آهنگ جدید و فوق العاده زیبا از امین رسمتی با نام های نباشی تو و خداحافظ
با فرو رفتن ناخن در پوست اطراف آن چه کنیم؟
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
یکی از مشکلات بسیار دردسرساز میتواند فرو رفتن ناخن به داخل گوشت پا باشد. این اتفاق علل متفاوتی میتواند داشته باشد اما یکی از این علل روش اشتباه کوتاه کردن ناخنها است. فشار خارجی به ناخنها در اثر پوشیدن کفشهای تنگ نیز یک علت دیگر است. کوتاه کردن قسمت انتهایی و آزاد ناخن به شکل مستقیم، موجب میشود که کنارههای ناخن بتوانند از لبههای چینهای ناخن خارج شده و وارد بافتهای اطراف ناخن شوند. یادمان باشد که هنگام گرفتن و کوتاه کردن ناخنها، آنها را نباید به شکل هلالی و گرد کوتاه کرد بلکه بهتر است به شکل ضخیم به صورت یک خط صاف لبه آن را کوتاه کنیم. نکته مهمی که در زمان کوتاه کردن ناخنها باید به آن توجه کنیم، این است که بهترین زمان برای این کار، بعد از استحمام یعنی زمانی که ناخنها خوب خیس خورده و نرم شدهاند، میباشد. این کار از ترک خوردن ناخنها جلوگیری کرده و کوتاه کردن ناخنها را بسیار سادهتر میکند.
موزیک ویدیو جدید و بسیار زیبای منصور به نام مبارکه .
راهحلش چیست؟
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
کوتاه کردن این ضایعات با قیچی یا ناخنگیر بهترین راه حل است. استفاده از کرمهای نرمکننده به خصوص آنها که حاوی اوره هستند، نیز میتواند از پیدایش مجدد ریشه شدن ناخنها جلوگیری کند. فرد نباید فراموش کند که در شستشوی دستها از صابونهای بسیار ملایم استفاده کرده و بلافاصله پس از شستشوی دست و خشک کردن آنها، با یک مرطوبکننده مناسب دستها و دور ناخنهای خود را چرب کند.
حبس ابد
به جرم عاشقی در زندان دلتنگی ها اسیرم !
به جرم دوست داشتن آخر در اینجا میمیرم!
لحظه ای گرفتن دستهایت برایم آرزو شده !
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
این انتظار زیادیست در این لحظه ها ، دیدن چشمهایت از دور دستها نیز برایم رویا شده!
به جرم عاشقی محکوم به تحمل این دلتنگی هستم،
منی که تا به حال جنایتی نکرده بودم اینک در بند و زنجیر فاصله ها گرفتارم!
لحظه ای حتی در خواب به ملاقات من بیا ، شب و روزم یکی شده ،
روزهایم تاریک و شبهایم قیامت شده!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
اینجا که هستم تنها صدای تپش قلبم را میشنوم !
حس میکنم هر روز که میگذرد این تپش ها کمتر میشود!
همچنان که ثانیه ها آرام و خونسرد در حال گذرند ،
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
من در اینجا بی قرار و بی تابم!
در انتظار روشنایی نشسته ام که از دلتنگی ها رها شوم ، خودم را ببینم و امیدوار شوم!
اگر جرم من عاشقیست اعتراف میکنم که مجرمم!
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++
اگر محکوم به دلتنگی هستم ، گناه خویش را میپذیرم!
سرنوشت برای من حبس ابد بریده است ، کار من از کار این دنیا گذشته است!
من یک عاشقم ، دلم را در این راه فدا کرده ام ، دوستش دارم ،
به پایش تا آخر عمر مینشینم حتی اگر هیچگاه او را نبینم!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
تو که از دلم خبر نداری ، پس مرا محکوم نکن ، به انتظارم ننشین تا آزاد شوم ،
من تا ابد میخواهم مجرمی باشم که در قلب مهربانت گرفتار باشم!
.:: تشخیص اینکه چه نوع پوستی دارید و روشهای مراقبت از پوست ::.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
پوست و ریز و درشتهای روی آن همیشه برای ما مهم بوده است، دغدغهای که گاهی تا ساعتها ذهنمان را به خود مشغول می کند. این که چطور این پوست پرچین و جوش را به آینه تبدیل کنیم. جلوی آینه ایستادی، جوش بزرگی روی دماغت توی ذوق می زند، بقیه ی جاها هم دست کمی از آن ندارد، پر از چروک، پر از دانههای سیاهی که... بیچاره آن کسی که این صورت قرار است آینهاش باشد!
