چطور یک فرد خاص را مجذوب خود کنید؟
یکی از سوالای که مکرراً پرسیده میشود این است که "آیا میتوانید با استفاده از قانون جاذبه یک فرد خاص را مجذوب خود کرد؟" خوشبختانه پاسخ آن مثبت است.
عشق یکی از مهمترین احساسات موجود در این جهان است. وقتی صحبت از پول، شغل و خیلی چیزهای دیگر به میان میآید آدمها برای نشان دادن آن سختی زیادی متحمل نمیشوند. اما در مسائل احساسی، اگر آن چیزی که میخواهید را به دست نیاورید، دچار درد عمیقی میشوید. کسی که دوستش دارید، آن فرد خاص، مهمترین فرد برای شماست و حتی کل دنیا نمیتواند برایتان جایگزین او شود. خبر خیلی خیلی خوبی برایتان داریم. شما میتوانید کسی که دوست دارید را مجذوب خودتان کنید. پس همین امروز روش ما را امتحان کنید.
میل و ناامیدی – باید ناامیدی را کنار بگذارید
بااینکه میل یک انرژی مقدس است و انرژی خلقت محسوب میگردد، ناامیدی دقیقاً عکس آن و انرژی مخرب است. وقتی تمایلات برآورده نشوند، جای آن ناامیدی میآید. بااینکه میل و اشتیاق انرژی خوب و پاک است، ناامیدی یک انرژی منفی بسیار قوی است. میل و اشتیاق ارتعاشات جذب کردن را در شما ایجاد میکند اما ناامیدی دقیقاً ارتعاشاتی متضاد این یعنی دور کردن را میسازد. وقتی عاشق میشوید، بذر مقدس میل و اشتیاق در شما کاشته میشود. بنا به هر دلیلی اگر این اشتیاق و میل برآورده نشود، ناامیدی وارد میشود. پس اولین قدم برای از بین بردن این ناامیدی است. همه ناامیدیها را دور بریزید.
چطور ناامیدیها را از بین ببرید؟
سادهترین راه برای از میان برداشتن ناامیدیها، فراموش کردن است. خودتان را با نور عشق الهی و معنوی جهان احاطه کنید. یک نور عشق معنوی را تجسم کنید، یک تشعشع از نور عشق خداوندی. خود را تسلیم آن نور کنید. این نور است که شما را خلق کرده است، همه آنچه که دارید را به شما داده و این عشق خیلی ساده دوستتان دارد. این نور بخشنده است، نوری 100 درصد پاک است و آنقدر قوی هست تا بتواند واقعیتی زیبا فراتر از تجسمات معمولی شما ایجاد کند. وقتی عاشق میشوید این نور خیلی آرام به شما میگوید چه بکنید، فقط باید به او گوش دهید. پس همه چیز را فراموش کنید، تسلیم این نور شوید و زندگی جدیدی را شروع کنید. همین امروز خودتان را تسلیم آن نور معنوی کنید و بگذارید آن نور آیندهای روشن برایتان بسازد.
وقتی اینکار را کردید، هر وابستگی به نتیجه را از خود دور کنید. حالا قسمت بهتر آن شروع میشود.
ساختن یک زندگی زیبای عاشقانه
وقتی هر نوع وابستگی به آن فرد را از خود دور کردید، یک پیام بسیار قوی به جهان فرستادهاید که برای شروع یک زندگی زیبای عاشقانه آمادهاید. اگر قبلاً عشقتان یکطرفه بود، الان وقت آن رسیده که رابطهای دوطرفه را تجربه کنید. شما قهرمان تئاتر ذهن خودتان هستید. فیلم شما در ذهن خودتان است و فیلمتان واقعیت شما را میسازد. شما کنترل 100 درصد روی تخیلاتتان دارید و از آن برای ساخت واقعیتی به انتخاب خود هوشمندانه استفاده میکنید.
حالا تصور کنید که معشوقتان عاشق شماست. قبلاً این شما بودید که عاشق او بودید و حالا تصور کنید که این اوست که عاشق شماست. "معشوقتان عاشق شماست" و میبینید که اشتیاق و میلتان برآورده شده است. چه حسی دارید؟ هزار مرتبه با خودتان تکرار کنید، "..... منو دوست داره". ببیند در 7-5 روز آینده چه اتفاقی میافتد. تغییر انرژی را در خود مشاهده کنید. ببینید چه حسی دارید. معشوقتان را عاشق خودتان تجسم کنید. احساساتتان را بررسی کنید. در ذهنتان با معشوقتان صحبت کنید. چه حسی دارد؟
اگر این مرحله را به درستی انجام دهید، به خودتان میخندید که برای چه اینقدر ناامید بودید. و آنوقت است که دنیا به رویتان لبخند میزند. احساس قدرت بیشتری میکنید. با خودتان فکر میکنید که چرا همه چیز را اینقدر سخت میدیدهاید و چرا قبلاً نمیتوانستهاید فراموش کنید؟
بررسی عشق
این روشها که شما را از احساسات ناامیدانهتان بیرون میکشد و باعث میشود احساس کنید برنده هستید. این افکار و احساسات مثبت میآیند و باعث میشوند فکر کنید که آیا آن فرد را بخاطر عشق میخواستهاید یا فقط به این خاطر که نفستان را ارضا کنید. در بسیاری از موارد، ناامیدی که برمیگردد، به دلیل عشق نیست، بلکه به دلیل پیروزی است. حالا در اعماق قلب خود میدانید که آیا آن فرد را واقعاً دوست میدارید یا نه.
اگر متوجه شدید که عشقتان واقعی است، مرحله زیر خیلی برایتان مهم است:
عشق – قدرت پشت خلقت
درک کنید که عشق قدرتمندترین انرژی در جهان است. با عشق میتوانید هر چیزی خلق کنید، قلب، روح و فکر هر کسی را به دست آورید. هر روز حدقل 10 دقیقه بنشینید و افکاری عاشقانه به عشقتان بفرستید. با خودتان تصور کنید که با او رابطهای عاشقانه دارید. معشوقتان کاملاً عاشق شماست. چه نوع افکار عاشقانهای برای او میفرستید؟
یک گوی صورتی رنگ از انرژی بین دستان خود تجسم کنید که در آن رابطه عاشقانهتان را با آن فرد میبینید. این گوی فقط انرژی پاک و مثبت عشق را در خود دارد. افکار، احساسات و نوع رابطهای که با معشوقتان دارید را یادداشت کنید. حالا گوی صورتی رنگ را فراموش کنید. بگذارید به هوا برود. هر وابستگی را رها کنید. و اگر اینکار را به درستی انجام دهید، دیگر هیچ وابستگی برایتان نمیماند زیرا الان جایی هستید که میتوانید حس رابطه را احساس کنید. اگر تردیدی داشتید با خودتان تکرار کنید، "من تسلیم نور معنویم هستم." "فقط باید نور معنویم را دوست داشته باشم و از آن سپاسگذار باشم."
دقت کنید که این هدف فقط و فقط زمانی اتفاق میافتد که ارتعاشات احساسات شما بالا باشد. ناامیدی مثل چاهی عمیق است که ارتعاشات آن بسیار پایین است. عشق و حقشناسی بالاترین حد ارتعاشات را دارند.
اگر اینکار را درست انجام دهید، احساساتتان در این مرحله باید اینگونه باشند :
1 - ناامیدی صفر. متعجب میشوید که آنهمه ناامیدی به کجا رفته است.
2 - شدیداً احساس شادی میکنید زیرا رابطهای زیبا و عاشقانه ساختهاید و به روشنی آن را دیده و حس کردهاید.
3 - یک رابطه کامل و شاد بین شما و جهان که فقط و فقط شکرگذار آن هستید.
رابطه ایدآل شما خود را نشان خواهد داد. 60،000 فکر در روز کارمای karma فکر شماست. اگر در 80 درصد از این افکار عشق و حقشناسی باشد، رابطه زیبایی که خلق خواهید کرد فرای تصورتان خواهد بود.
پیامک های زیبا و عاشقانه
کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چه وزنی دارد!
لطفاهی نپرس دلتنگی چه معنی دارد؟!
دلتنگی معنی ندارد... درد دارد...
این روزها من
خدای سکوت شده ام
خفقان گرفته ام تا
آرامش اهالی دنیا
خط خطی نشود...
اینجا زمین است
اینجا زمین است رسم آدمهایش عجیب است
اینجا گم که میشوی
بجای اینکه دنبالت بگردنن
فراموشت میکندد.........
دلتنگی چه حس بدی است....
تنهایی چه حس بدی است
کاش...
پاره ای ابر میشدم
دلم مهربانی می بارید
کاش نگاهم شرار نور میشد
اشتی میدادش
و
که دوست داشتن چه کلام کاملی است
و
من...
چقدر دلم تنگ دوست داشتن است!
میان ماندن و نماندن
فاصله تنها یک حرف ساده بود
از قول من
به باران بی امان بگو :
دل اگر دل باشد ،
آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد
بی تو بودن را معنا می کنم با تنهایی و آسمان گرفته
آسمان پر باران چشم هایم
بی تو بودن را معنا می کنم با شمع , با سوزش ناگریز شمعی بی پروانه
بی تو بودن را چگونه میتوان تفسیر کرد
وقتی که بی تو بودن خیلی دشوار است ؟
خلاقیت با گوشت سفید!
