آهنگ جدید , شاد و زیبای سعید کرمانی و شایان و سه فاز به نام ذلیل مرده
آهنگ جدید و بسیار شاد اشکین ۰۰۹۸ و علیشمس
با همراهی پارسا به نام عاشقتم
.:: ارتباط ابتلا به سرطان و سمی بنام Dioxin ::.
اخیراً توسط پزشکان امریکا راجع به استفاده از ظروف پلاستیکی در فریزر و مایکروویو و همینطور آزاد شدن دیوکسین و ابتلا به سرطان تحقیفاتی به عمل آمده که با توجه به نتایج بدست آمده توصیه های ذیل ارائه شده است :
1- بطری های پلاستیکی آب را در فریزر برای انجماد قرار ندهید چون این کار باعث آزادسازی سم دیوکسین از ظروف پلاستیکی می شود. دیوکسین یک سم بسیار قوی برای سلولهای بدن است. ماده شیمیایی Dioxin باعث بروز سرطان خصوصاً سرطان سینه می شود.
2- نباید غذاهای خود را در ظروف پلاستیکی در مایکروویو گرم کنید مخصوصاً در مورد غذاهای حاوی روغن و چربی. چون ترکیب "چربی با حرارت بالا و پلاستیک" باعث آزادسازی دیوکسین به داخل غذا و نهایتاً به درون سلولهای بدن میشود. بجای آن برای گرم کردن غذا استفاده از ظرف شیشه ای مثل پیرکس و چینی توصیه می شود، در این حال شما همان نتیجه را از گرم کردن غذا فقط بدون دیوکسین میگیرید.
3- غذاهای فوری (Fast Food) و سوپها باید از ظرف یکبار مصرف تخلیه و در ظرف دیگری گرم شوند. کاغذ بد نیست ولی نمی دانیم که مطمئن تر از ظروف شیشه ای و غیره باشد. وقتیکه قبلاً رستورانهای غذای فوری (Fast Food) غذا را از ظروف یونولیت (Foam) به ظرف کاغذی جابجا کردند، مسئلۀ دیوکسین یکی از دلایل انجام این کار بود.
4- لفاف های پلاستیکی فقط وقتی خطرناکند که با غذا برای پخت در مایکروویو استفاده شوند. فرآوری غذاها در حرارت خیلی بالا باعث حل شدن و آزاد شدن دیوکسین از پلاستیک و تزریق آن بداخل غذا می شود. به عنوان جایگزین پوشاندن غذا با یک لفاف کاغذی توصیه می شود.
.:: بیماری های مرتبط با کار بیش از حد با کامپیوتر ::.
استفاده از کامپیوتر در زمان ما به یکی از رایج ترین کارها تبدیل شده است. امروزه کامپیوتر نه تنها در خانه ها بلکه در محیط های کاری نیز گسترش بی رویه ای پیدا کرده اند و کمتر اداره و سازمانی را مشاهده می کنیم که از کامپیوتر در آن خبری نباشد. این پدیده جدید اگرچه فواید بی شماری به ما انسان ها هدیه کرده است اما مشکلاتی برای کاربران به همراه می آورد. کارشناسان بهداشت حرفه ای و ارگونومی معتقدند کار با کامپیوتر عوارضی به همراه دارد. از جمله مهم ترین آنها، به مشکلات بینایی برای کاربر، عوارض مفصلی و عضلانی، مشکلات زایمانی در دوران بارداری، عوارض پوستی، استرس و تنفس گازهای مضر متصاعد شده از کامپیوتر اشاره می کنیم.
مشکلات بینایی :
مشکلات بینایی، از شایع ترین مشکلاتی است که در اثر کار زیاد با کامپیوتر بروز می کند. درد، سرخی و سوزش چشم و آب ریزش آن، دوبینی، احساس تاری دید که به کاهش قدرت بینایی، خستگی و درد چشم و سردرد منجر می شود، از جمله این عوارض است. چشم های انسان عادت دارند تا بسیار راحت روی اشیای دور و نزدیک متمرکز شوند، به همین دلیل احتمال خستگی ماهیچه چشمی که روی کاغذ و صفحه مانیتور متمرکز شده وجود دارد. همچنین ماهیچه های دیگر چشم، از تغییرات نور یا درخشندگی یا از تغییر مسیر دید بین صفحه نمایشگر و نوشته های در حال تایپ خسته می شوند و به دلیل جابه جایی زیاد کلمات، چشم قدرت تطابق خود را به مرور از دست می دهد. افرادی که دارای اختلالات انکساری اصلاح نشده هستند، بیشتر در معرض خطرند.
عوارض مفصلی و عضلانی :
یکی دیگر از شایع ترین عوارض کار با کامپیوتر، دردهای عضلانی و درد مچ دست و بازوها است. درد گردن و کمر در طولانی مدت، خمیدگی پشت از عوارض دیگر کار زیاد و طولانی با کامپیوتر است. به طور معمول، کاربران کامپیوتر، ساعدها، دست ها، بازوان، پشت و گردن خود را در یک حالت ثابت قرار می دهند و این عمل سبب وارد شدن فشار زیاد، در زمان طولانی، روی ماهیچه ها و تاندون های فرد می شود و در نهایت می تواند به مشکلات عضلانی و مفصلی نیز منجر شود. در این رابطه، عوامل ارگونومیکی مانند بار کاری، حرکات تکراری، طرز نشستن، زاویه دید، وضعیت میز و صندلی، ارتفاع صفحه کلید و مانیتور، وضعیت نوری، سرعت تایپ و نداشتن آرامش روانی می تواند از مشکلات جدی به شمار رود.
