشار، جزو هدایای محمد شاه گورکانی و غنایم جنگی از هند به ایران آورده شده و بعد از طی دورانهای مختلف به دست شاهان قاجاریه رسیده است.
دریای نور تا زمان ناصرالدین شاه در وسط یکی از بازوبندهای سلطنتی نصب میشد، ولی در زمان او که استفاده از بازوبند منسوخ شد، آن را به صورت پیش کلاه درآوردند و در قابی زرین با شیر و خورشید و تاج مرصع به 457 قطعه برلیان ریز و عالی و چهار قطعه یاقوت قرار دادند. این الماس برلیان از دو سو تراش خورده و به شکل هرم مثلثالقاعدهای است که قاعده آن چهار سانتیمتر درازا و سه سانتیمتر پهنا دارد و دو سوی دیگر حدود دو سانتیمتر است. همه سطوح دریای نور صاف و یک نواخت است، جز یک سمت آن که فتحعلیشاه با کندن عبارت <سلطان صاحبقران فتحعلیشاه قاجار 1244>، از ارزش آن کاسته است.
کره جغرافیایی
کره جغرافیایی از دیگر اشیای نفیس موزه است. وزن کره با پایههای طلایی آن حدود 37/5 کیلوگرم و در روی آن 51366 قطعه جواهر گوناگون به وزن 3656/4 گرم نشانده شده است.
اقیانوسها و دریاها زمردنشان و آسیا مرصع به یاقوت و لعل، ایران مرصع به الماس، اروپا مرصع به یاقوت، آفریقا مرصع به یاقوت سرخ و کبود و آمریکای شمالی و جنوبی و استرالیا مرصع به یاقوت و لعل است و خط استوا به وسیله الماس نشان داده شده و دو حلقه زرین ساده که در روی آنها گلهای الماس نشان نصب شده، به طور متقاطع کره را در میان گرفته است.
بر روی کره القاب ناصرالدین شاه منبت و الماس نشان شده است. در این کره، کوه دماوند با یاقوت درشتی مشخص و شهر تهران با یاقوت معروفی به نام اورنگ زیب نمایان است.
تاجماه
تاجماه جواهر دیگری است که بعد از دریای نور، در میان جواهرات سلطنتی خودنمایی میکند. این سنگ سفید و خوش آب و رنگ بادامی شکل 112 قیراط وزن دارد و در وسط بازوبند سلطنتی بازوی چپ قرار داشت. اما بعدها به صورت دگمه یا بر روی سینه یا پیش کلاه نصب میکردند و اینک به صورت پیاده در خزانه جواهرات سلطنتی ایران نگهداری میشود.
تاجکیانی
تاجکیانی تاجی است که پادشاهان در مراسم تاجگذاری از آن استفاده میکردند.
روزهای بازدید
شنبه تا سه شنبه
ساعت کار
۱۴- ۱۶:۳
بهای بلیت (اتباع ایرانی)
۶۰۰۰ریال
بهای بلیت( اتباع خارجی )
۳۰۰۰۰ریال
تلفن
۶۴۴۶۳۷۸۵
نشانی
خیابان فردوس مقابل سفارت ترکیه
گروه اینترنتی ارور حمایت خود را از تمامی مکان هایی که به نوعی میراث این مرز و بوم را به دوش میکشند و از آن محافظت میکنند و هرگونه همکاری را در ترویج فرهنگ دریغ نمیکند دست های شان بنشان محبت میفشارد
10 روش برای رضایت از زندگی
در چند سال اخیر، روانشناسان و جامعهشناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداختهاند که قبلاً برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما میشود؟
پژوهشگران به این منظور تحقیقات گستردهای در سراسر جهان انجام دادهاند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوعدوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر میگذارد. حوزه جدید روانشناسی مثبت پر از یافتههای جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. 10 راهبرد ثابتشده برای افزایش رضایت عبارتند از:
1 – لحظات روزانه زندگی را درک کنید
هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید. کسانی که درنگ میکنند تا وقایعی را که بهطور عادی با عجله پشت سر میگذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر میکنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش میکنند.
2 – از مقایسه بپرهیزید
چشم و همچشمی جزئی از بسیاری از فرهنگهاست اما مقایسه خودمان با سایرین میتواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.
