آسودگیات مبارک
دلت را بتکان،
غصههایت که ریخت تو هم همه را فراموش کن.
دلت را بتکان، اشتباهایت وقتی افتادند روی زمین، بگذار همانجا بمانند.
فقط از لابهلای اشتباهایت، یک تجربه را بیرون بکش قاب کن و بزن به دیوار دلت.
دلت را محکمتر بتکانی تمام کینههایت هم میریزد
و تمام آن غمهای بزرگ و همه حسرتها و آرزوهایت.
حالا آرامتر، آرامتر بتکان
تا خاطرههایت نیفتند
تلخ یا شیرین، چه تفاوت میکند؟
خاطره، خاطره است
باید باشد، باید بماند
کافی است؟
نه هنوز دلت خاک دارد
یک تکان دیگر بس است
تکاندی؟
دلت را ببین
چه قدر تمیز شد،
دلت تمیز شد؟
حالا این دل جای اوست! این دل مال اوست!
همه چیز ریخت از دلت، همه چیز افتاد و حالا ...
حالا تو ماندی و یک دل
یک دل و یک قاب تجربه
یک قاب تجربه و مشتی خاطره
مشتی خاطره و یک "او"
آسودگیات مبارک
60 سخـن حکیـمانه زیبا از بـزرگان
1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست. (حضرت علی علیهالسلام)
۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند. (مارتین لوترکینگ)
۲. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی. (رودی)
۴. بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)
۵. عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی)
۶. چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون)
۷. به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی)
۸. آنکه خود را به امور کوچک سرگرم میکند چه بسا که توانایی کارهای بزرگ را ندارد. (لاروشفوکو)
۹. اگر طالب زندگی سالم و بالندگی می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. (اسکات پک)
۱۰. زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. (دوما)
۱۱. دوست داشتن انسانها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. (اسکات پک)
۱۲. عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. (اسکات پک)
۱۳. ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیمودهایم میتوانیم هدایت کنیم. (اسکات پک)
۱۴. جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)
۱۵. هنر، کلید فهم زندگی است. (اسکار وایله)
۱۶. تغییر دهندگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا میکنند. (والترنیس)
۱۷. اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)
۱۸. روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)
۱۹. در جستجوی نور باش، نور را مییابی. (آرنت)
۲۰. برای آنکه کاری امکانپذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)
۲۱. شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)
۲۲. آدمی ساختهی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز میاندیشیده است. (مترلینگ)
۲۳. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه چیز را همان گونه که هست میدید: بیانتها. (بلیک)
۲۴. برده یک ارباب دارد اما جاهطلب به تعداد افرادی که به او کمک میکنند. (بردیر فرانسوی)
۲۵. هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. (فرانکلین)
۲۶. نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی. (هیلزهام)
۲۷. هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته تری را پیدا میکنی. (نیما یوشیج)
۲۸. اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر میاندازند. (نیچه)
۲۹. زیبائی در فرا رفتن از روزمرهگیهاست. (ورنر هفته)
۳۰. برای کسی که شگفتزدهی خود نیست معجزهای وجود ندارد. (اشنباخ)
۳۱. تفکر در باب خوشبختی، عشق، آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر دربارهی پرسشهایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون میکند. (ادگارمون)
۳۲. "عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که "یکی" در "چند" است و "چند" در "یکی". (ادگارمون)
۳۳. آرامش، زن دلانگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
۳۴. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخمن)
۳۵. تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)
36. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)
۳۷. علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکسمکنزی)
۳۸. من تنها یک چیز میدانم و آن اینکه هیچ نمیدانم. (سقراط)
۳۹. دانستن کافی نیست، باید به دانسته ی خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)
۴۰. تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را. (حضرت علی علیهالسلام)
۴۱. خداوند، روی خطوط کج و معوج، راست و مستقیم مینویسد. (برزیلی)
۴۲. تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است. (انگلس)
۴۳. کسی که دارای عزمی راسخ است، جهان را مطابق میل خویش عوض می کند. (گوته)
۴۴. بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)
۴۵. اگر میبینی کسی به روی تو لبخند نمیزند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. (دیل کارنگی)
۴۶. شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست میارزد. (سقراط)
47. قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)
۴۸. ضعیفالاراده کسی است که با هر شکستی بینش او نیز عوض شود. (ادگار آلنپو)
۴9. لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم، تمام هستی کامل و منور شد. (بودا)
۵۰. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد. (آنتوان چخوف)
۵۱. برای اداره کردن خویش، از سرت استفاده کن و برای اداره کردن دیگران، از قلبت. (دالایی لاما)
۵۲. تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل)
53. اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی. (ارد بزرگ)
54. اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)
55. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)
56. آنکه می تواند، انجام می دهد، آنکه نمی تواند انتقاد می کند. (جرج برنارد شاو)
57. لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. (دکتر علی شریعتی)
58. بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود که از میان ما رفته باشند. (امرسون)
59. از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)
60. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)
60 سخـن حکیـمانه زیبا از بـزرگان
1. بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست. (حضرت علی علیهالسلام)
۲. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همهی انسانها برابرند. (مارتین لوترکینگ)
۲. بهتر است روی پای خود بمیری تا روی زانوهایت زندگی کنی. (رودی)
۴. بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او. (همیلتون)
۵. عمر آنقدر کوتاه است که نمیارزد آدم حقیر و کوچک بماند. (دیزرائیلی)
۶. چیزی ساده تر از بزرگی نیست آری ساده بودن همانا بزرگ بودن است. (امرسون)
۷. به نتیجه رسیدن امور مهم، اغلب به انجام یافتن یا نیافتن امری به ظاهر کوچک بستگی دارد. (چاردینی)
۸. آنکه خود را به امور کوچک سرگرم میکند چه بسا که توانایی کارهای بزرگ را ندارد. (لاروشفوکو)
۹. اگر طالب زندگی سالم و بالندگی می باشیم باید به حقیقت عشق بورزیم. (اسکات پک)
۱۰. زندگی بسیار مسحور کننده است فقط باید با عینک مناسبی به آن نگریست. (دوما)
۱۱. دوست داشتن انسانها به معنای دوست داشتن خود به اندازه ی دیگری است. (اسکات پک)
۱۲. عشق یعنی اراده به توسعه خود با دیگری در جهت ارتقای رشد دومی. (اسکات پک)
۱۳. ما دیگران را فقط تا آن قسمت از جاده که خود پیمودهایم میتوانیم هدایت کنیم. (اسکات پک)
۱۴. جهان هر کس به اندازه ی وسعت فکر اوست. (محمد حجازی)
۱۵. هنر، کلید فهم زندگی است. (اسکار وایله)
۱۶. تغییر دهندگان اثر گذار در جهان کسانی هستند که بر خلاف جریان شنا میکنند. (والترنیس)
۱۷. اگر زیبایی را آواز سر دهی، حتی در تنهایی بیابان، گوش شنوا خواهی یافت. (خلیل جبران)
۱۸. روند رشد، پیچیده و پر زحمت است و در درازای عمر ادامه دارد. (اسکات پک)
۱۹. در جستجوی نور باش، نور را مییابی. (آرنت)
۲۰. برای آنکه کاری امکانپذیر گردد دیدگان دیگری لازم است، دیدگانی نو. (یونک)
۲۱. شب آنگاه زیباست که نور را باور داشته باشیم. (دوروستان)