مشکلات دوران بارداری و زایمان :
برخی پژوهشگران بر این باورند که زایمان ها و بارداری های غیرعادی و تولد نارس و ناقص به استفاده از صفحه نمایش کامپیوتر و وجود تشعشات آن مربوط است. برخی تحقیقات نشان دهنده این مطلب است که سقط جنین در زمانی که در معرض میدان های مغناطیسی حاصل از کامپیوتر با قدرت بیش از ۹/۰ میکروتسلا قرار دارند، شایع تر است. بنابراین هنگام خرید یا استفاده از کامپیوتر باید دقت کنید که مانیتور کامپیوتر شدت میدان مغناطیسی زیادی نداشته باشد.
.:: شکلات توانایی محاسبه ذهنی را افزایش میدهد ::.
مطالعات جدید نشان می دهد خوردن شکلات می تواند توانایی مغز را در انجام مسائل ریاضی افزایش دهد. به گفته دانشمندان محاسبات ذهنی در داوطلبانی که در آزمایش شرکت کردند پس از مصرف میزان زیادی از ماده فلایانولز که در شکلات به وفور وجود دارد افزایش یافته است. نتیجه آزمایشها نشان می دهد که داوطلبان پس از مصرف این ماده کمتر احساس خستگی فیزیکی و ذهنی کرده و دقت ذهنی آنها افزایش پیدا می کند. این مطالعات در کنفرانس سالانه انجمن روانشناسی انگلستان ارائه شده است.
محققان دانشگاه نورث آمبریا پس از ارائه نتایج آزمایشهای خود اعلام کردند که شکلات می تواند در انجام وظایف پیچیده و طاقت فرسای ذهنی موثر واقع شود. یافته ها نشان می دهد دانش آموزانی که قبل از امتحات شکلات مصرف کرده باشند می توانند نتیجه بهتری از امتحان خود به دست آورند. ماده فلاوانولز قسمتی از ماده شیمیایی پلی فنولز است که مصرف آن باعث افزایش جریان خون در مغز انسان می شود. به منظور نمایش توانایی این ماده دانشمندان از 30 داوطلب در گروههای 3 تایی درخواست کردند که اعداد مبدا احتمالی که توسط رایانه انتخاب می شد را به صورت معکوس شمارش کنند.
نتایج نشان می دهد که داوطلبان پس از نوشیدن شکلات داغ که حاوی مقادیر زیادی از ماده فلاوانولز بود نسبت به زمان قبل از مصرف این ماده، شمارش معکوس را با دقت بیشتر و سرعت بالاتری انجام دادند. در عین حال داوطلبانی که شکلات را نوشیده بودند حتی پس از ساعتها شمارش احساس خستگی نکرده و به فعالیت خود ادامه دادند.
بر اساس گزارش تلگراف، میزان فلاوانولز مصرفی در این آزمایشها برای هر فرد 500 میلی گرم بوده است که این میزان بسیار بیشتر از مقداری است که به صورت طبیعی در مواد خوراکی یافت می شود. با این حال محققان اعلام کردند که میزان زیادی از این ماده علاوه در شکلات در میوه ها و سبزیجات نیز یافت می شود. همچنین شکلات تلخ نسبت به دیگر فراورده های شکلاتی میزان بیشتر از فلاوانولز را در خود گنجانده است.
چرا مردان متاهل مردان مجرد را از ازدواج نهی می کنند؟
بارها شنیدیم از اطرافیان خود هنگامی که در یک جمع نشستیم در آن جمع اگر پسری در مورد ازدواج کردن صحبتی به میان بیاورد اکثر مردان متاهل در آن جمع می گویند یه موقع خیلی عذر می خوام خر نشی بری زن بگیری یا اینکه بارها به این و آن میگویند عجب اشتباهی کردم زن گرفتم امروز تصمیم دارم در این مقاله به دلایل این مسئله بپردازم .