برترین ها: درباره فواید جایگزین کردن گوشت سفید با قرمز در رژیم غذایی چیزهایی شنیدهاید. گوشت سفید کمضررتر است و بهتر است بیشتر در وعدههای غذایی از آن استفاده کنید. اما غذاهایی که بشود با گوشت بدون چربی سینه مرغ درست کرد به نظر محدود میرسد. این دستورها به شما کمک خواهند کرد که بتوانید برای کل هفته با سینه مرغ غذای غیرتکراری درست کنید!
1- سینه مرغ را تکهتکه کنید در زعفران یا آبلیمو و نمک و فلفل بخوابانید. بعد از چند ساعت آنها را به سیخ چوبی بزنید و در تابه سرخ کنید. در تابه را به مدت یک ربع ببندید تا مرغ مغزپخت شود. سپس آن را با برنج و سبزیجات سرو کنید.
2- سینه مرغ را باریکباریک ببرید، آردسوخاری بزنید و در روغن سرخ کنید. کمی پاستا بپزید و با کمی پنیر و آویشن کنار مرغ سرو کنید.
3- یک سینه مرغ را بپزید و خرد کنید. آن را با 2 عدد سیبزمینی پخته متوسط و 2 قاشق غذاخوری سس مایونز مخلوط کنید و با کمی کاهو یا اسفناج خام سرو کنید.
4- سینه مرغ را تکهتکه کنید و در مقداری آرد گندم بغلتانید. 2 تخممرغ را در کاسه بزنید و گوشت مخلوط به آرد را در تخممرغ بزنید و بعد به آرد سوخاری آغشته کنید. این تکهها را در روغن سرخ کنید و با سس کچاب میل کنید.
5- سینه مرغ را باریک ببرید و روی کبابپز کباب کنید. کمی نمک و فلفل سیاه روی آن بپاشید و با کمی آبلیمو آن را مزهدار کنید. این غذای رژیمی را میتوانید با سبزیجات تازه سرو کنید.
6- سینه مرغ را باریک ببرید و کباب یا سوخاری کنید. روی آن فلفل دلمهای، گوجهفرنگی و ریحان تازه بچینید و کمی پنیر پیتزا روی آن بپاشید. سپس آن را چند دقیقه در فر بگذارید تا پنیر آب شود.
نشانههای وبا را بشناسیم
سبزیجـات و میوهجـات شسـته نشـده، یخـی که از آب آلوده تهیـه شده و شـنا کردن در آب آلـوده میتواند شخص را آلوده کند.
وبا افزون بر سرعت بالای ابتلا، سرایت و مرگ و میر، دارای جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نیز هست.
در دو تا پنج درصد بیماران اسهال شدید ایجاد میکند که شبیه آب برنج بوده و بیبوست یا گاهی بوی ماهی میدهد.
در بیماران مبتلا به وبا، اسهال آبکی با دفعات اجابت مزاج زیاد میتواند به کمبود آب و املاح بدن منجر شود و در صورتی که آب و املاح از دست رفته بسرعت جبران نشود، موجب مرگ بیمار خواهد شد. استفاده از آب و غذای آلوده، مهمترین راه ابتلا به این بیماری است.
تعدادی از مبتلایان علامتی ندارند و تنها عامل بیماریزا را با خود انتقال میدهند. به این افراد حاملین سالم گفته میشود. حاملین سالم تا هشت روز قادر به پخش عامل بیماریزا هستند.
البسه آلوده در محیط مرطوب چند روز تا چند هفته، مخازن آب تا دو هفته و آب دریا تا چهار روز عامل وبا را با خود حمل کرده و منتشر میکند. افرادی که مبتلا شده و جان سالم به در میبرند تا یک ماه قادر به انتقال عامل بیماریزا به دیگران هستند.
مراقبت از افرادی که از نظر خوردن و آشامیدن با بیمار در تماس بودهاند تا پنج روز بعد از تماس، توصیه میشود.
به منظور تشخیص وبا، باید از مدفوع بیمار نمونهگیری کرد و آن را برای شناسایی عامل میکروبی به آزمایشگاه داد.
برخورد با بیمار مشکوک به وبا
در شرایط عادی، بیشتر بیماران را میتوان به طور سرپایی با مایع درمانی خوراکی و آنتیبیوتیک مناسب درمان کرد. در شرایط همهگیری، بهتر است بیماران در شرایط بستری تحت مراقبت قرار گیرند.
گاهی آنقدر بدن بیمار، آب از دست داده که نمیتوان با مایعات خوراکی کمبود را جبران کرد و به جایگزینی مایعات با محلولهای تزریقی (سرمدرمانی) نیاز دارد.
راههای پیشگیری: برای جلوگیری از انتشار بیماری بهترین اقدام، انسداد راههای انتشار و استفاده از روشهایی است که عامل بیماری را منهدم کند.
* استفاده از غذای پخته و کاملا داغ شده در کنار شستوشوی مناسب ظروف و لوازم مورد استفاده برای کنترل بیماری ضروری است.
* دفع بهداشتی فضولات انسانی: استفاده از توالتهای بهداشتی و ضدعفونی توالت با استفاده از شیرآهک 20 درصد و ضدعفونی محلهای آلوده شده ضروری است.
* دستهایتان را با آب و صابون بعد از اجابت مزاج بشویید.
* جوشاندن آبی که تصفیه نشده به مدت یک دقیقه یا اضافه کردن ترکیبات کلر به آب توصیه میشود. هنگام مسافرت حتیالامکان از بطریهای آب پلمب شده و استاندارد استفاده کنید.
* ابتدا میوه و سبزیجات را شستوشو دهید تا مواد زائد و گل و لای آن حذف شود. در داخل یک ظرف پنج لیتر آب و 15 قطره مایع ظرفشویی ریخته و کاملا حل نمایید. مدت پنج دقیقه میوه و سبزی را در محلول به دست آمده نگهداری کنید و سپس آنها را با آب تمیز بشویید.
تفاوت های تربیتی دختران و پسران را می شناسید؟
بررسیها نشان دادهاند چگونگی یادگیری پسران با دختران متفاوت است. اسکنهای مغزی تا حدی دلیل این تفاوت را روشن کردهاند؛ نواحی بیشتری از مغز دختران شامل قشر مخ ( که مسوول کارکردهای حافظه، توجه، فکر و زبان است )، به کارکردهای کلامی اختصاص داده شدهاند و هیپوکامپ ( ناحیهای از مغز که برای ذخیره حافظه کلامی ضروری است )، در دخترها زودتر از پسرها رشد میکند و در زنان بزرگتر از مردان است. این تفاوت اثر عمیقی بر تواناییهای کلامی و نوشتن دختران و پسران دارد. در مقابل، در پسرها بخش بزرگتری از قشر مخ به کارکردهای مکانیکی و مکانی ( فضایی ) اختصاص دارد. به همین دلیل پسرها به حرکات و تصاویر بیشتر علاقه دارند تا به کلمات. اگر آموزگاران اجازه دهند پسرها پیش از نوشتن درباره یک موضوع، درباره آن تصویرهایی بکشند، درک بهتری از رنگ و سایر جزئیات موضوعی که درباره آن مینویسند، پیدا میکنند زیرا پسرها با این کار اطلاعات بیشتری در مورد موضوع به دست میآورند. از طرفی مغز پسران و دختران از لحاظ بیوشیمیایی هم تفاوت دارد. مغز پسران هورمون سروتونین و اکسیتوسین کمتری نسبت به مغز دخترها ترشح میکند؛ این هورمونها در ایجاد حس آرامش نقش دارند. به همین دلیل است که پسران کم سن بیشتر ممکن است وول بخورند و به طور آنی و تکانهای عمل کنند. گاهی آموزگاران این بیتابی و وول خوردن یا سروصدا کردن پسران را به نافرمانی او تعبیر میکنند اما در واقع آنها نمیتوانند آرام بگیرند. به این ترتیب تفاوتی در توانایی یادگیری پسران و دختران وجود ندارد، اما شیوه تدریس به آنها باید متفاوت باشد.
چند نکته مهم
رعایت این نکتهها بهوسیله والدین و همکاری آموزگاران و مسوولان مدارس به یادگیری بهتر پسرها کمک خواهد کرد:
بگذارید کودک حرکت کند :
به کودکان باید اجازه داد و آنها را تشویق کرد هنگام انجام تکالیف درسیشان حرکت کنند. تکان دادن پاها، ایستادن، وقتگذرانی و گشتن، فعالیتهایی که اغلب عوامل حواسپرتی شمرده میشوند، هنگامی که سایر بچهها مشغول خواندن، نوشتن یا امتحان دادن هستند، میتوانند به یادگیری بسیاری از پسرها کمک کنند.
یک سال منتظر بمانید :
کودکستانها امروزه بیشتر از قبل به آموزش کودکان میپردازند. گاهی از یک کودک 5 ساله انتظار میرود کارهای یک کودک 6 ساله را انجام دهد. گر چه نظرها در این باره متفاوت است، اما پسری که متولد پاییز و زمستان است، ممکن است از یک سال دیر به مدرسه رفتن سود ببرد. پیش از تصمیمگیری در اینباره با معلم کودکتان مشورت کنید.
بگذارید کودک از کلاس بیرون برود :
مطمئن شوید که مدرسه پسر شما زمانی برای بازی کردن بچهها در حیاط اختصاص میدهد. پژوهشها نشان میدهد کودکان پس از زنگ تفریح بهتر یاد میگیرند.