"پوستش مثل آینه است"، این روزها شده است یک آرزو، دود و دمی که به ریههایمان رحم نمی کنند، مطمئنا با ظاهریترین عضو ما یعنی پوست هم مهربان نیستند. علاوه بر آن بعضی وقتها یادمان می رود که همانطوری که قلب و ریه، کلیه مان ممکن است مریض شود، پوست بدنمان هم از آسیب دور نیست. اگر تا حالا یادتان رفته بود که این جدار رویی را جدی بگیرید، حالا وقتش است که تغییر عقیده بدهید.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
از پوست کرگدن تا برگ گل :
صیغه ی تنوع، شامل پوست هم شده، پوستها هم یک جور نیستند. البته اینجا دیگر این تنوع ربطی به انتخاب شما ندارد، چون قبلاً جنسِ چه خوب چه بد، نصیبتان شده و چارهای ندارید، مگر این که با آن کنار بیایید.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
پوست خشک : به طور معمول مقداری از آب بدن از طریق پوست تبخیر می شود. حالا اگر سرعت تبخیر آب در پوست بیشتر از حد طبیعی باشد و پوست نتواند آب بدن را به مدت طولانی در خود نگه دارد، به علت کمبود آب و چربی در سطح پوست، پوست خشک می شود. این نوع پوست، خشک، زبر و نسبتاً خشن است و نرمی و لطافت لازم را ندارد و منافذ پوست بسیار کوچک است. این نوع پوست، مستعد چین و چروک است. خیلیها به طور ژنتیکی پوست خشک دارند. ولی ممکن است در اثر بادهای خشک، تابش مداوم آفتاب و... نیز پوست خشک شود. در زمستان این نوع پوست، خشکتر می شود و خارش پیدا می کند.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
پوست چرب : افرادی که این نوع پوست را دارند، غدد چربیشان بیش از حد فعال است. البته داشتن پوست چرب به دلایلی خوب هم هست، چرا که باعث حفظ رطوبت پوست و صافتر به نظر رسیدن آن می شود، ولی یک مشکل خیلی بد هم دارد و آن جوش است. حداکثر ترشح چربی پوست، در سنین 16 تا 50 سالگی است. منافذ پوست در این نوع اغلب بزرگ است. پوست براق است و زیاد جوش می زند. (چون گرد و غبار و آْلودگی راحتتر از طریق این منافذ بزرگ به پوست نفوذ می کند)
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
پوست مختلط : این نوع پوست مخلوطی از دو نوع قبلی است. قسمتهای مرکزی صورت (بینی، پیشانی و چانه) چرب و قسمتهای محیطی (اطراف پیشانی، دور چشمها و گونهها) خشک است. این مورد برای اکثر ما صدق می کند، چرا که غدد چربی قسمتهای مرکزی بیشتر فعالاند و فقط وقتی غیرطبیعی می شود که قسمتهای مرکزی جوش بزنند (زیاد چرب شوند) یا قسمتهای محیطی پوسته پوسته شوند. برای این نوع پوست بهتر است برای قسمتهای چرب، فرآوردههای مخصوص پوست چرب و برای قسمتهای خشک، فرآوردههای مخصوص آن را استفاده کنید.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
پوست معمولی : این نوع پوست نه چرب است و نه خشک. بیشتر در سنین بلوغ دیده می شود. منافذ پوست قابل رؤیت، اما طبیعیاند و به ندرت جوش می زند.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
پوست حساس : خیلی راحت تحریک می شود و خارش، سوزش، قرمزی و ساییدگی پیدا می کند.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
برای اینکه بدانید چه نوع پوستی دارید لازم است به نکات زیر توجه کنید :
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- حداقل 4 ساعت بعد از شست و شوی پوست خود، یک تکه کاغذ را بر روی پوست پیشانی، گونه و چانه ی خود بکشید.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- اگر روی کاغذ لکههای روغنی بزرگی دیدید، پوست شما چرب است.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- اگر لکهها کم بودند، پوست شما معمولی است.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- اگر کاغذ به سختی روی پوست شما حرکت کرد و هیچ گونه لکه ی چربیای روی آن نبود، پوست شما خشک است.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- پوست مختلط را هم که خودتان می توانید حدس بزنید، وقتی روی بینی و چانه می کشید چرب است، ولی روی گونهها هیچ اثری از چربی نیست.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