خب همه ما می دانیم معنی ازدواج برای پسرها یا دخترها در برخی زمینه ها مشترک و در برخی زمینه ها متفاوته اولین مسئله ای که برای پسرها در امر ازدواج مهم تلقی میشود حفظ مسئولیت میباشد و در مورد دختران اولین مسئله معمولا آزادی میباشد این نقطه اختلاف و اما نقطه اشتراک اینه که خواه یا نا خواه هر دوی آنها قبل از ازدواج اکثر مواقع مسائل جنسی هم مدنظرشون قرار میگیره پس اینجا شد نقطه اشتراک در اینجا دو طرف به جای آنکه به نقاط مشترک فکر کنند باید به نقاط اختلاف فکر کنند و آنها ار به حداقل کاهش دهند . حالا آقا پسرا زمانی که تشکیل خانواده میدهند به لحاظ مسئولیت پذیری بیشتر یکسری محدودیتها نسبت به دوران مجردی براشون شکل میگیره که این طبیعیه و بایدم همینطور باشه مسلم بدونید درامد مالی مردها در دوران متاهلی چند برابر درامد آنها در دوران مجردی میباشد و اگر یک همسر خوب اختیار کرده باشند به خیلی چیزا میرسند که در دوران مجردی آن چیزها را نداشتند بعد از یک مدتی که از زندگی گذشت مردها به این فکر میرسند که خوب منی که مثلا الان فلان میزان درامد دارم و فلان ماشین و فلان جا هم خونه دارم چه کاری بود زن بگیرم اگه مجرد بودم که بیشتر لذتش رو میبردم تا الان که صبح تا شب باید کار کنم اما جالب اینجاست که همین آقا به این فکر نمیکنه چرا زمانی که مجرد بود این تشکیلات رو نداشت پس اگر مسئولیت زندگی مشترک به دوش او نبود مسلما فقط به اندازه تامین نیازهای خودش تلاش میکرد نه بیشتر پس به این درامد و این امکانات نمیرسید البته این درمورد افرادیست که دستشون تو جیب خودشونه نه جیب پدرشون.
به هر حال نگاه کردن به ازدواج از دید هوس اشتباهه چون هوس مقطعی میباشد و زود گذر ، کسی شما آقایون را مجبور به ازدواج نکرده ، کرده ؟ پس به خاطر داشته باشید شما خودتان خواسته اید اما اینم در نظر داشته باشید ازدواج یک ریسک بزرگیست در زندگی اگر همسری انتخاب کنید که از هر نظر ایده ال باشد شما را به عرش میبرد مردان بزرگ همیشه زنان بزرگی داشتند و بالعکس اگر یک انتخاب نا صحیح انجام دهید از عرش به فرش سقوط می کنید به جای آنکه در انتخابهاتون اولین معیار شما از انتخاب همسر رابطه جنسی باشد و ظاهرو ... اولین معیار را بر پایه صداقت ، صبر ، تقوا و سایر خصوصیات باطنی بگذارید بعدا برید سراغ ظاهر . هیچوقت همسری انتخاب نکنید که از شما بزرگتر باشد ، از شما زیبا تر باشد یا از نظر مادی و سطح تحصیلات از شما برتر باشد همسری انتخاب کنید که در سطح شما باشد حتی المقدور کمی پایین تر تا بتواند به شما تکیه کند و شما را در تمامی مراحل زندگی قبول داشته باشد .
قبل از ازدواج سعی کنید اول خودتون را بشناسید و سپس سعی کنید با توجه به شناختی که از خود پیدا کردید همسری را انتخاب کنید و او را بشناسید عجله نکنید اکثر این احساساتی که فکر میکنید دوست داشتن و علاقه است و یا شاید عشق احساساتی مجازی بیش نیستند که بعد از 6 ماه زندگی از بین رفته و جای خود را کم کم به احساست حقیقی می دهند اگر همسر خود را نشناخته باشید تازه اونروزی که احساسات حقیقی شما شکل گرفت میبنیید که معیار انتخاب شما اشتباه بود و دیگر یک عمر سوختن و ساختن بهمراه دارد . مسلم و پر واضح است که یکسری از شناختها در طول زندگی بدست می اید و قبل از ازدواج مشخص نمیشود حتی این درمورد شناخت فردی هم صادقه یعنی شما برخی رفتارهاتون رو زماینی میشناسید که وارد زندگی مشترک شده اید این درمورد خودتون بود در مورد شناخت دیگری که جای خود دارد.
زیاد میبینم و میشنوم که سایرین در مورد فلان شخصی که مشکل داره می گویند زن که بگیره خوب میشه تازه اگر ازدواج کرد و خوب نشد میگن بچه دار که بشه خوب میشه و درآخرم باز میگن طلاق که بیگره خوب میشه جالبه ، خواهشن اگر میخواهید انسان موفقی باشید به اینگونه حرفها توجه نکنید اگر احساس میکنید ضعفی دارید باید قبل از ازدواج اون ضعف رو برطرف کنید حتی مسائل کوچک به عنوان مثال خیلی از پسرها بد غذا هستند و همه جور غذایی نمیخورند ( از جمله خوده من ) خوب اطرافیان میگویند زن که بیگره دست پخت زنشو مجبور بخوره ای بابا این مسئله چه ربطی به ازدواج داره اگرم اونروزی که ازدواج کرد و اون غذا رو خورد به خاطر این نیست که چون همسرش این غذارو جلوی اون گذاشته ، این کارو انجام میده به خاطر اینه که چون در ابتدای زندگی دو نفر بیشتر نیستند حالا اگر قرار باشه یکی از آنها هم سر سفره نیاید که دیگه نشد زندگی . و البته دلیل کم رنگ دیگری هم دارد و اون مخارج زندگی که باعث میشه هر انچه که هست رو با جان و دل نوش جان کند .