تفاوتهای تربیتی پسران و دختران
با توجه به خصوصیات متفاوت پسران و دختران، تربیت پسران با دختران هم متفاوت است. پسرها و دخترها به طور کلی برحسب طبیعت و بسته به جنسیتشان ممکن است رفتارهای کاملا متفاوتی داشته باشند اما این مساله به معنای آن نیست که هر دختر و هر پسری تفاوت بسیار زیادی با هم دارند و ضرورتا هر دختر یا پسری به طور کامل از الگوهای معمول آن جنسیت پیروی خواهند کرد.
گرچه نمیتوان به طور دقیق تعیین کرد تربیت پسرها مشکلتر است یا دخترها اما پرورش فرزند پسر همیشه با فرزند دختر تفاوت دارد. حتی اگر فرزندان دختر و پسر شما بهطور کامل کلیشههای مربوط به جنسیتشان را بروز ندهند، تا حدودی با یکدیگر متفاوت خواهند بود. به همین دلیل باید شیوه برخورد شما با آنها متفاوت باشد. شیوه منضبط کردن، بازی و ارتباط برقرار کردن باید مطابق با رفتار کودکی که با او سر و کار دارید، باشد.
تفاوت در بازی :
پسرها گرایش دارند همیشه اینور و آنور بروند و خودشان را در حال حرکت و مشغول نگهدارند. آنها معمولا اسباببازیهای پرسر و صدا و پرزرق و برق مانند اتومبیلهای دارای چراغ و آژیر را دوست دارند. گاهی پسرها هنگام بازی کمی خرابکاری میکنند، اما معمولا این خرابکاریها اتفاقی است. والدین باید بر بازی پسران نظارت بیشتری داشته باشند زیرا آنها کمی بیاحتیاط هستند. اما دخترها معمولا بازیهای آرامتر را ترجیح میدهند. آنها نیازی ذاتی به پرستاری از دیگران دارند و به همین دلیل به بازی با عروسک و حیوانات خانگی علاقه نشان میدهند. آنها هنگام صحبت با اسباببازیهایشان، از تعارفات ملایم و تکگویی استفاده میکنند که متضاد شیوه ارتباطی بیشتر پسرها هنگام بازی است.
تفاوت های گفتاری :
شیوه ارتباط برقرار کردن با فرزندتان با توجه به اینکه پسر باشد یا دختر، متفاوت است. دختران معمولا زودتر یاد میگیرند حرف بزنند و تمایل بیشتری به حرف زدن نشان میدهند. آنها از گوش دادن به صحبتهای پدر و مادرشان لذت میبرند و معمولا به طور مفصل آنچه برایشان اتفاق افتاده تعریف میکنند و پاسخهای طولانی میدهند، اما پسران معمولا ترجیح میدهند زیاد حرف نزنند. آنها به اندازه دختران به جزئیات گفت و گوها توجه نشان نمیدهند و پاسخهایشان یکی دو کلمهای و در حدی است که اصل قضیه را برساند. این خصوصیت پسران احتمالا به خاطر طبیعت شلوغ کار آنها و عدم علاقهشان به نشستن و حرف زدن در هنگامی است که میتوانند اینور و آنور بروند.
تفاوت از لحاظ اعتماد به نفس :
دیدگاه پسران و دختران در مورد خودشان، متفاوت است؛ دختران بسیار زودتر از پسران با مسایل مربوط به اعتماد به نفس درگیر میشوند و لازم است والدین به نگرانیهای دخترشان در این باره که ممکناست در سنین پایینی - حدود 5 سال- بروز کند، توجه نشان دهند. مشکلات مربوط به کاهش اعتماد به نفس در پسران، معمولا در سنین پیش از بلوغ خود را نشان نمیدهد. از آنجا که پسران معمولا کمتر با خودشان مشکل دارند، راحتتر میتوان آنها را در این زمینه قانع کرد.
قابل توجه والدین مبتدی!!!
کودکان با کتابچه های راهنما بزرگ نمی شوند. آنها یک تجربه منحصر به فرد هستند که باید درک شوند و مورد توجه قرار گیرند.
کودکان نوپایی که سرشار از انرژی هستند و مشتاق به تجربه هر چیزی که شما به آنها ارائه می دهید، ممکن است در واقع به دنبال فریب والدین خود باشند. حال به 9 اشتباه والدین اشاره می کنیم، که باید سعی کنند در مقابل این کودکان نوپا، مرتکب آنها نشوند.
اشتباه شماره 1
کودکان نوپا، زمانی کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام می دهند، که بدانند والدین از آنها چه انتظاری دارند. حال این انتظارات می تواند زمان حمام رفتن یا خوابیدن باشد، یا عواقبی که از یک رفتار بد نصیب شان خواهد شد.
هر چه این انتظارات سازگارتر و قابل پیش بینی تر باشند، کودک نوپای شما به احتمال بیشتر، انعطاف پذیرتر و دلپذیر تر خواهد بود.
این اشتباه را تصحیح کنید
تا جایی که برایتان مقدور است، کودک را با خط مشی منظم تربیت کنید و با نظم با او برخورد کنید. اگر والدین ( یا دیگر مراقبان )، با یکدیگر موافق و یکدل نباشند، سازگاری می تواند به یک چالش تبدیل شود. اگر کودکی غذای خود را روی زمین بریزد یا در زمان تعیین شده نخوابند، نمی دانیم که چه نوع عکس العملی، بهترین عکس العمل می باشد؟
بنشینید و با همفکری با یکدیگر پاسخی مناسب بیابید و بر انجام آن اصرار کنید.
اشتباه شماره 2
تمرکز بر روابط خانوادگی بسیار لذت بخش و باب میل است اما برخی والدین در انجام این کار افراط می کنند.
یک روانشناس می گوید: " کودکان، سپری کردن اوقات را با یکی از والدین، بسیار دوست دارند. اختصاص دادن زمانی برای کودکان به طور مجزا، برای والدین نیز بسیار سرگرم کننده می باشد؛ زیرا مجبور نیستند تا با رقابت و هم چشمی دو کودک با یکدیگر کلنجار روند".
این اشتباه را تصحیح کنید
روش مناسب برای سپری کردن زمان با یک کودک نوپا، چه روشی است؟ بسیار ساده است؛ روی زمین بنشینید و با او بازی کنید. هنگامی که می خواهد بخوابد، برای او قصه بگویید یا کتابی را که دوست دارد، برایش بخوانید.
اشتباه شماره 3
بیش از حد کمک کردن برخی از والدین در انجام هر کاری به کودکان هم می تواند مشکل ساز باشد؛ هنگامی که کودک برای انجام دادن کاری بسیار کوچک دچار مشکل می شوند، والدین با سرعت به آنها نزدیک شده و کارشان را انجام می دهند.
مادر یا پدر محترم، قبل از انجام این کار لحظه ای فکر کنید
اگر بخواهید برای هر کاری، از جمله پوشیدن یک لباس، یا حل کردن یک پازل، به کودک کمک کنید، در واقع این پیام را به او می دهید، که تو هیچ کاری را نمی توانی انجام دهی- به عبارت دیگر، تو کودکی بی کفایت و نا لایق هستی.
روان شناسان می گویند: "والدینی که در انجام هر کاری به کودک کمک می کنند و سعی می کنند تا بر خرابکاری های خود و اشتباهاتش به طور غیر منطقی سرپوش بگذارند، در واقع در تربیت کردن کودکانی متکی به خود، با مشکلات عدیده ای مواجه خواهند شد."
این اشتباه را تصحیح کنید
باید به کودکان خود یاد دهیم که چالش ها را تحمل کرده و با آنها مبارزه نمایند. البته، تشویق و تمجید، اصلاً کار اشتباهی نیست. او را تشویق کنید. بگویید، تو می توانی از پس این کار بر آیی.
اشتباه شماره 4
بیش از حد صحبت کردن با کودکان نوپا، معمولاً ایده فوق العاده ای محسوب می شود. اما نه هنگامی که این کودکان رفتار نامناسبی از خود نشان می دهند. تصور کنید که مادری به کودک 2 ساله اش که کلوچه می خواهد، جواب منفی می دهد. کودک به خاطر این نه، هیاهو به پا کرده و سر و صدا راه می اندازد.
مادر برای کودک توضیح می دهد، که الان زمان خوردن شام است. کودک به هر صورتی تلاش می کند تا کلوچه را به دست آورد؛ از سوی دیگر، مادر هم تلاش دارد که کلوچه را به کودک ندهد. حال مادر بار دیگر تلاش می کند تا علت ندادن کلوچه را به کودکی که گریه می کند، توضیح دهد. این کار باعث کلنجار رفتن دو طرف با یکدیگر، و در نهایت سرخوردگی مادر و کودک شود.
روان شناسی می گوید: "صحبت کردن می تواند منجر به الگویی شود که ما آن را الگوی صحبت کردن - متقاعد کردن - بحث کردن - فریاد زدن - کتک زدن، می نامیم. کودکان، بزرگسالانی در بدن کودکانه نیستند. آنها افرادی منطقی نیستند، و نمی توانند آنچه را که شما برایشان می گویید و توضیح می دهید، جذب کرده و برای خود تجزیه و تحلیل نمایند".