خانمهای محترم! حتماً خودتان می دانید که نباید هیچ نوعی از کرم یا لوازم آرایشی روی پوستتان باقی بماند! کارهایی که باید انجام دهید :
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- نوشیدن آب زیاد یکی از بهترین راههای دفع سموم بدن و سالم نگه داشتن پوست است، پس حداقل روزی 6 تا 10 لیوان آب بنوشید.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- رژیم غذایی مناسب باعث حفظ سلامت پوستتان می شود. میوه و سبزیجات را فراموش نکنید.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- سیگار نکشید، چرا که با از بین بردن ویتامین C بدن، سبب تخریب پوست می شود.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- با ورزش پوستتان را شاداب و با طراوت کنید، چون در هنگام ورزش، جریان خون به سمت پوست افزایش یافته و اکسیژن و مواد مغذی بیشتری به پوست می رسد.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- استرس و اضطراب نداشته باشید (بله، کار سختی است ولی سعیتان را بکنید)، چون در اثر استرس، اختلال هورمونی باعث صدمه به پوستتان می شود.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- خواب کافی باعث استراحت و بازسازی پوستتان می شود. 6 تا 8 ساعت خواب را در شبانه روز فراموش نکنید.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- استفاده از کرمهای ضد آفتاب با تنظیم رنگدانههای پوستی و جلوگیری از تابش مستقیم اشعه ی فرابنفش خورشید به پوست، باعث جلوگیری از کدورت، تیرگی و پیری زودرس پوست می شود.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- حتما از لوازم بهداشتی و آرایشی استاندارد استفاده کنید، یادتان نرود حتماً آرایش صورت را پاک کنید، بعد بخوابید. (راستی به تاریخ انقضای مواد آرایشی، بهداشتی هم توجه کنید.)
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- پرهیز از هوای آلوده! استفاده از عینک آفتابی و کرم ضد آفتاب، بهترین راه جلوگیری از ایجاد چین و چروک دور چشم هستند.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- مصرف کرمهای مرطوبکننده به ویژه بعد از حمام یا شستوشوی پوست با آب و صابون، برای حفظ شادابی پوست بسیار مفید است.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- خستگی و کار زیاد، به علاوه استفاده ی خودسرانه و نابهجای برخی داروها، موجب آسیب پوست و بروز چروک و پیری زودرس می شود.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- شستوشو با آب و صابون مفید است، اما این کار را زیاد انجام ندهید. اگر به خاطر مسائل شغلی مجبورید که این کار را انجام دهید، از صابونهای با PH خنثی استفاده کنید.
+ـ+ـ+ـ+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+-+
- سعی کنید پوستتان خشک نماند، چون به محرکهای خارجی حساس می شود.
شایعترین عوارض این روشها چیست؟
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
شایعترین و بیشترین عوارض مانیکور عبارت است از شکنندگی و لایهلایه شدن قسمت انتهایی صفحه ناخن و عفونتهای چین بالایی ناخن بهطور کلی مانیکور کردن چند مرحله دارد که شامل استفاده از لاکبرها، کوتاه کردن و سوهان زدن ناخن، شکل دادن، تزیین کوتیکول و... است. در هر کدام از این مراحل از مواد شیمیایی خاصی ممکن است استفاده شود که میتوانند در نهایت موجبات شکنندگی ناخن را فراهم آورند. آسیب به کوتیکول ناخن نیز منجر به مستعد کردن ناخن به انواع عفونتهای میکروبی و قارچی میشود. که گاه ممکن است پیش بیاید مشکلات آلرژیک و حساسیتی است به برخی مواد مثل رزینهایی که برای ازدیاد حالت پلاستیکی به لاک ناخن اضافه میشود.
۱۲ توصیه ساده زیبایی
با اینکه خیلی از خانمها برای اینکه به خود یا خانوادهشان برسند خیلی وقت ندارند اما ناخودآگاه زمان زیادی را جلوی آینه تلف میکنند. اولین حسن آرایش کم هم این است که کمی به وقتهای آنها اضافه میکند. اما به همین راحتی هم نمیتوان از کنار زیبایی و شیک بودن گذشت. به همین دلیل خانم فلاهرتی این نکات را برای زیبایی بدون آرایش پیشنهاد میکند.