3 – بیش از اندازه به پول توجه نکنید
کسانی که پول را در رأس فهرست اولویتهای خود قرار میدهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگهای گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را مییابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پولدوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی میگیرند.
4 – اهداف معنادار داشته باشید
کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش میکنند، بسیار راضیتر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف میتواند به سادگی یادگرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچهها به شیوهای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیتهایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذتبخش و هم مهم باشد.
5 – در کار ابتکار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج میدهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی که خلاقیت به خرج میدهیم، به دیگران کمک میکنیم و راههای بهبود در امور را پیشنهاد میکنیم یا کارهای اضافی انجام میدهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا میکنیم.
6 – دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً خانواده، دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطهای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.
7 – لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید
بهنظر ساده میرسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصتها و موفقیت را میبینند. وقتی آنان به آینده نگاه میکنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور میکنند، معمولا گزینههای مثبت را میبینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشدهاید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل میشود.
8 - طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید
کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً سالمتر و خوشبینتر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت میکنند. تحقیقات نشان میدهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کردهاند، نامه تشکرآمیز مینویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفتهها طول میکشد.
9 – از خانه بیرون بروید و ورزش کنید
تحقیقات نشان میدهد که ورزش میتواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچگونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز بهمراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان میدهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم میکند، هورمونهای عامل احساس خوب را در بدن آزاد میکند و عزت نفس را افزایش میدهد.
10 – بخشش را فراموش نکنید
نوعدوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان میگویند کمک به همسایه، داوطلبشدن برای انجام کارهای عامالمنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص میشود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارتها، توجه به موفقیتهای دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت میافزاید. محققان میگویند کسانی که برای دیگران خرج میکنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج میکنند، احساس رضایت میکنند
فقط 5 دلار
وقتی سارا دخترک هشت سالهای بود، شنید که پدر و مادرش درباره برادر کوچکترش صحبت میکنند. فهمید که برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند. پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمیتوانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد. سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه میتواند پسرمان را نجات دهد.
سارا با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت قلک کوچکش را در آورد. قلک را شکست، سکهها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط پنج دلار!
بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت. جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغتر از آن بودکه متوجه بچهای هشت ساله شود.
دخترک پاهایش را به هم میزد و سرفه میکرد ولی داروساز توجهی نمیکرد. بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکهها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت.
داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه میخواهی؟
دخترک جواب داد: برادرم خیلی مریض است، میخواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟!
دخترک توضیح داد: برادر کوچک من، داخل سرش چیزی رفته و بابایم میگوید که فقط معجزه می تواند او را نجات دهد. من میخواهم معجزه بخرم، قیمتش چند است؟!
داروساز گفت: متأسفم دختر جان، ولی ما اینجا معجزه نمیفروشیم.
چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است، بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است، من کجا میتوانم معجزه بخرم؟
مردی که گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت، از دخترک پرسید چقدر پول داری؟
دخترک پولها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد. مرد لبخندی زد و گفت: آه چه جالب، فکر میکنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد!
بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت: من میخواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر میکنم معجزه برادرت پیش من باشد.
آن مرد دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود.
فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت.
پس از جراحی، پدر نزد دکتر رفت و گفت: از شما متشکرم، نجات پسرم یک معجزه واقعی بود. میخواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟
دکتر لبخندی زد و گفت: فقط پنج دلار
مجموعه اس ام اس های عاشقانه و LOVE
از دوستان دو رنگم عجیب دل تنگ است...... فدای همت آن دشمنی که یکرنگ است
My heart is nostalgic from my bichrome friends...I immolate to my enemy that is homochromatic.
دیل کارنگی می گوید :«تبسم خرجی ندارد ولی سود بسیاری دارد.»
Diel says: a smile has no price but has so profit.
«در این جهان نیاز به دوست داشتن و ستایش شدن، بیش از نیاز به نان است.» مادر ترزا
In this world needs to love and being loved is more that bread.
از بس که غصه تو قصه در گوشم کرد...غمهای زمانه را فراموشم کرد
It told me grief of stories so that I forget grief of time. (Of mine)
ای داد دوباره کار دل مشکل شد...نتوان ز حال دل غافل شد
عشقی که به چند خون دل حاصل شد...پامال سبکسران سنگین دل شد
Oh again my heart work get hard...I can't be unwitting from my heart
A love that I acquired hardly...was been trampled with some light headed ones.