این اشتباه را تصحیح کنید
روش هوشمندانه برای مطرح کردن این قانون، چیست؟ هنگامی که به کودک خود می گویید، تا کاری را انجام دهد، درباره آن صحبت نکنید و تماس چشمی برقرار نسازید. اگر کودک نافرمانی کرد، به صورت کلامی به او هشدار دهید، یا آنکه تا عدد سه بشمارید. اگر کودک باز هم تعلل نمود و کاری را که گفتید، انجام نداد، به او زمان دهید یا منتظر پیامد فوری این کار باشید؛ اما هرگز توضیح ندهید.
اشتباه شماره 5
فقط غذاهایی را درست کنید، که کودک دوست دارد.
آیا کودک نوپای شما فقط مرغ کباب شده و سیب زمینی سرخ کرده، می خورد؟ آیا او تنها شیرینی را دوست دارد؟ اگر رژیم غذایی کودک، تنها بر مبنای غذاهایی باشد که او دوست دارد، در برابر غذاهای دیگر از خود مقاومت نشان خواهد داد. بسیاری از والدین، بسیار دیر متوجه این موضوع می شوند.
این اشتباه را تصحیح کنید
کودک تان را تشویق کنید تا مانند بچه ای خوب رفتار کند. درصد زیادی از کودکان تمایل زیادی برای امتحان کردن، غذاهای جدید دارند؛ البته اگر ببینند مامان و بابا از خوردن این غذاها لذت می برند. اگر با خوردن یک لقمه عقب کشیدند، کمی از غذا را در ظرف شان بگذارید. برخی کودکان قبل از پذیرفتن یک غذا، باید چند بار آن را امتحان کنند.
اگر کودک نوپای شما با ناخونک زدن غذا می خورد، خیلی نگران نباشید؛ بیشتر کودکان همین طور هستند. بچه ها دوست دارند با غذا کلنجار رفته و با آن بجنگند؛ اگر بخواهید به خاطر این رفتار آنها داد و فریاد راه اندازید، مطمئن باشید فقط مشکل را پیچیده تر می کنید.
اشتباه شماره 6
خلاص شدن از تختخواب بچه ( گهواره ) ، گاهی برای پدر و مادران معضل می شود . این تختخواب ها سبب می شوند تا عادات خوب، در کودک تقویت شود. کودکی که به سرعت درون تخت واقعی قرار گیرد، با مشکلات عدیده ای در خوابیدن و در تختخواب ماندن، روبرو می شود و ممکن است در نهایت شما را بیدار نموده و بخواهد کنار شما بخوابد.
برخی مادران نیز، خود را فرسوده می کنند، زیرا هر شب کنار کودکان خود می نشینند تا او بخوابد. آنها نمی دانند که علت این الگو، خود آنها می باشند.
این اشتباه را تصحیح کنید
چه زمانی باید از تختخواب بچه ( گهواره ) رها شویم؟
برای بیشتر کودکان سنین 2 تا 3 سالگی بهترین زمان می باشد، زمانی که کودک خود شروع به بالا رفتن از آن کرد ویا زمانی که قد کودک حدود 90 سانتی متر شد.
اشتباه شماره 7
آموزش توالت رفتن را زود شروع کنید.
برخی از والدین، زمانی که می خواهند به کودک نوپای خود توالت رفتن را یاد دهند، این کار را با گول زدن او شروع می کنند. و اگر کودک کمی از الگویی که والدین برایش چیده اند، منحرف شود، با تنبیهی سخت مواجه خواهد شد.
این امر می تواند منجر به جنگ قدرت بین والدین و کودک شود.
این اشتباه را تصحیح کنید
کودکان توالت رفتن را یاد می گیرند، زمانی که از آمادگی کافی برای یادگیری برخوردار باشند. نباید در این کار، عجله کنیم. اما می توانید مقدمات این کار را آماده کنید. توالت را به کودک نوپای خود نشان دهید. استفاده از آن را برای او توضیح دهید.
اشتباه شماره 8
به کودک اجازه دهید تا زمان زیادی را پای تلویزیون بنشیند.
کودکان نوپایی که زمان زیادی را صرف دیدن تلویزیون می کند، بعداً با مشکلات عدیده ای در یادگیری مواجه خواهند شد. مطالعات نشان داده است کودکان زیر دو سال، قادر به درک آنچه که در صفحات تلویزیون و مانیتور می بینند، نیستند.
این اشتباه را تصحیح کنید
کودکان نوپای خود را با خواندن، و کارهای خلاقانه دیگر، سرگرم کنید. با کودک خود صحبت کنید و او را تشویق کنید تا علاوه بر حرف زدن، گوش هم بدهد، هر چه بیشتر کودک خود را از تلویزیون دور نگه دارید، بسیار بهتر است.
اشتباه شماره 9
تلاش برای متوقف ساختن خشم برخی از والدینی که نگران هستند کودک غیر قابل کنترل شود ، سبب می شود تا آنها والدینی ناکارا و بی کفایت به نظر آیند. اما همه کودکان، گاهی اوقات خشمگین می شوند. هنگامی که کودکی خشمگین شود، صحبت کردن با او کاری بی فایده می باشد. حتی اگر این اتفاق در خیابان و محلی عمومی بیفتد.
این اشتباه را تصحیح کنید
والدین باید به یاد داشته باشند که کودک و نظراتش اهمیت بسیار بیشتری نسبت به نظرات افراد دیگر دارد، بخصوص غریبه ها. اگر مردم، خیره به شما نگاه کنند یا مشاوره ای ناخواسته ارائه دهند، به سادگی لبخند بزنید و کودک را بردارید و به مکانی خلوت و دور از انظار عمومی بروید. تا بدین ترتیب بتوانید خشم کودک را کنترل کرده و او را آرام کنید. می توانید کودک را در آغوش گرفته و بقیه ی روز را با او سپری کنید.
نکاتی مهم در سلامت مو و ناخن
بیشتر ما فراموش کردهایم که ناخنها و موهایمان بیش از آن که به آرایش و تزئین ظاهری نیاز داشته باشند، محتاج مواد معدنی و املاح مغذی خاصی هستند تا سلامت آنها را به شکل صحیحی تامین کند. چه بسا که بسیاری از این روشهای آرایشی و زیبایی، عوارض نامطلوب بلند مدتی روی موها و ناخنها برجای میگذارند.
متاسفانه اکثر ما هزینه زیادی را صرف آرایش و تهیه لوازم آرایشی و براق و تزئین کردن موها و ناخنهایمان میکنیم اما اغلب از نیاز اصلی این بافتهای مهم در بدنمان غافل هستیم و پس از آسیبدیدگی آنها به فکر جبران میافتیم. چه بسا که برای زیباتر کردن ظاهری آنها برای یک مدت کوتاه به موها و ناخنهایمان آسیبهای جبران ناپذیری وارد میکنیم.
چند نکته مهم :
1 - یک رژیم غذایی چرب و سرشار از مواد غذایی قندی و فرآوری شده بدون شک نمیتواند مواد غذایی لازم و کافی را برای تولید و تکثیر سلولهای سالم فراهم کند و فقر ریزمغذیها از عوامل موثر در آسیبدیدگی موها و ناخنها است.
2 - افزودن کرم و محصولات مرطوب کننده و سایر محصولات موضعی و با استعمال خارجی نمیتوانند تاثیر دائمی و قابل ملاحظهای داشته باشند چون به قشر داخلی موها و بستر ناخنها نفوذ نمیکنند بنابراین تاثیر آنها موقتی و کوتاه مدت است.
3 - نوشیدن الکل و استعمال سیگار به همراه تماس با هوا و محیط زیست آلوده از فاکتورهای مهم دیگر در آسیبدیدگی این بافتها هستند.
راهکار موثر در سلامت ناخن و مو :
بهترین راهکار برای سالم و زیباتر شدن موها و ناخنها، انتخاب مواد مغذی مناسب و تداوم در مصرف آنها است. بیوتین و سایر ویتامینهای ضروری میتوانند در تحریک و رشد مناسب پیازهای مو نقش مفیدی داشته باشند.
به طور خلاصه تامین ویتامینها و املاح ضروری برای بدن تاثیر متمایزی براین بافتها دارد.
همچنین متخصصان توصیه میکنند اگر تمایل دارید به موها و ناخنهای خود آرایش خاصی بدهید حتما مطمئن شوید که این روشهای زینتی مثل کاشت ناخن مصنوعی به بافتهای شما آسیب نرسانند و با روشهای مصنوعی سلامت طبیعی بدن خود را به خطر نیندازید.
قوانین خندهداری که تو زندگی هممون هست
کافیه سیم جارو برقی رو جمع کنی! اون موقع است که آشغالا یکی یکی خودشونو بهت نشون بدن!
اﺩوﮐﻠﻦ ٢٠٠ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ٣ ﺳﺎﻋﺘم ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ! بعد یه ﺳﯿﮕﺎﺭ ٢٠٠ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ ٣ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ میمونه!
دقیقا وقتی داری با بابات راجع به گرفتن ماشین حرف میزنی، همون لحظه تلویزیون یه برنامه پخش میکنه درمورد تاسف بارترین تصادفهای تاریخ بشر با ماشین! کلی هم به خانوادهها توصیه میکنه.
همیشه توی تاکسی اون کسی که اون ته نشسته، زودتر پیاده میشه!