سخن آخر :
باز هم یاداور میشوم ازدواج بزرگترین ریسک در طول زندگی انسان است در انتخاب همسر دقت کنید اگر ازدواج کردید و زندگی بدی دارید دلیل نمیشه دیگران را از ازدواج منع کنید . در مورد امر ازدواج آینده نگر باشید اما گام به گام پیشروی کنید و عجله نکنید اکثر مواقع زندگی بعد از ازدواج اون چیزی نیست که قبل از ازدواج بهش فکر میکردیم بلکه دقیقا چیزایی هستش که ما بهشون فکر نمیکردیم پس دقت کنید . در انتخاب همسر هم باید منطق به خرج داد و هم احساس اما کفه منطق در ترازو باید سنگین تر باشد . خودشناسی یک هنر محسوب میشه انسانی موفقه که بتونه خودش رو بشناسه پس امیدوارم هنرمندان قابلی باشید . زیاد سخت نگیرید همه اینها زودتر از انچه فکر کنید میگذرد . موفق باشید
ازدواج، یعنی همین!
شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟
استاد در جواب گفت: به گندومزار برو و پرخوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندومزار، به یاد داشته که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی؟
شاگرد به گندمزار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.
استاد پرسید: چه آوردی؟
و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هر چه جلو می رفتم، خوشه های پرپشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندمزار رفتم.
استاد گفت : عشق یعنی همین!
شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟
استاد به سخن آمد که: به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور. اما به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی!
شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.
استاد پرسید که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم، انتخاب کردم. ترسیدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم.
استاد باز گفت: ازدواج یعنی همین!!
خواستگاری خر
خری آمد به سوی مادر خویش
بگفت مادر چرا رنجم دهی بیش
برو امشب برایم خواستگاری
اگر تو بچه ات را دوست داری
خر مادر بگفتا ای پسر جان
تو را من دوست دارم بهتر از جان
ز بین این همه خرهای خوشگل
یکی را کن نشان چون نیست مشکل
خرک از شادمانی جفتکی زد
کمی عرعر نمود و پشتکی زد
بگفت مادر به قربان نگاهت
به قربان دو چشمان سیاهت
خر همسایه را عاشق شدم من
به زیبایی نباشد مثل او زن
بگفت مادر برو پالان به تن کن
برو اکنون بزرگان را خبر کن
به آداب و رسومات زمانه
شدند داخل به رسم عاقلانه
دو تا پالان خریدند پای عقدش
یه افسار طلا با پول نقدش
خریداری نمودند یک طویله
همانطوری که رسم است در قبیله
خر عاقد کتاب خود گشایید
وصال عقد ایشان را نمایید
دوشیزه خر خانم آیا رضایی
به عقد ایشان در نمایید
یکی از حاضرین گفتا به خنده
عروس خانم به گل چیدن برفته
برای بار سوم خر بپرسید
که خر خانم سرش یکباره جنبید
خران عرعر کنان شادی نمودند
به یونجه کام خود شیرین نمودند
به امید خوشی و شادمانی
برای این دو خر در زندگانی
ارسالی از: فروغ
این واکسن بهترین روش برای پیشگیری از ابتلا به آنفولانزا است. البته نه آنفولانزای نوع A یا همان آنفولانزای خوکی که اخیرا شیوع پیدا کرده. منظور همان آنفولانزایی هست که نشانه هایی از سرماخوردگی را دارد.
بهترین زمان برای دریافت واکسن:
به دلیل اینکه فصل آنفولانزا معمولا از ابتدای مهر ماه شروع می شود و تا پایان اردیبهشت ماه آینده ادامه می یابد، بهترین زمان برای دریافت واکسن ماه مهر و آبان می باشد. با این حال می توان در ماه آذر و حتی دیرتر هم اقدام کرد، اگر چه اقدام سریعتر می تواند برای پیشگیری موثرتر باشد.
نحوه عملکرد واکسن ها:
واکسن باعث تولید آنتی بادی در بدن می شود. این آنتی بادی، پیشگیری لازم را در مقابل ویروس آنفولانزا فراهم می کند. این عکس العمل آنتی بادی ممکن است در بعضی افراد ایجاد خستگی و درد ماهیچه ای کند. هر سال، واکسن آنفولانزا حاوی چند نوع متفاوت از ویروس است. ویروس هایی که به نظر محققان ممکن است در آن سال تاثیر بیشتری داشته باشند. اگر انتخاب این ویروس ها صحیح باشد می توان گفت که واکسن 70 تا 90% در پیشگیری از آنفولانزا برای افراد زیر 65 سال مفید است.
چه کسانی باید واکسن را دریافت کنند؟
واکسن آنفولانزای سالانه برای هر فردی که می خواهد احتمال ابتلا به بیماری را در خود کاهش دهد پیشنهاد می شود. با این حال این واکسن به خصوص برای افراد مستعد ابتلا به انفولانزا توصیه می شود. مثل افراد مبتلا به ذات الریه.
سایر افراد مستعد ابتلا به آنفولانزا عبارتند از :
همه کودکان 6 تا 18 سال
افراد 50 سال و بیشتر
زنانی که قصد دارند در فصل آنفولانزا باردار شوند
افرادی که در آسایشگاهها و بیمارستان ها کار می کنند
بزرگسالان مبتلا به امراض مزمن قلبی و ریوی مثل آسم و یا هر بیماری که سیستم ایمنی را ضعیف کرده است
تمیز کارهای منزل و مراقبین نوزادان زیر 6 ماه (نوزادان در این سن برای دریافت واکسن خیلی جوان هستند)
تمام افرادی که در تماس با افراد مستعد آنفولانزا هستند مثل کارکنان بیمارستان و ...