**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**-**
۱) به جای آرایش به سلامت پوست صورتتان توجه کنید. شرط لازم و کافی برای استفاده نکردن از لوازم آرایش داشتن یک پوست سالم و باطراوت است. غذای سالم بخورید. بهداشت پوستتان را مراقبت کنید و مراقب جوشهای مزاحم باشید.
۲) پول لوازم آرایش را بدهید و یک صابون صورت خوب و یک شوینده مناسب برای پوست تهیه کنید.
۳) یک لایهبردارملایم دارای spf بالا هم میتواند در صاف و سالم به نظر رسیدن پوست مفید باشد.
۴) اغلب کرمهای ضد پیری پوست برای خانمهای زیر ۳۰ سال خیلی قوی هستند و نیازی به استفاده از آنها نیست اما اگر هنوز فکر میکنید که باید از یکی از این انواع کرمها استفاده کنید یک مدل ملایمتر و ضعیف آن را انتخاب کنید.
۵) سعی کنید موها و ناخنهای مرتبی داشته باشید. آرایش ساده و مناسب مو در زیبا به نظر رسیدن ظاهر بسیار موثر است. داشتن مو و ناخن مرتب موجب میشود حتی بدون استفاده از لوازم آرایش هم نامرتب به نظر نرسید. یک مانیکور ساده و یا مدل مویی انتخاب کنید که بتوانید برای یک هفته آن را نگه دارید.
۶) به جای انواع رژلب سعی کنید فقط از یک مرطوبکننده ساده استفاده کنید.
۷) اگر لبها سالم و مرطوب به نظر برسند زیبایی خاص خود را خواهند داشت.
۸) اگر خیلی اصرار دارید که حتما چیزی روی پوست صورتتان استفاده کنید سعی کنید کرم ضدآفتابی که ته رنگ مختصری دارد به کار ببرید.
۹) این نکته را از یاد نبرید که حتی بدون آرایش هم باید هر روز از ضدآفتاب استفاده کنید.
۱۰) اگر قرار است فقط کمی آرایش کنید سعی کنید فقط ایرادهای کلی را برطرف کنید. لکهگیری روی پوست صورت با یک کرم ملایم یا یک نوک انگشت از ماسک صورت روی جای آبله کوچکی که دارید کافی است.
۱۱) لوازم آرایش اضافه خود را دور بریزید. یک میز آرایش خلوت کمتر شما را برای آرایش کردن تحریک میکند.
۱۲) اگر قرار باشد فقط دو نوع ماده آرایشی انتخاب کنید فقط یک پودر یا پنکیک ساده و یک مرطوبکننده و براقکننده لب از مارکهای معتبر را انتخاب کنید.
خوش خیال
چراهم را گم کرده ام در جاده های زندگی!
به خیال یک همسفر تنها نشسته ام ، چقدر خوش خیال است قلبم!
هر راهی را میروم تنهایی با من همسفر است ، به هر دری میزنم درهای زندگی بر رویم بسته است!
احساس خستگی میکنم، یک قلب شکسته با یک دنیا امید و آرزو
دنبال خودم میکشانم در این جاده های زندگی !
کسی دلسوز من نیست ، انگار همچنان باید رفت . رفت تا به آخر دنیا رسید!
و بعد با کوله باری از آرزو از زندگی جدا شد!
عشق ،خانه قلبم را گم کرده است، قلبم درهایش را بر روی کسی باز نمیکند!
میترسد دوباره بیچاره شود ، در کوچه پس کوچه های غم آواره شود!
میترسد در آتش عشق بسوزد اما کسی نباشد که این آتش را خاموش کند!
از عشق دلهره دارم ، از عاشق شدن می هراسم!
هر که آمد همسفرم شد ، روزی رفیق نیمه راه شد!
هر که آمد همدمم شد ، روزی بلای جانم شد!
او که آمد فدایم شود ، قلبم را قربانی کرد !
او که آمد برایم بمیرد ، احساس را در وجود کشت و برای کسی دیگر مرد!
به خیال یک همسفر راه زندگی را میروم ، به خیال اینکه یک
همسفر باوفا پیدا میشود همچنان تنها میمانم!
طاقت ندارم
طاقت جدایی ندارم ، اما سرنوشت ما یکی نیست ، با هم بودن همیشگی نیست!
طاقت یک لحظه بی تو بودن مرا می آزارد ، به خدا نمیتوانم بی تو زندگی کنم ،
عاشقت هستم ، نمیتوانم بی تو نفس بکشم !
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
آخر قصه ما تلخ است ، کلام آخر ما خداحافظیست!