یه هفته رژیم حرفهای شما با یه ساعت پرخوری بر میگرده!
هندزفری رو اتو هم بکشیم، بعد دو دقیقه گره میخوره!
اگه اسمت میرزا شمس الدین گل کلمیان هم باشه، وقتی میخوای ایمیل یاهو درست کنی میگه قبلا با این اسم ساخته شده!
اگر همه دنیا تأییدت کنن اون یه نفری که باید تأیید کنه، تاییدت نمیکنه!
سایز سنگ فرشهای پیاده رو یه جوریه که نمیتونی توشون منظم راه بری.
کیلو کیلو آلبالو و آناناس و هلو و پرتقال تو یخچال باشه نمیخورین، اما یه رانی که میخری گیر میدی به اون تیکه میوه که تهش مونده! دلت میخواد با کلید درش بیاری!
اگه تنها باشی همه ماشینها خالیه، اما اگه دونفر باشید ٦٠ تا ماشینم بیاد فقط جا برای یه نفر دارن! چرا؟
وقتایی که با خودت تقلب میبری، امتحان مثل آب خوردنه، وقتی نمیبری امتحان میشه در حد آزمون دکتری!
موقع رایت کردن سی دی، یا ٣٠٠ مِگ خالی میمونه یا ٥ مگ زیاد میاد که چون یه دونه فایله کاریشم نمیتونی بکنی!
یک ساعت اضافه میخوابی تا دو روز خوابت نمیاد، یک ساعت کمتر میخوابی تا دو روز خواب آلودی!
زمانی اون چیزی که آرزومون بوده رو به دست میاریم که دیگه آرزومون نیست!
هدیـهای بـرای هـمسـر آینـده
(داستان طنز)
خواستم برای جشن تولد نامزدم هدیهای بفرستم به همین خاطر از خانم خوش پسندی که یکی از همکارانم بود خواستم تا از مغازه جنب اداره یک جفت دستکش بسیار اعلا انتخاب کند تا برایش بفرستم … پس از خرید، خانم خوش پسند هم برای خود یک جفت شورت انتخاب کرده و پس از اینکه هر دو بستهبندی آماده شد پول را به صاحب مغازه دادیم و هنگام تحویل غافل از اینکه شاگرد خرازی بستهها را اشتباهی داده، یعنی بسته دستکش را به خانم و بسته شورت را به من داده، من با اطمینان خاطر آن را باز نکردم و به منزل آمدم و نامهای به خیال خود با انشا خوب برای نامزدم نوشتم و دستکشها را برای او فرستادم …
وقتی نامه به دست او میرسد در حضور پدرش بسته را باز میکند و دو عدد شورت را در آن میبیند و چون نامه را میخواند میبیند چنین نوشتهام:
سرکار علیه مهری خانم عزیز
با تقدیم این نامه خواستم کمال معذرت خود را از ارسال این هدیه ناقابل که نمونهای از محبت خالصانه من نسبت به شماست خواسته باشم و ضمناً یقین بدانید که هرگز تاریخ تولد شما از ذهن من محو نمیشود.
این هدیه مختصر را مخصوصا بدین منظور انتخاب نمودم که یقین دارم شما احتیاج خاصی به آن دارید و هرگز بدون پوشیدن آن به مهمانی نمیروید. البته این یک جفت نمونه را با انتخاب خانم همکارم خریدهام و ایشان به من اطلاع دادند که شما نوع کوتاهتر آن را میپسندید.
چنانچه ملاحظه میفرماید در انتخاب آن دقت کافی به کار رفته که خوش رنگ و ظریف و چسبان باشد. خانم خوش پسند خود یکی از این نمونهها داشت و به من نشان داد و به خواهش خودش چند بار در مقابل من آنها را امتحان کرد.
عزیزم چقدر آرزو داشتم که آن را برای اولین بار که استفاده میکنی در مقابل خودم باشد، ولی یقین دارم تا دیدار آینده دستهای فراوانی آن را لمس خواهند کرد. در هر حال امیدوارم که هنگام پوشیدن و درآوردن آن مرا به خاطر داشته باشی.
البته اندازه واقعی آن را به خوبی نمیدانستم لیکن مطمئن هستم که هیچ کس بهتر از خودم به اندازه تقریبی آن واقف نیست. ضمناً اگر هم تنگ و چسبان باشد بهتر است چون پس از چند بار استفاده گشاد و به اندازه خواهد شد.
عزیزم خواهش میکنم شب جمعه آینده آن را در مهمانی خانه عموجان بپوشی تا زیبایی آن را به چشم خود ببینم. ضمناً لازم میدانم این نکته را هم به عرض برسانم به عقیده من بهتر است برخلاف سابق که به هرجا میرسیدی فوراً آن را درمیآوردی چنین کاری را تکرار نکنی زیرا تکرار این عمل آن را گشاد خواهد کرد و ممکن است در مجالس مهمانی بر اثر گشاد شدن بیافتد و موجب شرمندگی تو بشود.
در خاتمه امیدوارم با قبول این هدیه ناقابل که با کمال ادب تقدیم میشود این افتخار را داشته باشم با قلب پر از ارادت چند بوسه آبدار بر آن نثار نمایم.
با تقدیم احترام - نامزدت
در روز بعد نامهای با بسته به دستم رسید که در آن حلقه نامزدی را پس فرستاده و نوشته بود خدا رحم کرد که با کمال ادب تقدیم کرده بودی اگر بیادبی بود چه میشد؟ بهتر است آقای با ادب مرا به فراموشی بسپاری …
ازدواج با همکار، درست یا نادرست؟
محیط های کاری یکی از روش های آشنایی افراد با یکدیگر محسوب می شود و بسیار اتفاق می افتد که افراد پس از آشنایی با یکدیگر در این محیط تصمیم بر خواستگاری از یکدیگر و ازدواج با هم می گیرند. این امر علاوه بر مزایای بسیاری که دارد، معایبی را هم به دنبال می آورد که بهتر است قبل از هر تصمیمی تمام جوانب آن سنجیده شود.
مزایا
1 - وقتی همکار فرد، خواستگارش می شود بدین معناست که این دو نفر ماهها و یا حتی سالها در کنار هم بوده اند و با هم آشنا هستند. همین آشنایی باعث شناخت بهتر و کاملتر فرد از همکارش شده و شرایطی را حاصل می کند تا طرفین به سمت ازدواجی آگاهانه حرکت نموده و در تشکیل زندگی مشترکشان موفقتر از دیگران باشند.
2 - وقتی زن و مرد هر دو در یک شغل مشغول به کار باشند بسیار بهتر از دیگران می توانند فرد مقابل را درک کنند زیرا با مشکلات و معضلات شغلشان آشنایی کامل دارند. مثلاً وقتی یک خانم پرستار با یک آقای پزشک ازدواج می کند؛ هر دوشان نسبت به شغل فرد مقابل شناخت و آگاهی کامل داشته و می دانند که شغل نامزدشان دارای محدودیت ها و مشکلاتی است که آنها به عنوان یک همسر باید این معضلات و محدودیت ها را درک کنند و فرد مقابل را در تحمل این سختی ها یاری رسانند. در حالی که اگر همین خانم پرستار با آقایی که کارمند است یا شغل آزاد دارد ازدواج کند در بسیاری از امور چون مواقع ضروری و شیفت های شبانه، ساعات کاری زیاد،خستگی فراوان، حساسیت های روحی و ... نمی تواند همسر خود را درک کند و همین امور باعث ایجاد تنش هایی در زندگی زناشویی شان می شود.
3 - حضور همسر در محیط کار باعث افزایش اعتماد به نفس فرد می شود. به بیان دیگر وقتی فرد حس می کند که همسرش در کنار اوست و در مواقع نیاز می تواند به وی تکیه کند اعتماد به نفسش بالا رفته و روحیه اش بهتر می شود.
4 - افزایش اعتماد به نفس و داشتن روحیه بالا، باعث افزایش انرژی و در نتیجه کارایی افراد می شود.
معایب
1 - بسیاری گمان می کنند که چون چند سال است با خواستگارشان همکارند پس او را کامل می شناسند به همین دلیل به اموری چون صحبتهای جدی و منطقی و تحقیق اهمیت نداده و از انجام آنها خودداری می کنند. در حالیکه تحقیقات محلی یکی از اصول شناخت کاملتر فرد محسوب می شود. برخی از خصلت های فردی تنها در خانواده و محله بروز می یابند.
2 - گاهی اتفاق می افتد که خواستگار همکار جز رده روسا و مدیران محسوب می شود. همین امر محدودیت ها و معذوریت های فراوانی برای فرد مقابل به همراه می آورد. مثلاً اگر خانم قصد ازدواج با مدیر خود را نداشته باشد و پاسخش به خواستگاری وی منفی باشد احتمالا آینده شغلی اش تا حدودی به خطر می افتد. وجود این قبیل مشکلات بسیاری را از دادن پاسخ منفی می ترساند یا وادار به دادن جواب مثبت و در نتیجه تشکیل زندگی ناموفق می کند.
3 - پاسخ منفی به خواستگاری که جز همکاران معمولی نیز می باشد خالی از مشکل نبوده و یقیناً بر روابط کاری طرفین و نحوه برخورد آنها با یکدیگر تاثیر گذار است.