عشق فرآیندی است که در طی آن من به تو کمک کنم تا به خود واقعی ات نزدیک تر بشوی، نه آن چه من می خواهم.»دوسنت اگزوپری
Love is a way that I help you on it to be more near to your fact not to what I want.
از انسانها غمی به دل نگیر؛ زیرا خود نیز غمگین اند؛ با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛ پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند...!
**دکتر علی شریعتی**
Don't be upset from people, because they are upset too, they are alone but they run away from themselves because they are in doubt about themselves & about their love &their fact, so love then even when they don't love you...
عشق تو تعطیلی نداره ،به فکر خودت نیستی فکری به حال خستگی ما بکن
ما هر روز تا دیر وقت خرابتیم ...
Your love in my heart doesn't have rest, you don't worry about yourself be worry about my tiredness, I am your gaga everyday to late hours at night.
زندگی درک همین امروز است . ظرف دیروز پر از بودن توست . شاید این خنده که امروز دریغم کردی ، آخرین فرصت همراهی ماست.
Life is to understand today; yesterday was full of you, May this smile that you withhold it today was our last fortune to be together.
به نام خدایی که هستی را با مرگ ، دوستی رابی رنگ ، زندگی را با رنگ ،عشق را رنگارنگ ، رنگین کمان را هفت رنگ ، شاپرک را صد رنگ ...و من را دلتنگ دوستان آفرید ...
In the name of God who created the life with death, created the colorless friendships, created the life with colors, the love colorful, the rainbow in7 colors, the moth in 100colors & created me nostalgic...
تا حالا دیدی کسی به اس ام اس حسودی کنه ؟ من حسودیم میشه ! چون اس ام اس می تونه بیاد پیشت اما من نمی تونم بیام!
Did you know one that envy sms? I envy! Because the sms can come to you but I cant!
شب بهت اس ام اس دادم که بگم : دنیام تاریکه مثل شب ، تنهام مثل ماه ، کوچیکم مثل ستاره ، اما دوستت دارم قد آسمونی که اندازه نداره ...
I send you a sms at night to say: my world is as dark as night, I am alone just as moon, I am small as stars, but I love you as the gauge of this sky that has no limit.
اگه مردونگی مُرده ، اگه رفاقت رنگ باخته ، اگه عشق دیگه معنا نداره ، اگه دنیا پُره نامردیه ، اگه آرامش خواب و رویاست ...به تو چه !!! تو اس ام اس بده !
If the manhood died, if the friendship went colorless, if the world is full of cowards, if the solace is jusr a dream, what is that to you? You send just sms!
گفتی تو دلم اول و اخر خودتی
از هرچه که دارم بهترینش خودتی
خندیدم و زیر لب مکرر گفتم
شاهزاده ی قصه های من خر خودتی!!!
You said: you ere the first & the last in my heart
You are the best of mines.
I laughed and told in my heart:
O prince of my stories, you are stupid yourself.
اس ام اس خوشحالی پی در پی
اس ام اس دلخوشی بیکاران
در فرودست انگار یک نفر منتظر است
پس خسیسی نکنیم !
Sms is continuate happiness
Sms is cheer of idles.
One is waiting somewhere
So don't be stingy.
نمی دانم گنجشکها که شبیه هم هستند چه جوری همدیگه را می شناسن. و نمی دانم چند نفر شبیه من هستند که تو دیگه مرا نمی شناسی
I don't know how the greenfinches can recognize each other, & I don't know how many are look like me that you don't know me!
به اندازه یک کیلو خاکشیر دوستت دارم. اگر شمردی می فهمی چقدر دوستت دارم
I like you as the gauge of dust, if you account you will know how much I love you!
وقتی بدانم که یک لحظه به یادم هستی، تمام عمرم را فدای آن لحظه می کنم
If I know that I am your mind just a moment, I will immolate my all life to that moment!