۲۲. آدمی ساختهی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز میاندیشیده است. (مترلینگ)
۲۳. اگر دریچه های ادراک را شسته بودند، انسان همه چیز را همان گونه که هست میدید: بیانتها. (بلیک)
۲۴. برده یک ارباب دارد اما جاهطلب به تعداد افرادی که به او کمک میکنند. (بردیر فرانسوی)
۲۵. هیچ وقت به گمان اینکه وقت دارید ننشینید زیرا در عمل خواهید دید که همیشه وقت کم و کوتاه است. (فرانکلین)
۲۶. نباید از خسته بودن خود شرمنده باشی بلکه فقط باید سعی کنی خسته آور نباشی. (هیلزهام)
۲۷. هر قدر به طبیعت نزدیک شوی، زندگانی شایسته تری را پیدا میکنی. (نیما یوشیج)
۲۸. اگر زمانی دراز به اعماق نگاه کنی آنگاه اعماق هم به درون تو نظر میاندازند. (نیچه)
۲۹. زیبائی در فرا رفتن از روزمرهگیهاست. (ورنر هفته)
۳۰. برای کسی که شگفتزدهی خود نیست معجزهای وجود ندارد. (اشنباخ)
۳۱. تفکر در باب خوشبختی، عشق، آزادی، عدالت، خوبی و بدی، تفکر دربارهی پرسشهایی است که بنیاد هستی ما را دگرگون میکند. (ادگارمون)
۳۲. "عقلانیت باز" آن عقلانیتی است که فراموش نمیکند که "یکی" در "چند" است و "چند" در "یکی". (ادگارمون)
۳۳. آرامش، زن دلانگیزی است که در نزدیکی دانایی منزل دارد. (اپیکارموس)
۳۴. هیچ چیز در زیر خورشید زیباتر از بودن در زیر خورشید نیست. (باخمن)
۳۵. تنها آرامش و سکوت سرچشمهی نیروی لایزال است. (داستایوفسکی)
36. خداوندا مرا از کسانی قرار دِه که دنیاشان را برای دینشان میفروشند نه دینشان را برای دنیاشان. (دکتر علی شریعتی)
۳۷. علت هر شکستی، عمل کردن بدون فکر است. (الکسمکنزی)
۳۸. من تنها یک چیز میدانم و آن اینکه هیچ نمیدانم. (سقراط)
۳۹. دانستن کافی نیست، باید به دانسته ی خود عمل کنید. (ناپلئون هیل)
۴۰. تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را. (حضرت علی علیهالسلام)
۴۱. خداوند، روی خطوط کج و معوج، راست و مستقیم مینویسد. (برزیلی)
۴۲. تکامل و حرکت، مبنا و پیش فرض کل وجود است. (انگلس)
۴۳. کسی که دارای عزمی راسخ است، جهان را مطابق میل خویش عوض می کند. (گوته)
۴۴. بهتر است ثروتمند زندگی کنیم تا اینکه ثروتمند بمیریم. (جانسون)
۴۵. اگر میبینی کسی به روی تو لبخند نمیزند علت را در لبان فرو بسته ی خود جستجو کن. (دیل کارنگی)
۴۶. شیرینی یکبار پیروزی به تلخی صد بار شکست میارزد. (سقراط)
47. قطعاً خاک و کود لازم است تا گل سرخ بروید. اما گل سرخ نه خاک است و نه کود (پونگ)
۴۸. ضعیفالاراده کسی است که با هر شکستی بینش او نیز عوض شود. (ادگار آلنپو)
۴9. لحظه ای که به کمال رسیدم و منور شدم، تمام هستی کامل و منور شد. (بودا)
۵۰. انسان باید از هر حیث چه ظاهر و چه باطن، زیبا و آراسته باشد. (آنتوان چخوف)
۵۱. برای اداره کردن خویش، از سرت استفاده کن و برای اداره کردن دیگران، از قلبت. (دالایی لاما)
۵۲. تمام افکار خود را روی کاری که دارید انجام می دهید متمرکز کنید. پرتوهای خورشید تا متمرکز نشوند نمی سوزانند. (گراهام بل)
53. اگر جانت در خطر بود بجای پنهان شدن بکوش همگان را از گرفتاری خویش آگاه سازی. (ارد بزرگ)
54. اگر در اولین قدم، موفقیت نصیب ما می شد، سعی و عمل دیگر معنی نداشت. (موریس مترلینگ)
55. ما ندرتاً دربارۀ آنچه که داریم فکر می کنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشۀ چیزهایی هستیم که نداریم. (شوپنهاور)
56. آنکه می تواند، انجام می دهد، آنکه نمی تواند انتقاد می کند. (جرج برنارد شاو)
57. لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم؛ غافل از آنکه لحظه ها همان خوشبختی بودند. (دکتر علی شریعتی)
58. بیشترین تأثیر افراد خوب زمانى احساس مى شود که از میان ما رفته باشند. (امرسون)
59. از دیروز بیاموز. برای امروز زندگی کن و امید به فردا داشته باش. (آلبرت انیشتن)
60. پیروزی آن نیست که هرگز زمین نخوری، آنست که بعد از هر زمین خوردنی برخیزی. (مهاتما گاندی)
اثبات عشق
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم…
ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم
سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود…
اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به
وضوح حس می کردیم…
می دونستیم بچه دار نمی شیم…
ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست…
اولاش نمی خواستیم بدونیم…
با خودمون می گفتیم…
عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه…
بچه می خوایم چی کار؟…
در واقع خودمونو گول می زدیم…
هم من هم اون…هر دومون عاشق بچه بودیم…
تا اینکه یه روز علی نشست رو به رومو گفت…
اگه مشکل از من باشه …
تو چی کار می کنی؟…
فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم…
خیلی سریع بهش گفتم…من حاضرم به خاطر تو رو همه چی خط سیاه بکشم…
علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد…
گفتم:تو چی؟ گفت:من؟
گفتم:آره… اگه مشکل از من باشه… تو چی کار می کنی؟
برگشت…زل زد به چشام…گفت: تو به عشق من شک داری؟…
فرصت جواب ندادو گفت: من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم…
با لبخندی که رو صورتم نمایان شد
خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون هنوزم منو دوس داره…
گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه…
گفت:موافقم…فردا می ریم…
و رفتیم… نمی دونم چرا اما دلم مثل سیر و سرکه می جوشید…
اگه واقعا عیب از من بود چی؟…
سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم…
طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه…
هم من هم اون…هر دو آزمایش دادیم…
بهمون گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره…
یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید…
اضطرابو می شد خیلی اسون تو چهره هردومون دید…
با این حال به همدیگه اطمینان می دادیم که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیست…
بالاخره اون روز رسید…
علی مثل همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب ازمایشو می گرفتم…
دستام مثل بید می لرزید…
داخل ازمایشگاه شدم…
علی که اومد خسته بود…
اما کنجکاو…ازم پرسید جوابو گرفتی؟
منم زدم زیر گریه…فهمید که مشکل از منه…
اما نمی دونم که تغییر چهره اش از ناراحتی بود…
یا از خوشحالی…
روزا می گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می شد…
تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود…
بهش گفتم:علی… تو چته؟ چرا این جوری می کنی…؟
اونم عقده شو خالی کرد گفت: من بچه دوس دارم پرستو …مگه گناهم چیه؟…
من نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم…
دهنم خشک شده بود… چشام پراشک… گفتم اما تو خودت گفتی همه جوره منو دوس داری…
گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی… پس چی شد؟
گفت:آره گفتم… اما اشتباه کردم… الان می بینم نمی تونم… نمی کشم…
نخواستم بحثو ادامه بدم… پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر گریه کنم…
اتاقو انتخاب کردم…
من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم… تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام طلاقت بدم…
یا زن بگیرم… نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم… بنابراین از فردا تو واسه خودت…منم واسه خودم…
دلم شکست… نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش کرده بودم…
حالا به همه چی پا زده…
دیگه طاقت نیاوردم
لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم…
برگه جواب ازمایش هنوز توی جیب مانتوام بود…
درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم…
احضاریه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون…
توی نامه نوشت بودم:
علی جان…سلام…
امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی…
چون اگه این کارو نکنی خودم ازت جدا می شم…
می دونی که می تونم…
دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه دار نمی شه جدا شم…
وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه…
باور کن اون قدر برام بی اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون جاپاره کنم…
اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه…
توی دادگاه منتظرتم…امضا…پرستو!