4 - ازدواج دو همکار باعث ایجاد برخی ملاحظات و محدودیت ها در میان خودشان می شود که تا پیش از ازدواج اصلاً برایشان مهم نبوده و به آنها توجه نمی کردند. مثلاً وقتی خانمی ببیند شوهرش با یک همکار خانم دیگری گرم صحبت و یا خنده است از خود واکنش نشان می دهد حال آنکه قبل از ازدواج چنین حساسیتی نداشته است.
5 - وقتی زن و مرد با هم همکار باشند یعنی شبانه روز در کنار هم هستند و گاهی همین حضور شبانه روزی زن و مرد در کنار هم و عدم دوری باعث سردی و یکنواختی روابطشان می شود. یادمان باشد که دوری متعارف، دلتنگی و در نتیجه عشق و علاقه می آورد.
6 - معمولاً برای این زوج ها فاصله قرار دادن میان کار و زندگی سخت و گاه غیرممکن است. به همین دلیل آنها مشکلات کاری را وارد زندگی مشترک و مشکلات و دعواهای زناشویی شان را وارد محیط کار می کنند.
٨ مهارت ضروری برای نیمه دوم زندگی
آدمهای زیادی از زندگیشان خسته شدهاند. این خستگی و بیحوصلگی میتواند یک مارپیچ رو به پایین ایجاد کند. این مارپیچ میتواند افسردگی، بیمیلی، ناامیدی و بسیاری احساسات منفی دیگر در خود داشته باشد. احتمالاً مهمترین مسئله برای فردی که در چنین موقعیتی قرار دارد این حس است که نمیدانند چه باید بکنند و به همین خاطر هیچ کاری نمیکنند.
اینجا میخواهیم ٨ مهارت بسیار مهم برایتان معرفی کنیم که باید برای به دست آوردن آنها تلاش کنید. این مهارتها به شما کمک میکنند خودتان را از این مارپیچ منفی دور نگه دارید.
مهارت١) برای آینده رویاپردازی کنید
برای دیدن رویا حتماً نباید بخوابید. زمانی را به فکر کردن درمورد اتفاقات خوشایندی که دوست دارید در آینده بیفتد اختصاص دهید. اگر از دوران کودکی تابحال رویایی انجامنشده دارید، دوباره آن را امتحان کنید. همین میتواند یک نقطه شروع دوباره باشد.
مهارت ٢) موانع موجود برای رویای زندگیتان را از میان بردارید
احتمال این که خودتان مانع سر راه خودتان باشید خیلی زیاد است. چه چیزی شما را عقب نگه میدارد؟ خیلیها هستند که همیشه افسوس میخورند که چرا به دانشگاه نرفتند. تصور میکنند که الان دیگر خیلی دیر شده است. منظور این نوع موانع است.
مهارت ٣) هدف و معنا به دست آورید
بعد از ٤٠ سالگی به دنبال پیدا کردن هدف با راههای جدید هستیم. در جوانی هدف ما ایجاد و ساختن عناصر زندگی مثل ازدواج، بچهدار شدن، خانهدار شدن و پیشرفت کاری است. اما حالا که خیلی از این هدفها به سرانجام رسیدهاند، اهدافمان تغییر میکنند. هدف میتواند قرار دادن خود در کنار چیزهایی باشد که شما را بالغتر و کاملتر میکند. خودتان باید هدفتان را مشخص کنید.
مهارت ٤) قدرت انتخاب مسیر زندگی
آینده ما چیزی فراتر از موقعیتهای گذشتهمان است. فقط دو چیز است که در آن حق انتخاب ندارید: مرگ و مالیات. این خودتان هستید که میتوانید تعیین کنید در زندگیتان چه اتفاقاتی بیفتد. زندگی خودتان است پس مسئولیت آن را به گردن بگیرید.
مهارت ٥) بطور مداوم چیزهای جدید یاد بگیرید
یادگیری فواید زیادی دارد. اولین فایده آن برای شما ایجاد فرصتهای جدیدی است که در اختیارتان قرار میگیرد. احتمالات نامحدود هستند. میتوانید یک مهارت جدید یاد بگیرید، درمورد مکانهای جدید اطلاعات پیدا کنید، علایقتان را دنبال کنید. با این روش همیشه در حال رشد خواهید بود. اگر رشد نکنید، موفق نخواهید بود.
مهارت ٦) ممکنها را تشخیص دهید
یکجایی در زندگیمان ممکنها را کم میکنیم. زمانی را که فکر میکردید هر کاری از دستتان برمیآید را به یاد میآورید؟ خیلیها را دیدهاید که با وجود نقصهای جسمانی بسیار به افرادی موفق در جامعه تبدیل شدهاند. اینها محدودیتها را ندیدهاند، ممکنها را پیدا کردهاند.
مهارت ٧) از اشتباهاتتان درس بگیرید
شکست اگر باعث شود درسی از آن بگیرید چیز خوبی است. یک دلیل دیگر برای خوب بودن آن این است که میفهمید برای رسیدن به چیزی مهم تلاش میکنید. شکست میتواند یک نگرش باشد. توماس ادیسون ١٠ هزار بار شکست خورد اما هیچ وقت خود را بازنده ندید. او به این نتایج بعنوان ١٠ هزار فرصتی که میتواند برای بالا بردن کار خود از آنها استفاده کند نگاه کرد. اگر اخیراً شکست نخوردهاید، بد نیست امتحانش کنید!
مهارت ٨) روابطی معنادار بر پایه اعتماد و احترام ایجاد کنید
ما با حضور دیگران در زندگیمان پرورش مییابیم. ما موجوداتی اجتماعی هستیم که نیاز به گیرش و دهش داریم. این موضوع را مثل یک پارچه تصور کنید. پارچه تارهای زیادی دارد که هریک به یک سمت مختلف رفتهاند. یک تکه پارچه مطمئناً بسیار محکمتر از یک تار به تنهایی است.
این مهارتها را تا چه اندازه در خودتان پرورش دادهاید؟ از همین امروز شروع کنید. با کمک این مهارتها میتوانید از نیمه دوم زندگیتان هم درست مانند دوران جوانی لذت ببرید.
10 نکته آسان برای کنترل عصبانیت
مسلط شدن بر اعصاب کار سختی است. میتوانید از این نکات استفاده کنید تا بتوانید عصبانیتتان را کنترل کنید.
وقتی کسی در خیابان با رانندگی بد خود، سد راه شما میشود، خونتان به جوش میآید؟ وقتی فرزندتان در خانه همکاری نمیکند، اعصابتان خرد میشود؟ عصبانیت احساسی کاملاً طبیعی و حتی سالم است. اما خیلی مهم است که به طریقی مثبت با آن کنار بیایید. عصبانیتی که کنترل نشود میتواند هم به سلامتتان و هم به روابطتان آسیب بزند.
برای کنترل عصبانیتتان آمادهاید؟ با این 10 نکته شروع کنید.
1. وقفه بیندازید.
تا 10 شمردن فقط برای بچهها نیست. قبل از اینکه در یک موقعیت پیچیده واکنش نشان دهید، چند لحظه صبر کنید، نفس عمیق بکشید و تا 10 بشمرید. کُند کردن واکنش میتواند کمکتان کند اعصابتان آرامتر شود. در صورت لزوم، کمی از فرد یا موقعیت موردنظر دور شوید تا کمی عصبانیتتان فروکش کند.
2. وقتی آرام شدید، عصبانیتتان را بروز دهید.
به محض اینکه توانستید خود را کنترل و درست فکر کنید، ناراحتی و عصبانیتتان را به طریقی قاطع اما غیرمقابلهای ابراز کنید. نگرانیها و نیازهایتان را واضح و مستقیم بیان کنید، بدون اینکه بخواهید کسی را ناراحت یا کنترل کنید.
3. ورزش کنید.
فعالیت فیزیکی میتوانید راه خروجی احساسات باشد، مخصوصاً اگر در حال انفجار هستید. اگر احساس میکنید عصبانیتتان شدیداً بالا رفته است، به پیادهروی یا دو بروید یا زمانی را به انجام فعالیت فیزیکی موردنظرتان اختصاص دهید. فعالیتجسمانی موادشیمیایی مختلفی را در مغز فعال میکند که باعث میشود احساس شادی بیشتری داشته و خیلی بیشتر از قبل احساس آرامش کنید.
4. قبل از حرف زدن فکر کنید.
در آن لحظه که از عصبانیت داغ کردهاید، خیلی راحت اتفاق میافتد که چیزی به زبان بیاورید که بعد احساس پشیمانی کنید. قبل از اینکه حرفی بزنید، زمانی وقت صرف کنید تا هم خودتان خوب فکر کنید و هم اجازه دهید افراد دیگر درگیر در آن موقعیت خوب فکر کنند.
5. راهکارهای ممکن را مشخص کنید.
به جای اینکه روی موضوعی که عصبانیتان کرده تمرکز کنید، به این فکر کنید که چطور میتوانید آن مشکل را حل کنید. اتاق نامرتب فرزندتان عصبانیتان کرده است؟ در آن را ببندید. آیا همسرتان هر شب برای شام دیر به خانه میرسد؟ برنامه شام را عقبتر بیندازید—یا توافق کنید که خودتان چند روز هفته را به تنهایی شام بخورید. به خودتان یادآور شوید که عصبانیت هیچ چیز را حل نمیکند و فقط ممکن است همه چیز را بدتر کند.
6. جملات "من" دار استفاده کنید.