چه کسانی نباید این واکسن را دریافت کنند؟
طبق گفته مرکز پیشگیری و کنترل بیماری این افراد عبارتند از :
همه افرادی که عکس العمل آلرژیک نسبت به آمپول آنفو لانزا داشته اند
همه کسانی که نسبت به تخم مرغ آلرژی دارند
افرادی که 6 هفته بعد از دریافت واکسن آنفولانزا دچار سندرم GUILLIAN-BARRE (نوعی بیماری فلج کننده شدید، که در آن سیستم ایمنی بدن به سیستم اعصاب حمله می کند) شده اند.
بعضی از تاثیرات جانبی واکسن آنفولانزا:
ممکن است بعد از دریافت واکسن در محل بازو دچار درد و تورم شوید. بعضی از افراد ممکن است دچار علائم شبیه سرماخوردگی مثل فن فن کردن، سردرد، آب ریزش بینی، درد گلو، سرفه و بدن درد (یک تا دو روز بعد از دریافت واکسن) شوند. در بعضی از موارد نیز ممکن است فرد تب خفیف کند.
.:: نکته های مفید عینکی ::.
وقتی میخواهید قاب عینک بخرید، به دو نکته خیلی ساده توجه داشته باشید: قاب آنچنانی و پر زرق و برق توجه دیگران را به یکی از اعضای صورت جلب میکند و در مقابل، قاب ساده و معمولی باعث میشود تاکید و توجه از روی یکی از اعضای صورت برداشته شود. لذا قبل از تهیه عینک، به این نکات توجه فرمائید :
عینک برای بانوان:
1) قابهایی که لبه بالایی دارند و فاقد لبه تحتانی هستند باعث میشوند ابروها و پیشانی بیشتر جلوه کند.
2) قابهای بزرگ به صورتهای پهن و چهارگوش بیشتر میآید. اگر اجزای صورتتان خیلی کوچک و ظریف است بهتر است از این نوع قاب استفاده نکنید چرا که اجزای صورتتان تحتالشعاع بزرگی قاب قرار میگیرد و به اصطلاح محو میشود.
3) آن دسته از قابهای نیمه که فقط لبه تحتانی دارند بیشتر به درد مطالعه میخورند. با استفاده از این نوع قاب، نگاه از بالای عینک نیز آسانتر صورت میگیرد.
4) برخی از قابهای مد روز میتوانند جذابیت چهره را چند برابر کنند. هنگام انتخاب رنگ این نوع قاب، به رنگ مو و چهره خود توجه داشته باشید. قابهایی که به اصطلاح بیشتر توی چشم هستند با موهای کوتاه تناسب بیشتری دارند و جذابیت چنین چهرههایی را بیشتر میکنند.
5) قابهای مستطیلی باعث میشود چهرهتان گردتر به نظر بیاید. پس اگر صورتی کشیده و باریک دارید بهتر است از چنین قابهایی استفاده کنید. اما قابهایی که به تازگی مد شده و به کل فاقد لبه هستند (به اصطلاح عینکهای بدون قاب) چندان جلب توجه نمیکند. این قاب جان میدهد برای آدمهایی که اصلا دوست ندارند جلب توجه کنند و به اصطلاح توی چشم باشند. مخصوصا اگر از آن دسته از آدمهایی هستید که نمیخواهید کسی به عینکی بودنتان توجه نشان دهد، از این نوع قاب استفاده کنید.
6) عینکهای آفتابی خیلی بزرگ اجزای صورت را به طور کامل محو میکنند و به جز در موارد خاصی که میخواهید چیزی را در صورت خود بپوشانید، توصیه نمیشود. عینکهای آفتابی گرد جلوهای زیبا و در عین حال قدیمی و سنتی دارند. هنگام انتخاب چنین عینکی سعی کنید قابی را که انتخاب میکنید دقیقا متناسب با بزرگی و کوچکی اجزای صورتتان باشد، نه بزرگتر و نه کوچکتر. عینکهای آفتابی بدون لبه (بدون قاب) باید حتما با ابرویتان هماهنگ باشد. یعنی حاشیه فوقانی شیشه باید متناسب با شیب و شکل ابرو باشد. این عینکها رازآلودگی چهره را بیشتر میکنند.
عینک برای آقایان:
1) قابهایی که لبه فوقانیشان یکپارچه و پیوسته است، و به اصطلاح میل-ابرو (brow bar) دارد، باعث میشود طاسی سر مردان کمتر به چشم بیاید.
2) کسانی که بینی بزرگ دارند بهتر است از قابهای high temple استفاده کنند تا برجستگی بینیشان کمتر به چشم بیاید. در این نوع قاب، دسته عینک به بالاترین قسمت لبه متصل میشود. با استفاده از چنین قابی، نگاه طرف مقابل به سمت بالا و به دور از بینی کشیده میشود.
3) قابهای بزرگ و چهارگوش به صورتهای ریش دار بیشتر میآید.