در ساحل سرخ دلت اسم کسی را حک نکن. به اینکه من دوستت دارم حتی یه ذره شک نکن
Don't carve ones name in you heart beach, don't be in doubt about my love
می نویسم ... نمی توانم بنویسم ... می خواهم بنویسم ... نمی توانم ... یک کلمه به ذهن می رسد... سکوت می کنم ......"تو".......تمام شد ... این هم نوشته امروز
معنای این همه سکوت چیست؟ من گم شدم در تو؟ یا تو گم شدی در من؟
آنقدر ستاره به گیسوانت می چسبانم،
تا ستاره شناسان
کهکشان ِ دیگری را در آسمان کشف کنند
به هیچکس نگو
به هیچکس
دیریست
لبخند و سکوت و آرامش
از مُردگان می دزدم
می خواهی قسمتش کنیم ؟؟؟
امروز هم میگویی : مواظب خودت باش و من خوشحالم که هنوز بزرگ نشده ام!!!
شادیهایم به اندازه موهایت کوتاه است آرزوهایم به اندازه شادیهایت بینهایت!!!!
گذشته را تا میکنم
از یادها تنها"تو"مانده ای
از خاطرم دور شو!!!
زندگی پر از صدای پای کسانی است که همانطور که تو را می بوسند ، طناب دارت را میبافند!
تمام ناتمام من با تو تمام میشود .
لای خاطرات تلخم ، یاد تو همیشه شیرینه .
ستاره در هوا می بینم امشب
زمین در زیر پا می بینم امشب
خدایا مرگ ده تا جان سپارم
که یار خود جدا می بینم امشب
افسون چشمای تو هستم نگاهم کن ، در دیاری که مرا نیست جز تنهایی یار ، حیران و چشم براه تو هستم نگاهم کن .
انسان های بزرگ شرایط را خلق می کنند و انسان های کوچک تابع شرایط می شوند .
برف آمد و پاییز فراموشت شد . آن گریه ی یک ریز فراموشت شد . انگار نه انگار که با هم بودیم . چه زود همه چیز فراموشت شد .
از من آزرده مشو، میروم از خانه ی تو، قبل رفتن تو بدان عاشق و بی تقصیرم، تو اگر خسته ای از دست دلم حرفی نیست، امر کن تا که بمیرم به خدا می میرم..
دیشب دفترچه قسطامو ورق می زدم. تمومی نداره! تا آخر عمر بدهکار مهربونیاتم..
دلا دیشب چه می کردی تو در کوی حبیب من؟
الهی خون شوی ای دل تو هم گشتی رقیب من!
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت،بیچاره از این عشق فقط سوختن آموخت
قلب من در شهر چشمان تو جا مانده است قدر یک شب هم شده از آن پرستاری کنی
کنار دریا نشسته بودم و از غم دوریت آرام گریه می کردم قطره ای از اشکم به دریا افتاد، تا زمانی که آن قطره اشک را پیدا کنم دوستت دارم
من همان قاب تهی، خسته و بی تصویرم که برای تو و تصویر دلت می میرم
در محکمه روز قیامت کنم از تو شکایت، به خدایت گویم که مرا کشته دو چشمان سیاهت
وفای بی وفایان کرده پیرم، برم یار وفاداری بگیرم، اگر یار وفاداری ندیدم، سر قبر وفاداری بمیرم
کاش معشوق ز عاشق طلب جان می کرد، تا که هر بی سروپایی نشود عاشق دلدار کسی
اگر کسی رو دوست داری نه براش ستاره باش، نه آفتاب چون هر دوشون زود گذرند، پس براش آسمون باش که همیشه بالای سرش باشی
زندگی مثل دیکته است هی غلط می نویسیم و هی پاک می کنیم دوباره می نویسیم و باز پاک می کنیم غافل از اینکه یه روز داد می زنند ورقه ها بالا ...