برای جلوگیری از انتقاد کردن و تقصیر را به گردن کسی انداختن—که ممکن است فشار موقعیت را بیشتر کند—برای توصیف وضعیت از جملات "من" دار استفاده کنید. محترمانه و مشخص صحبت کنید. مثلا به جای اینکه بگویید، "تو هیچوقت در کارهای خانه به من کمک نمیکنی"، بگویید، "من ناراحتم که بدون اینکه به من برای جمع کردن ظرفها کمک کنی، میز غذا را ترک کردی."
7. کینه به دل نگیرید.
بخشش ابزار بسیار قدرتمندی است. اگر اجازه دهید عصبانیت و سایر احساسات منفی، احساسات مثبت را در شما از بین ببرد، خواهید دید که غرق در تلخی حس بیانصافی میشوید. اما اگر بتوانید کسی که عصبانیتان کرده را ببخشید، هر دوی شما میتوانید از آن موقعیت درس بگیرید. واقعبینانه نیست که انتظار داشته باشید همه درست همانطور که شما دوست دارید رفتار کنند.
8. برای از بین بردن فشار موقعیت، از شوخ طبعی استفاده کنید.
شوخی کردن میتوانید کمی از فشار را کم کند. البته منظور ریشخند و مسخره کردن نیست چون میتواند به احساسات طرف مقابل آسیب زده و همه چیز را بدتر کند.
9. مهارتهای تمدد اعصاب را تمرین کنید.
وقتی از کوره در میروید، مهارتهای تمدد اعصاب را وارد کار کنید. تمرینات تنفس عمیق، تجسم یک صحنه آرامشبخش، تکرار یک کلمه یا جمله تسلیبخش میتواند کمکتان کند. همچنین میتوانید به موسیقی گوش دهید، در دفترخاطراتتان بنویسید یا چند حرکت یوگا انجام دهید.
10. بدانید چه زمان باید کمک بگیرید.
یاد گرفتن کنترل عصبانیت برای همه سخت است. اگر عصبانیتتان خارج از کنترل به نظر میرسد، میتوانید کمک بگیرید تا کاری نکنید که بعد پشیمان شوید یا به اطرافیانتان صدمه بزنید. کلاسهای کنترل اعصاب یا یوگا و همچنین مشاوره گرفتن از یک روانشناس میتواند کمک خوبی برای شما باشد. کلاسهای کنترل عصبانیت به شما کمک میکند تا:
• یاد بگیرید عصبانیت چیست
• بفهمید چه چیزهایی عصبانیت را در شما تحریک میکند
• علائم عصبانی شدنتان را بشناسید
• یاد بیگرید به عصبانیت و ناراحتیتان به طریقی سالم واکنش دهید
• احساسات پنهان خود مثل ناراحتی یا افسردگی را بشناسید
این کلاسها و مشاورهها میتواند به صورت فردی یا همراه با همسر و سایر اعضای خانوادهتان انجام شود.
14 قانون برای اینکه خودتان باشید
خودتان باشید. اگر سعی کنید یک نفر دیگر باشید، فقط خودتان را تلف کردهاید. خودِ درونیتان را در آغوش بکشید و بدانید که هیچکس ایدهها، تواناییها و زیبایی شما را ندارد. همانی باشید که از خودتان میشناسید—بهترین مدل خودتان. و از اینها گذشته، با خودتان صادق باشید.
از همین امروز شروع کنید...
اولویتهایتان را مشخص کنید. 20 سال دیگر واقعاً مهم نیست که امروز چه کفشی پوشیده بودید، موهایتان چه مدلی بود یا مارک شلوار جینتان چه بوده است. چیزی که مهم است این است که دیگران چقدر دوستتان داشتهاند، چه چیزهایی یاد گرفتهاید و چطور از این دانش استفاده کردهاید.
مسئولیت کامل اهدافتان را گردن بگیرید. اگر واقعا دوست دارید در زندگیتان به چیزهای خوبی برسید و اتفاقات خوبی برایتان بیفتد، باید خودتان باعث این اتفاقات شوید. نمیتوانید یک گوشه بنشینید و آرزو کنید که یک نفر دیگر کمکتان کند. خودتان باید آیندهتان را بسازید و فکر نکنید که سرنوشت باعث همه اعمال و انتخابهای شماست.
ارزش خودتان را بشناسید. وقتی کسی با شما طوری برخورد میکند که انگار فقط یکی از چندین و چند انتخاب هستید، به آنها کمک کنید با بیرون آوردن شما از آن تساوی انتخابهایشان را محدود کنند. بعضی وقتها باید سعی کنید برایتان مهم نباشد، حال هرچقدر هم که اهمیت داشته باشد چون ممکن است گاهی اوقات برای کسی که ارزش خیلی زیادی برایتان دارد، هیچ ارزشی نداشته باشید. این غرور نیست—احترام به خود است. اگر دور و برتان را با افراد منفی پر کنید نباید انتظار داشته باشید که زندگیتان تغییرات مثبت داشته باشد. به افراد نیمهوقت، موقعیت تماموقت در زندگیتان ندهید. ارزش خودتان را بشناسید و هیچوقت به کمتر از آنچه لیاقتتان است راضی نشوید.
رویکرد مناسب را انتخاب کنید. نگرش مهمترین چیز است. وقتی با صفهای طولانی و ترافیک سنگین روبرو میشوید و یا یک ساعت از ساعت قرارتان با کسی گذشته است، دو انتخاب پیش رو دارید: میتوانید خسته و کلافه شوید و میتوانید به آن به شکل فرصت و زمان کوتاهی که زندگی برای فکر کردن، آرامتر شدن و خیالپردازی به شما داده است نگاه کنید. اولین انتخاب فشارخونتان را بالا میبرد. دومین انتخاب هوشیاریتان را بیشتر میکند.
اجازه ندهید اشتباهات گذشته رویاهایتان را خراب کند. یاد بگیرید که همه چیزهایی که کنترل آن به دست شما نیست را رها کرده و از یاد ببرید. دفعه بعدی که وسوسه شدید درمورد موقعیتی که فکر میکنید ناعادلانه تمام شد، بیهودهگویی کنید، این را به خودتان یادآور شوید: هیچوقت با فکر کردن به این موضوع تا زمان مرگ نمیتوانید عصبانیت مربوط به آن را از بین برید. پس دهانتان را بسته نگه دارید، مشتتان را باز کنید و به افکارتان یک مسیر دوباره دهید.
چیزهایی را انتخاب کنید که واقعاً مهم هستند. بعضی چیزها اهمیت زیادی ندارند—مثل نوع ماشینی که سوار میشوید. اگر به تصویر بزرگ زندگی نگاه کنید، چقدر این مسئله میتواند اهمیت داشته باشد؟ شادتر کردن یک انسان جطور؟ بله، این اهمیت دارد. مشکل بزرگ و اصلی اکثر آدمها این است که میدانند چه چیزهایی مهم است اما آن را انتخاب نمیکنند.حواسشان پرت میشود. چیزهای اول را اول نمیگذارند. سختترین و هوشمندانهترین راهها برای زندگی، انتخاب چیزهایی است که واقعاً مهم است.
خودتان را دوست داشته باشید. بگذارید یک نفر درست همانطور که خودتان را دوست دارید شما را دوست بدارد، با همه نقصها، زشتیها و مشکلات. بگذارید باوجود همه اینها یک نفر دوستتان داشته باشد؛ و بگذارید آن یک نفر خودِ شما باشد.
تواناییها و ضعفهای خود را بپذیرید. با خودتان راحت باشید و اعتمادبهنفس داشته باشید. ما معمولاً زمان زیادی را برای مقایسه خودمان با دیگران تلف میکنیم و افسوس میخوریم که کاش کس دیگری بودیم. هر کسی توانایی ها و ضعفهای خودش را دارد و فقط زمانیکه همه آنچه که هستیم را بپذیریم، خواهیم توانست از تواناییهایمان استفاده کنیم.
برای خودتان بایستید. شما به دنیا آمدهاید که واقعی باشید، نه ایدآل. به دنیا آمدهاید که خودتان باشید نه چیزی که کس دیگری که میخواهد باشید. برای خودتان بایستید، به چشمان آنها نگاه کنید و بگویید، "تازمانیکه من را نشناختهای درموردم قضاوت نکن. تا زمانیکه با من وارد چالش نشدهایی، ارزشم را پایین نیاور و تازمانیکه با من حرف نزدهای درموردم حرف نزن."
از دیگران درس بگیرید و زمانی که لازم است، بگذرید. نمیتوانید توقع داشته باشید که بتوانید دیگران را تغییر دهید. یا همانی که هستند را میپذیرید یا بدون آنها زندگی میکنید. و فقط بخاطر اینکه چیزی تمام میشود به این معنی نیست که هیچوقت وجود نداشته است. شما زندگی کردهاید، درس گرفتهاید، رشد کردهاید و گذشتهاید. وجود بعضی آدمها در زندگی برای شما نعمت هستند و بعضی از آنها فقط درس.
در روابطتان صادق باشید. خیانت نکنید! اگر شاد نیستید، صادق باشید و از آن رابطه بگذرید. وقتی واقعاً عاشق باشید، وفادار بودن اصلاً سخت نیست، توام با لذت است.