4) رنگ قاب باید با ترکیب رنگی چهره، مو، ریش و سبیل هماهنگی داشته باشد.
5) اگر ابرو و پیشانی زیبایی دارید، بهتر است از قابهایی استفاده کنید که فقط لبه فوقانی دارند. اما اگر ابروهای خیلی شلوغ و پرپشتی دارید، بهتر است از قابهای بیلبه (عینکهای بیقاب) استفاده کنید تا ابروهایتان کمتر به چشم بیاید.
6) به خاطر داشته باشید که قابهای ظریف فلزی که رنگی خنثی دارند، درست مانند عینکهای بیقاب، اصلا جلب توجه نمیکنند و به اصطلاح روی صورت دیده نمیشوند
آهنگ جدید و بسیار زیبای مهدی مقدم و یاحا کاشانی به نام خوشی زده زیر دلت
ویدئو جدید و فوق العاده زیبای ابی با آهنگ سازی بی نظیر شامهر عقیلی با نام نوازش
اس ام اس های جدید عشقولانه
* آنچه که هستی هدیه ی خداوند به توست و آنچه که می شوی هدیه تو به خداوند است ، پس بی نظیر باشد .
* بی تو گلشن چو زندونه به چشمم ، گلستون آذر ستونه به چشمم ، بی تو آرام و عمر زندگانی ، همه خواب پریشونه به چشمم .
* دور بودن از عزیزان مشکل است ، امتحان با وفایی در جدایی حاصل است ، گرچه من دورم ز پیشت ای رفیق ، دوریت دریا و یادت ساحل است .
* من اسیر واژه محبتم ، خالی از کینه دل و حسادتم ، عاشق دست های با رفاقتم ، زندگی اینجوری داده عادتم .
* روزم خوش است چراکه برای تو میخوانم ، شبم خوش است چراکه برای من میخوانی ، روزگارم خوش نیست چراکه با هم نمیخوانیم .
* خستگی من از رودها نیست ، خستگی من از ماهی هایی است که به زیبایی دریاها نمی اندیشند ، پس ای دوست زیبانگر باش !
* آنقدر دوستت دارم که خدا داند ، این اسرار فقط باد صبا داند ، نخواهم گل که گل بی اعتبار است ، تمام عمر گل فصل بهار است ، تو را خواهم از گلهای عالم ، که عطر تو همیشه ماندگار است .
* عشق گلی است که دو باغبان آن را می پرورانند ، عاشق و معشوق .
* عشق در یک لحظه پدید می آید و دوست داشتن در امتداد زمان ! این اساسی ترین تفاوت بین دوست داشتن و عشق است .
* من با تو چقدر ساده رفتم بر باد ، تو نام مرا چه زود بردی از یاد ، من حبه ی قند کوچکی بودم که ، از دست تو در پیاله ی چای افتاد .
* چه بسیار نگاه ها در جهان سرگردانند که در چشمی جای گیرند و چه بسیار فریادهایی که بر سنگ خاموش بوسه می زنند .
* تا کجای قصه باید ز دلتنگی نوشت ، تا به کی بازیچه بودن توی دست سرنوشت ، تا به کی با ضربه های درد باید رام شد ، یا فقط با گریه های بی قرار آرام شد ، بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار ، خسته از این زندگی با غصه های بی شمار .
* سهم هر کسی که باشی خوش به حال روزگارش ، آخه پاییز و زمستونش میشه رنگ بهارش .
* بودنت یک جور ، نبودنت یک جور ، در این دنیای جور وا جور ، دوست دارم بد جور .
* دنیا رو خیلی کوچیک می بینم که بخوام بگم یه دنیا دوست دارم !
* تو به پاکی عقیقی ، مثل دریاها عمیقی ، مثل گریه مرحم زخم ، مثل تنهایی رفیقی .
* ساقیا امشب نوایت با نوایم ساز نیست ، یا که من بسیار مستم یا که سازت ساز نیست .
* راه دوست داشتن هر چیز درک این واقعیت است که امکان دارد از دست برود .
* آنکه می گفت ز یک گل نشود فصل بهار ، چه خبر داشت که همچون تو گلی می روید .
* کسی می تواند در پای عشق بمیرد که پیش از آن زندگی در نگاه وی مرده باشد .
* بزرگترین متهم تاریخ کسی است که نمی دونه قلبش واسه کی می تپه .
* عمریست که ویران شده ام ، ساکت و سرد و پریشان شده ام ، تا تو آیی و مرا دریابی ، من اسیر شب طوفان شده ام .
* چه کنم تو سلطان جهانی و من درویش خرابات ، تو ارباب وفایی و من نوکر ارباب .
* گر همسفر عشق شدی مرد خطر باش ، هم منتظر حادثه هم فکر خطر باش .
* اگر بدانی چقدر سخت است یاد بودنت در عمق وحشت نبودنت ، مرا هرگز اینگونه رها نمی کردی .
* وقتی کسی به دل نشست ، نشستنش مقدس است ، حتی اگر نبینمش ، همین برای من بس است .