من پرستوی خزان دیده و خاموش توام حسرتی گر به دلم هست همان دوری توست
دوستی من و تو دوستی شاخه و برگ است، و جدایی برگ از شاخه ، مرگ است
امشب دلم از امدنت سرشار است، فانوس به دست کوچه دیدار استف آن گونه تو را در انتظارم که اگر،این چشم بخوابد آن یکی بیدار است
اگر دیدی دلی تنها نشسته، میان رنج غمها تک نشسته، نگو آن دل چرا تنها نشسته، بدان که دوریت آن را شکسته
سیب سرخی را به من بخشید و رفت، عاقبت بر عشق من خندید و رفت، اشک در چشمان سردم حلقه زد، بی مروت، گریه ام را دید و رفت
نبودی بی تو پنهان گریه کردم، تو را دیدم و خندان گریه کردم، برای این که اشکهایم نبینی، نشستم زیر باران گریه کردم
زندگی سه تا پیچ داره ، تولد_عشق_مرگ، سر پیچ دوم منتظرتم که تا پیچ سوم باهات بیام
باید در زندگی همچون دریا بود تا اگر با سنگهای سخت برخورد کردیم ، سنگها در عمق ما محو شوند نه ما در عمق سنگها
زیبا ترین غروب : غروب عاشقان......زیبا ترین سنگ : دل یار. زیبا ترین مایع : اشک .....زیبا ترین ناله :آه....زیبا ترین دوست : قلب (تو) زیبا ترین کلام دوستت دارم
خداحافظ : ولی هرگز نخواهی رفت از یادم خداحافظ : ولی این یعنی در اندوه تو میمیرم دراین تنهایی مطلق که می بندد ، به زنجیرم و بی تو لحظه ای حتی دلم طاقت نمی آرد
درسکوت دادگاه سرنوشت / عشق برما حکم سنگینی نوشت / گفته شد دل داده ها از هم جدا / وای بر این حکم و این قانون زشت
می شود ای دوست آیا آن نگاهت را خرید ؟****یا برای آسمان ها روی ماهت را خرید؟******* من دلم لبریز از آشوب و زنگار رو غم است****می شود آیینه وش یه لحظه آهت را خرید؟
پاییز از زمستون غمگین تره چون بهار و ندیده، ولی من از پاییز غمگین ترم ، چون تاحالا تورو ندیدم
فهمیدن عشق را چه مشکل کردند ما را ز درون خویش غافل کردند انگار کسی به فکر ماهی ها نیست سهراب بیا که آب را گل کردند
اگر روزی دلت لبریز غم بود گذارت بر مزار کهنه ام بود بگو این بی نصیب خفته در خاک یه روزی عاشق و دیوانه ام بود
لبریزتر از هزار پیمانه شدیم دیوانهتر از هزار دیوانه شدیم دیدیم گلی به روی ما میخندد از پیله درآمدیم و پروانه شدیم
ماجرای زن گرفتن کره خر
کـــره ای گــفــت بـــه بابای خرش// پــــدر از هـــمـــه جــا بـی خبرش
وقـــت آن اســــت بــــرای پســرت// ایـــــن الاغ نـــــــرّه ی کــــره خــرت
مــاده ای خـــوشگـل و زیـبا گیری// تـــو کــه هر روز به صحرا میری
وقـــت آن اســت کـه زن دار شـوم// ورنـــه از بـــی زنـــی بــیمار شوم
پـــدرش گــفــت کــه ای کـره خَرَم// ای عــزیـــز دل بـــابــــا ، پــســرم
تـــو کـــه در چــنــتــه نداری آهی// نـــه طــویـــلــه ، نه جُلی نه کاهی
تـــو کـــه جــز خـوردن مال پدرت// پـــــــدر نـــــــرهّ خـــــر دربــــدرت
هـــیـــچ کـــار دگــری نیست تورا// یک جو از عقل به سر نیست تورا
به چه جرأت تو زمـن زن طـلــبی// بـــاورم نـیــست کـــه ایـنقدر جَلبَی
بـــایـــد اول تـــو بــگـیـری کاری// بــهـــر مــــردم بــبـــری تــو باری
بعـد از آن یک دو تا پالان بخـری// بـهــر آن کُــرّه خـــوشگـــل بـبـری
یک طــویــلـه بکنی رهن و اجار// تــا کــه راضــی شــود از تو آن یار
بـعــد بـایــد بـخری رخت عروس// بـهـر آن مـاده خــر خـوب و ملوس
جُـــلـی از جــنـــس کــتـــان اعلا// روی جُـــل نـقــش و نـگـاری زیـبـا
بــعـــد بـــایـــد بـــکـــنی گلکاری// بــهــر مــاشـیـن عروس یـک گاری
وقــتی ایـــنـهــا بـــشـــود آمــاده// بــعـــد از ایـــن زنـــدگــیـــّت آغـازه
می بــری مـــاده خــرت را حج له // بــا تـــأنــی نَـکــه بـــا ایـــن عـجـله
بــشـنــو ایــن پــنــد زبابای خرت// پــــــدر بـــــا ادب و بــــا هــــنـــرت
تــا کـــه اســبــاب مــهــیــا نشود// موسم عــقــد تــو بــر پا نشود
پــس از امــروز بــرو بر سرِ کار// تــا نـــهـــنـــد آدمـــیـــان پــشتت بار
هدیه حضرت
یکى از علماى اعلام چنین نقل مى کند : چند سال پیش از زعامت مرحوم آیة الله العظمى بروجردى به طلاب حوزه علمیه قم بسیار سخت مى گذشت، در حدى که خود اینجانب که در منطقه خاکفرج مستأجر بودم، به قدرى از بقال محل نسیه جنس برده بودم که دیگر خجالت مى کشیدم از منزل خارج شوم و از مسیر آن مغازه بگذرم. روزى به فکر افتادم که این چه وضعى است، تا کى مى شود صبر کرد. اما این که چه کنم، به نتیجه اى نمى رسیدم! تا این که با خود گفتم به حرم مطهر حضرت معصومه(س) که عمه سادات است و خود من هم که سید هستم، مى روم و کنار ضریح مطهر فریاد مى کشم و حرف هاى دلم را مى زنم، هر چه مى خواهد بشود؟!