با راحت بودن راحت باشید. همانطور که میدانیم زندگی میتواند در یک چشم برهم زدن از این رو به آن رو شود. دوستیهایی که امکانپذیر به نظر نمیرسید آغاز میشود، کارهای مهم کنار گذاشته میشود و یک امید دیرینه دوباره زنده میشود. شاید گاهیاوقات راحت به نظر نیاید اما بدانید که زندگی در انتهای منطقه آرامش شما شروع میشود. پس اگر در حال حاضر احساس راحتی ندارید، بدانید که تغییری که در زندگیتان رخ داده است انتهای کار نیست، بلکه یک شروع تازه است.
همانی باشید که برای تبدیل شدن به آن به دنیا آمدهاید. نگذارید به آخر زندگیتان برسید و بفهمید که فقط طول زندگی را زندگی کردهاید. عرض آن را هم زندگی کنید. وقتی بعنوان یک انسان مشتاق به دنیا میآیید، تنها مشکلی که بزرگتر از یاد گرفتن راه رفتن در کفش دیگران است، این است که یاد بگیرید با خودتان راحت باشید. از قلبتان پیروی کنید و مغزتان را هم همیشه همراه داشته باشید. وقتی واقعاً با خودتان راحت بودید، شاید همه آدمها دوستتان نداشته باشند اما برای شما اصلاً اهمیتی نخواهد داشت.
هیچوقت از خودتان ناامید نشوید. این زندگی شماست. آن را شکل دهید و اگر این کار را کنید، کسی دیگر اینکار را میکند. قدرت نه تنها در میزان تحمل شما دیده میشود بلکه در توانایی شما برای شروع دوباره نمود میکند. هیچوقت برای تبدیل شدن به آنچه که میخواهید باشید دیر نیست. مدام یاد بگیرید، سازگار شوید و رشد کنید. شاید هنوز به مقصدتان نرسیده باشید اما مطمئناً از دیرروز به مقصدتان نزدیکتر هستید.
پلاک دندانی چگونه از بین میرود؟
چرا مبارزه با پلاک دندانی مهم است؟پلاک دندانی چیست؟
پلاک دندانی رسوب روی دندان هاست.
این پلاک بعد از هر وعدۀ غذایی ساخته میشود و به شکل یک خمیر یا یک شورۀ سفید یا کمی زرد روی دندان ها میچسبد.
پلاک دندانی از تکه های مواد خوراکی و بزاق دهان ساخته میشود.
به محض اینکه باکتری ها توانستند در دهان حضور پیدا کنند، آن را به استعمار خود درمیآورند.
پلاک دندانی چه تغییراتی مییابد؟
بعد از اینکه پلاک دندانی شکل میگیرد، باکتری ها چند برابر میشوند، از قند موجود در مواد غذایی و بزاق دهان تغذیه میکنند.
این باکتری ها موادی اسیدی میسازند که این مواد اسیدی به مینای دندان ها حمله ور میشوند و به لثه ها آسیب میزنند.
اگر پلاک دندانی از بین نرود، میتواند آهکی و بعد از آن سخت شود و در نهایت رسوب دندانی به وجود میآید.
پلاک دندانی چه طور شما را آزار میدهد؟
اگر بعد از هر وعدۀ غذایی پلاک دندانی پاک نشود، مواد اسیدی تولید میکند، که پوسیدگی و التهابات لثه ای یا همان عفونت ها را با خود به همراه دارد.
اگر پلاک دندانی محکم و به رسوب تبدیل شود، مسواک دیگر نمیتواند آنها را از بین ببرد. در این مواقع باید به دندانپزشک و جرم گیری متوسل شد.
پلاک دندانی چگونه از بین میرود؟
بهترین حالت این است که بعد از خوردن هر وعدۀ غذایی دندان های تان را مسواک بزنید، و نه فقط یک بار در روز! با این کار میتوانید پلاک های دندانی را از بین ببرید به شرطی که از لثه به سمت دندان ها مسواک بزنید.
در صورت مسواک زدن در جهت های دیگر (از طرف دندان ها به سمت لثه)، احتمال دارد که پلاک های دندانی به زیر لثه برود و باعث ایجاد التهاب شود.
دندانپزشکان توصیه میکنند که سه بار در روز و هر بار به مدت سه دقیقه دندان های تان را مسواک کنید.
یک بار استفاده از نخ دندان در روز برای از بین بردن پلاک های دندانی نیز بسیار مفید است.
مصرف مواد قندی تان را کاهش دهید. مواد قندی مانند آب نبات، شیرینی، نوشیدنی های شیرین، کیک و... باکتری های پلاک دندانی را تغذیه میکنند.
به طور مرتب دندان های تان را جرم گیری کنید و حداقل یک بار در سال سری به دندانپزشک تان بزنید.
7 نشانه برای تغییر شغل!
داشتن همکاران نامناسب، فشارهای شدید عصبی و ابتلاء به بیماری های مختلف روحی و جسمی از جمله نشانه هایی هستند که نشان میدهند شما باید شغل خود را عوض کنید.
بر اساس آمار موجود ما نزدیک به یک سوم و یا حتی بیشتر از زمان بیداری خود را در محل کار می گذرانیم. شغلی که ما انتخاب کرده و به آن می پردازیم بخش بسیار مهمی از زندگی ما است که شکل دهنده روابط اجتماعی و آینده زندگی ما خواهد بود. اما چه خواهد شد اگر ما از شغل خود راضی نبوده و یا حتی از آن متنفر باشیم؟ به عبارت دیگر آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که آیا از شغل خود راضی هستید یا خیر؟ در این مطلب ما شما را با نشانه هایی که نشانگر این است که شما از شغل خود راضی نیستید آشنا می کنیم.
تغییر شغل و مشکلات مالی
شما به هیچ عنوان از شغل خود راضی نیستید اما به دلیل مشکلات مالی و یا این که نمی توانید بدون این کار از پس مخارج خود بربیایید در این شغل باقی مانده اید. دائما به خود می گویید که اگر به خاطر مسائل مالی نبود حتی یک لحظه هم در این شغل نمی مانده و آن را ترک می کردم. البته در این جا یک مسئله وجود دارد و آن هم این است که حضور در یک شغل نامناسب می تواند ضررهای روحی و جسمی طولانی مدتی را بر روی شما داشته باشد. در آن زمان شما باید پول بسیار بیشتری را صرف درمان خود کنید.
تغییر شغل و انتخاب شغل بعدی
شما به این مسئله فکر می کنید که شغل خود را تغییر دهید و به خود می گویید که : اگر می دانستم بعد از خروج از این کار باید به سراغ چه شغلی بروم و چه کاری از دست من برمی یاد همین امروز شغل خود را عوض می کردم. این مسئله نشان دهنده این مطلب است که ترس از آینده شما را در شغل فعلی که از آن رضایت ندارید نگاه داشته است.
آخر هفته های پر استرس
زمانی که صبح جمعه از خواب برمی خیزید به جای لذت بردن از روز تعطیل خود به این مسئله فکر می کنید که فردا هم یک روز شنبه و به عبارتی آغاز یک هفته طولانی و خسته کننده دیگر در شغلی است که به آن علاقه ای ندارید.
همکار نامناسب
داشتن مشکلات کاری با روساء و همکاران در سطوح مختلف کارهای اداری به عنوان یک حقیقت غیر قابل کتمان است. اما زمانی می رسد که شما نمی توانید حتی حضور این افراد را تحمل کنید. زمانی را تصور کنید که همکار مورد نظر شما به دفتر وارد شده و شما با دیدن او حال بدی پیدا می کنید. کارشناسان معتقد هستند که در این شرایط محیط کاری برای شما " مسموم " شده است و مهم نیست که درآمد شما چقدر است. این شغل را ترک کنید.
شغل و تغییر شخصیت ما
بعد از مدتی فشار کار بر روی شما به قدری اثر می گزارد که شما دیگر خود را نمی شناسید. تمام احساسات شما و نوع رفتار شما از زمانی که به این شغل وارد شدید تغییر کرده است. زمانی که شما به گذشته نگاهی می اندازید به این نتیجه می رسید که کلا تغییر کرده و تبدیل به انسان دیگری شده اید. در این زمان توصیه اکید ما به شما این است که: این شغل را ترک کنید!
شغل و تاثیر بر روی سلامت
در صورتی که شما دارای شغلی نامناسب باشید پس از مدتی عوارض آن بر روی روح و جسمتان مشخص می شود. استرس، بی خوابی، سردردهای شدید و طولانی، ضعف کلی بدن و عصبی شدن از جمله معمول ترین عوارض کار در یک محیط نامناسب است. شما باید به این نکته توجه کنید که هیچ چیز پر ارزش تر از سلامتی شما نیست و زمانی که از کار مورد نظر خارج شوید خواهید فهمید که چه فشاری از روی دوش شما برداشته شده است و از آن به بعد چقدر آرام تر هستید.
حتی پول هم برای شما مهم نیست
این نشانه مهم ترین نکته برای نشان دادن این مسئله است که شما برای این شغل مناسب نیستید. هر چه که تلاش کرده و مشکلات و سختی ها را تحمل می کنید برای شما ارزشی ندارد و حتی دست مزدی که هم می گیرید برای شما تفاوتی ندارد. این یکی از مهترین نشانه هایی است که به شما می گوید باید از این کار خارج شده و به دنبال شغل مورد علاقه خود بگردید.
"باشگاه خبرنگاران"