* گرچه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم ، دل به پیامی که نمیدی بستیم
* همه در دایره ی دوست گرفتار شدند ، بی نوا دل که در این دایره پرگار نشد ، عاشقان سایه گریز و سایه ی یار شدند ، یار از خون دل عشق خبردار نشد ، چشم ها مست ز هوشیاری و در خواب شدند ، خواب از یاد رخ دوست بیدار نشد .
* داستان زندگی من قصه ای است که متن آن وجود توست و پایانش نبود توست .
* چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد ، چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد ، پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند ، چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد .
* دلم با عشق تو عاشق شد ، تمام لحظه هایم بهترین شد ، ولی بی مهریت کار دلم ساخت ، دل تنهای من تنهاترین شد .
* دوست داشتن همیشه گفتن نیست ، گاه سکوت است و گاه انتظار .
* خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز من ، ورنه این دنیا که ما دیدیم خندیدن نداشت .
* عشق فرآیندی است که در طی آن من به تو کمک کنم تا به خود واقعی ات نزدیکتر شوی ، نه آنچه من می خواهم .
* شمع سوزان توام اینگونه خاموشم مکن ، از کنارت رفته ام اما فراموشم مکن
"بیژن و منیژه (قسمت سوم)"
سرانجام افراسیاب پس از درخواست های پیاپی پیران راضی گشت که بیژن را به بند گران ببندند و به زندان افکنند و به گرسیوز دستور داد که سراپایش را به آهن و زنجیر ببندند و با مسمارهای گران محکم گردانند و نگون به چاه بیفکنند تا از خورشید و ماه بی بهره گردد و سنگ اکوان دیو را با پیلان بیاورند و سر چاه را محکم بپوشانند تا به زاری زار بمیرد, سپس به ایوان منیژه برود و آن دختر ننگین را برهنه بی تاج و تخت تا نزدیک چاه بکشاند تا آنکه را در درگاه دیده است در چاه ببیند و با او به زاری بمیرد.
گرسیوز چنان کرد و منیژه را برهنه پای و گشاده سر تا چاه کشاند و به درد و اندوه واگذاشت. منیژه با اشک خونین در دشت و بیابان سرگردان ماند. پس از آن روزهای دراز از هر در نان گرد میکرد و شبانگاه از سوراخ چاه به پائین می انداخت و زار می گریست.
شب و روز با ناله و آه بود
همیشه نگهبان آن چاه بود
از سوی دیگر گرگین یک هفته در انتظار بیژن ماند و چون خبری از او نیافت پویان به جستنش شتافت و هر چه گشت گم کرده را نیافت, از بداندیشی دربارﮤ یار خود پشیمان گشت و چون به جایگاهی که بیژن از او جدا شده بود رسید, اسبش را گسسته لگام و نگون زین یافت, دانست که بر بیژن گزندی رسیده است. با دلی از کردﮤ خود پشیمان به ایران بازگشت. گیو به پیشبازش شتافت تا از حال بیژن خواستار شود. چون اسب بیژن را دید و از او نشانی نیافت مدهوش بر زمین افتاد, جامع بر تن درید و موی کند و خاک بر سر ریخت و ناله کرد:
به گیتی مرا خود یکی پور بود
همم پور و هم پاک دستور بود
از این نامداران همو بود و بس
چه انده گسار و چه فریاد رس
کنون بخت بد کردش از من جدا
چنین مانده ام در دم اژدها
گرگین ناچار به دروغ متوسل شد که با گرازان چون شیر جنگیدیم و همه را بر خاک افکندیم و دندانهایشان به مسمار کندیم و شادان و نخجیر جویان عزم بازگشت کردیم, در راه به گوری برخوردیم. بیژن شبرنگ را به دنبال گور برانگیخت و همینکه کمند به گردنش افکند گور دوان از برابر چشمش گریخت و بیژن و شکار هر دو نا پدید شدند. در همـﮥ دشت و کوه تا ختم و از بیژن نشانی نیافتم, گیو این سخن را راست نشمرد گریان با او نزد شاه رفت و پاسخ گرگین را باز گفت. گرگین به درگاه آمد و دندانهای گراز بر تخت نهاد و در برابر پرسش شاه جوابهای یاوه و ناسازگار گفت.
شاه فرمود تا بندش کردند و زبان به دلداری گیو گشود و گفت: سواران از هر طرف میفرستم تا از بیژن آگهی یابند و اگر خبری نشد شکیبا باش تا همینکه ماه فروردین رسید و باغ از گل شاد گشت و زمین چادر سبز پوشید جام گیتی نمای را خواهم خواست که همـﮥ هفت کشور در آن نمودار است, در آن مینگرم و به جایگاه بیژن پی میبرم و ترا از آن می آگاهانم.
بگویم ترا هر کجا بیژن است
به جام این سخن مر مرا روشن است
گیو با دل شاد از بارگاه بیرون آمد و به اطراف کس فرستاد, همـﮥ شهر آرمان و توران را گشتند و نشانی از بیژن نیافتند.