با عصبانیت، عبایم را به سر کشیدم و به طرف حرم مطهر حرکت کردم . از صحن بزرگ وارد شدم و به طرف صحن عتیق رفتم، از دالانى که حد فاصل این دو صحن است چند قدم جلو رفتم که ناگهان خانمى به من نزدیک شد، در حالى که پوشیه به صورت زده بود و بسیار با وقار بود، پاکت نامه اى به من داد و فرمود: آقا سید! این براى شماست، من که به قصد دیگرى به طرف حرم مى رفتم، پاکت نامه را گرفته و بى توجه چند قدمى جلوتر رفتم و آن خانم هم به طرف صحن بزرگ رفت، یک مرتبه با خود گفتم ببینم در نامه چه نوشته است؟ و قصه چیست؟ نامه را بازکردم و دیدم
دو هزار تومان پول است! با خود گفتم یعنى چه؟ به دنبال خانم رفتم که بپرسم این پول به چه عنوان و به چه جهت است ؟ به صحن ها و درهاى بیرون مراجعه کردم و اثرى ندیدم! ناگهان زبان دلم به من گفت: چه بسا این هدیه حضرت معصومه(س) است، خصوصاً با آن جمله اى که خانم به هنگام دادن پاکت بیان کرد. این جا بود که انقلابى عجیب در من پدیدار شده ، بسیار گریه کردم و به طرف صحن عتیق آمدم ، وارد ایوان طلا شدم، ولى وارد رواق مطهر نشدم، با خود گفتم:
«تو لیاقت ندارى وارد شوى، همین جا کنار در توقف کن، تو مثل یک درنده مى خواستى حمله کنى ، ولى حضرت زودتر یک لقمه غذا جلوى تو انداخت تا آرام شوى!» به هر حال بسیار گریه کردم و با عذر خواهى به منزل برگشتم . این شخصیت بزرگوار که در حال نقل این قضیه نیز بسیار اشک مى ریخت، هنوز شرمنده آن قصه و نیت اولى بود و مبهوت آن کرامات باهره، پس از لحظه اى دوباره ادامه داد، آن مبلغ پول موجب رونق و برکتى در زندگى ما شد که به حمدالله هنوز محتاج شخصى نشده ام.
::تسکین آبله مرغان::
آبله مرغان با خارش و دانههای پوستی قرمزش یک بیماری شایع در کودکان است.
برای تسکین خارش و راحتتر نگهداشتن کودکتان به این توصیهها عمل کنید:
کودکتان را هر چند ساعت یک بار در خیسانده بلغور جو حمام کنید.
از حولههای سرد و مرطوب بر روی بدن کودک استفاده کنید.
به آرامی بدن کودک را خشک کنید. نقاط خارشدار را نمالید یا خارش ندهید.
روی پوست، به جز پوست صورت، از لوسیون ضدخارش کالامین بمالید.
اگر کودکتان داخل دهانش هم دانه زده است، او را با غذاهای نرم و سرد تغذیه کنید. از دادن غذاهای ترش یا شور به کودک خودداری کنید.
