به من وعدهء دیدار میدهی....یادت باشد ثانیه ای دیر کنی....من میروم....نه با پای
خود...با نعش کش!!
خورشید را ناعادلانه تقسیم کرده اند بین من و تو تنهایی اش سهم من گرمایش سهم تو
اگر دنیای ما دنیای سنگ است بدان سنگینی سنگ هم قشنگ است اگر دنیای ما دنیای درد است بدان عاشق شدن از بهر رنج است اگر عاشق شدن بس یک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
یاد آن روز که در صفحه شطرنج دلت
شاه غم بودم و با کیش رخت مات شدم
نازنیا دل ما صفحه شطرنج که نیست
عشق ما عشق حقیقی است
نه عشفی که در آن مات شوی
در عشق اگر عذاب دنیا بکشی
با اشک هر دو دیده طرح دریا بکشی
تا خلوت من هزار فرصت باقیست
تنها نشدی که درد تنها بکشی
باور کن ! از اینجا تا کهکشان راهی نیست ، فقط کافیست تا گامی به طرف مهربانی بر داری . نگاه کن ! از کهکشان تا ستاره چیزی نمانده ! فقط کافیست شقایق تنهایی را به رازقی امید پیوند بزنی ،آن وقت قاصدک های آبی تو را با خود به عرش می برند و آنجا که شهر خداست ! کافیست مهربان باشی ، عاشق و سپید
در نگاه کسانی که پرواز را نمی فهمند ، هر چه بیشتر اوج بگیری کوچکتر خواهی شد
دوست داشتن مثل پاک کن سر مداد نوکیه! یا اینقدر دلت نمیاد ازش استفاده کنی تا گم میشه یا اینقدر گازش میگیری تا هیچی ازش نمیمونه
فاصله عشق های معمولی را از بین می برد و عشق های بزرگ و جاودانی را شدت میبخشد.مانند باد که شمع را خاموش و آتش را شعله ور می سازد
روزگاریست همه عرض بدن میخواهند
همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند
دیو هستند ولی مثل پری می پوشند
گرگ هایی که لباس پدری می پوشند
آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند
عشق ها را همه با دور کمر می سنجند
خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد
عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد
سیگار با اینکه می دونه تموم می شه اما تا آخرش با آدم می سوزه بدون هیچ منتی سیگارتم با اینکه می دونم آخر زیر پای تو له می شوم
دلم تنگ است دلم میسوزد نه دیداری نه دستی بر سر یاری مرا آشفته میداند تو آشفته آزری.... تمام عمر بستیم و شکستیم به جز بار پشیمانی نبستیم جوانی را سفر کردیم اما نفهمیدیم به دنبال چه هستیم!!
من از تمامیت ارضی یک عشق سخن میگفتم بر فراز ویرانه های قلبم...
ویرانه هایی حاصل از تهاجم ناگهانی چشمانت.. و چه کودکانه دروغ می گفتم که شهر در
امن و امان است
عشق باری است بر دوش دو قلب
که اگر یکسان به عهده گرفته شود با لذت تحمل میشود
نگاهی گرم بر یاس کردم
تو را در برگ گل احساس کردم
خلاصه در کلاس ناز چشمت
دو واحد عاشقی را پاس کردم ...
(((عاشق کوچولو نظربده با تشکر از عشق شما فقط عشق تو ، آره !!!. )))