همینکه نوروز خرم فرا رسید گیو با چهرﮤ زرد و دل پر درد به درگاه آمد و داستان جام را بیاد آورد. شهریار جام گوهر نگار را پیش خواست و قبای رومی ببر کرد و پیش جهان آفرین نالید و فریاد خواست و پس به جام نگریست و هفت کشور و مهر و ماه و ناهید و تیر و همـﮥ ستارگان و بودنیها در آن نمودار شد. هر هفت کشور را از نظر گذراند تا به توران رسید, ناگهان بیژن را در چاهی به بند گران بسته یافت که دختری از نژاد بزرگان به غمخواریش کمر بسته است. پس روی به گیو کرد و زنده بودن بیژن را مژده داد.
ز بس رنج و سختی و تیمار اوی
پر از درد گشتم من از کار اوی
ز پیوند و خویشان شده نا امید
گدازان و لزان چو یک شاخ بید
چو ابر بهران به بارندگی
همی مرگ جوید بدان زندگی
جز رستم کسی را برای رهایی بیژن شایسته ندیدند. کیسخرو فرمود تا نامه ای نوشتند و گیو را روانـﮥ زابلستان کرد, گیو شتابان دو روزه راه را یک روز سپرد و به زابلستان رسید. رستم چون از داستان آگاه گشت از بهر بیژن زار خروشید و خون از دیده بارید زیرا که از دیر باز با گیو خویشاوندی داشت, زن گیو دختر رستم و بیژن نوادﮤ او بود و رستم خواهر گیو را هم به زنی داشت. به گیو گفت: زین از رخش بر نمی دارم مگر آنگاه که دست بیژن را در دست بگیرم و بندش را به سویی بیفکنم. پس از آنکه چند روز به شادی و رامش نشستند نزد کیخسرو شتافتند. کیخسرو برای رستم جشن شاهانه ای ترتیب داد و فرمود تا در باغ گشادند و تاج زرین و تخت او را به زیر سایـﮥ گلی نهادند:
درختی زدند از بر گاه شاه
کجا سایه گسترد بر تاج و گاه
تنش سیم و شاخش ز یاقوت زر
برو گونه گون خوشهای گهر
عقیق و زیر جد همه برگ و بار
فرو هشته از شاخ چون گوشوار
بدو اندرون مشک سوده به می
همه پیکرش سفته برسان نی
بفرمود تا رستم آمد به تخت
نشست از بر گاه زیر درخت
کیخسرو پس از آن از کار بیژن با او سخن گفت و چارﮤ کار را بدست وی دانست. رستم کمر خدمت بر میان بست و گفت:
گر آید به مژگانم اندر سنان
نتابم ز فرمان خسرو عنان
گرگین نیز به وساطت رستم مورد بخشش شاهانه قرار گرفت. اما چون کیخسرو از نقشـﮥ لشکر کشی رستم پرسید پاسخ داد که این کار جز با مکر و فریب انجام نگیرد و پنهانی باید آمادﮤ کار شد تا کسی آگاه نگردد و به جان بیژن زیان نرسد. راه آن است که به شیوه بازرگانان به سرزمین توران برویم و با شکیب فراوان در آنجا اقامت گزینیم. اکنون سیم و زر و گهر و پوشیدنی بسیار لازم است تا هم ببخشیم و هم بفروشیم.
چرا موها می ریزند؟
ریزش موها می تواند دلایل بسیاری داشته باشد ولی از مهمترین دلایل این امر،کم خونی،استرس و مصرف داروهای خاص است.
از جمله دلایل ممکن ریزش مو که می توان به آن اشاره کرد عبارتند از:
1- کم خونی: کمبود آهن و به طبع آن کمبود سلولهای قرمز خون منجر به ریزش مو خواهد شد. زیرا این ارگان برای حفظ سلامت فولیکول مو لازم و ضروری است. مکمل های آهن به همراه ویتامین c که به جذب آهن کمک می کند برای رفع این کمبود موثر است.
2- داروهای خاص: داروهای ضد افسردگی، داروهای ادرار آور و سایر داروهای درمانی می تواند باعث ریزش مو شود. برای رفع این مشکل می توانید مقدار مصرف دارو را تغییر داده و یا با مشورت پزشک از داروهای جایگزین استفاده کنید.
3- کم کاری یا پر کاری غده تیروئید: عدم تعادل هورمونی باعث افزایش سطح ماده شیمیایی DHT شده که این ماده فولیکول های مو را تحت تاثیر سوء قرار میدهد. مراجعه به پزشک و تجویز داروی مناسب باعث بازگشت مقدار این هورمون به سطح ایده آل می شود.
4- رژیم غذایی کم کالری: پیروی از برنامه های رژیمی سنگین و سخت باعث ریزش مو، بروز خستگی، کم آبی و درد می شود. برای رفع این مشکل لازم است که روزانه پروتئین کافی دریافت کنید.
5-استرس: استرس فوق العاده زیاد و متمادی باعث غیر فعال شدن فولیکول های مو می شود و یا توسط سلولهای سفید خونی مورد حمله قرار می گیرد و بعد از مدتی ریزش مو اتفاق می افتد. برای مقابله با این وضعیت لازم است که وسایل آرامش خود را فراهم کنید . انواع تکنیک های مختلف برای کسب آرامش وجود دارد از قبیل یوگا، مدیتیشن و.. با این کار به مروز زمان مو رشد طبیعی خود را به دست می آورد.