با دکتر اطفالتان در مورد داروهای بینسخه تسکیندهنده خارش و کرمهای تسکیندهنده درد پوست نواحی تناسلی که برای کودک بیخطر هستند، مشورت کنید.
مدل لباس
::تسکین آبله مرغان::
آبله مرغان با خارش و دانههای پوستی قرمزش یک بیماری شایع در کودکان است.
برای تسکین خارش و راحتتر نگهداشتن کودکتان به این توصیهها عمل کنید:
کودکتان را هر چند ساعت یک بار در خیسانده بلغور جو حمام کنید.
از حولههای سرد و مرطوب بر روی بدن کودک استفاده کنید.
به آرامی بدن کودک را خشک کنید. نقاط خارشدار را نمالید یا خارش ندهید.
روی پوست، به جز پوست صورت، از لوسیون ضدخارش کالامین بمالید.
اگر کودکتان داخل دهانش هم دانه زده است، او را با غذاهای نرم و سرد تغذیه کنید. از دادن غذاهای ترش یا شور به کودک خودداری کنید.
با دکتر اطفالتان در مورد داروهای بینسخه تسکیندهنده خارش و کرمهای تسکیندهنده درد پوست نواحی تناسلی که برای کودک بیخطر هستند، مشورت کنید.
::وجود سرب در خون ومرگ ناشی از آن::
محققان تاکید کردند: افزایش غلظت سرب در جریان خون خطر مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی عروقی را به میزان قابل توجه و نگران کنندهای افزایش میدهد.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، پژوهشگران در این تحقیق روی 533 زن آمریکایی مطالعه و آزمایش انجام دادهاند. بررسیها نشان داد: زنانی که غلظت سرب در خون آنها زیاد است سه برابر بیشتر در اثر ابتلا به امراض قلبی عروقی جان خود را از دست میدهند.
در این تحقیق، دکتر نایلا خلیل به همراه گروهی از محققان دانشگاههای پیترزبورگ و مریلند به بررسی تاثیرات سرب روی نرخ مرگ و میر زنان در گروه سنی 65 تا 87 سال پرداختهاند. مطالعه روی این زنان بین سالهای 1986 تا 1988 آغاز شد.
دکتر خلیل در بیانیهای در این رابطه خاطرنشان ساخت: به رغم کاهش میزان غلظت سرب خون در بخش عمده جمعیت این کشور طی 30 سال گذشته، اما هنوز شمار قابل توجهی از مردم با سرب محیط زیستی در تماس هستند که به همین خاطر نگرانی نسبت به بهداشت عمومیدر این زمینه هم چنان ادامه دارد.
به گفته محققان؛ سرب یک فلز سمیاست و تاثیرات مخربی روی سلامت افراد به جای میگذارد. در گذشته نیز نتایج مطالعات گوناگون این تاثیرات مخرب و بیماری زا را تایید کردهاند.
زنان تحت مطالعه در این تحقیق به دلیل تماس با رنگها، سیستمهای آبی و یا تماس با ماده افزودنی به گازوئیل با مشکل افزایش غلظت سرب در جریان خون خود مواجه شده بودند.
تحقیقات نشان داد: خطر مرگ و میر ناشی از امراض قلبی در این زنان 73 درصد بیشتر از سایر همسالانشان است.
ماجرای اسب آبی یکساله بعد از سونامی
کمی شکیبا باشید تا همه عکس ها لود شود در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه show picture را بزنید
بچه یک اسب آبی (یک ساله) بعد از واقعه سونامی، یک لاک پشت 100 ساله نر را به عنوان مادر خود می شناسد.
Owen نام یک بچه اسب آبی با وزن 300 کیلوگرم که کمتر از یک سال سن دارد و بعد از سونامی توسط گروه نجات از امواج نجات پیدا کرد.او که مادرش را در سونامی گم کرده بود , به مرور زمان به لاک پشت نر غول پیکر پارک وابسته شد و لاک پشت را به چشم مادر خود می بیند.
مسئول پارک لافارگه می گوید که انگار لاک پشت نر غول پیکر از مادربودن برای این بچه اسب آبی لذت می برد.
آنها با هم غذا می خورند , با هم می خوابند , و اگربچه اسب آبی را از کنار لاک پشت دور کنند به شدت عصبانی و خشمگین می شود.