هر دوی ما با کوله باری از خاطره میرویم ، تا اینجا با هم آمدیم ، اما از این به بعد تنها میرویم !
راه من و تو دیگر جداست از هم ، دستهای من و تو دیگر برای هم نیست!
++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
اما قلبهایمان همیشه یکیست ، عشقمان همیشه جاودانه خواهد ماند!
طاقت جدایی را ندارم ، شعر تلخ جدایی را نخوان که طاقت اشک ریختن را ندارم ،
برایم نامه ننویس که طاقت خواندنش را ندارم ، خداحافظی نکن که طاقت رفتنت را ندارم!
+++++++++++++++++++++++++++++++++++
برو ، بی آنکه به من بگویی میخواهم بروم ، فقط برو ، از من دور شو ،
نگذار صحنه تلخ رفتنت را ببینم ،
نگذار هنگام رفتنت اشک بریزم ، زانو به بغل بگیرم و التماس کنم که نرو!
+++++++++++++++++++++++++++++
تمام شد ، همه چیز تمام شد، دیگر من و تو با هم نخواهیم بود ،
عاشق همیم اما سرنوشت با ما یار نیست ، این زندگی با ما وفادار نیست !
طاقت رفتنت را ندارم ، اما راهی جز جدایی نیست ،
+++++++++++++++++++++++++++++++
همه میخواهند ما با هم نباشیم در کنار هم نباشیم ،
میخواهند تنها باشیم ، یا نه ، سهم کسی دیگر باشیم!
طاقت جدایی ندارم ، تحمل بی تو بودن سخت است ، شاید از غصه نبودنت بمیرم!
شبی از برایِ رابی
نام من میلدرد است؛ میلدرد آنور Mildred Honor. قبلاً در دیموآن Des Moines در ایالت آیوا در مدرسه ی ابتدایی معلّم موسیقی بودم. مدّت سی سال است تدریس خصوصی پیانو به افزایش درآمدم کمک کرده است. در طول سالها دریافتهام که سطح توانایی موسیقی در کودکان بسیار متفاوت است. با این که شاگردان بسیار با استعدادی داشتهام، امّا هرگز لذّت داشتن شاگرد نابغه را احساس نکردهام. امّا، از آنچه که شاگردان "از لحاظ موسیقی به مبارزه فرا خوانده شده" میخوانمشان سهمی داشتهام. یکی از این قبیل شاگردان رابی بود.
رابی یازده سال داشت که مادرش (مادری بدون همسر) او را برای گرفتن اوّلین درس پیانو نزد من آورد. برای رابی توضیح دادم که ترجیح میدهم شاگردانم (بخصوص پسرها) از سنین پایینتری آموزش را شروع کنند. امّا رابی گفت که همیشه رؤیای مادرش بوده که او برایش پیانو بنوازد. پس او را به شاگردی پذیرفتم. رابی درسهای پیانو را شروع کرد و از همان ابتدا متوجّه شدم که تلاشی بیهوده است. رابی هر قدر بیشتر تلاش میکرد، حسّ شناخت لحن و آهنگی را که برای پیشرفت لازم بود کمتر نشان میداد. امّا او با پشتکار گامهای موسیقی را مرور میکرد و بعضی از قطعات ابتدایی را که تمام شاگردانم باید یاد بگیرند دوره میکرد.
در طول ماهها او سعی کرد و تلاش نمود و من گوش کردم و قوز کردم و خودم را پس کشیدم و باز هم سعی کردم او را تشویق کنم. در انتهای هر درس هفتگی او همواره میگفت، "مادرم روزی خواهد شنید که من پیانو میزنم." امّا امیدی نمیرفت. او اصلاً توانایی ذاتی و فطری در اینباره را نداشت. مادرش را از دور میدیدم و در همین حدّ میشناختم؛ میدیدم که با اتومبیل قدیمیاش او را دم خانه ی من پیاده میکند و سپس میآید و او را میبرد. همیشه دستی تکان میداد و لبخندی میزد امّا هرگز داخل نمیآمد.
یک روز رابی نیامد و از آن پس دیگر او را ندیدم که به کلاس بیاید. خواستم زنگی به او بزنم امّا این فرض را پذیرفتم که به علّت نداشتن توانایی لازم بوده که تصمیم گرفته دیگر ادامه ندهد و کاری دیگر در پیش بگیرد. البتّه خوشحال هم بودم که دیگر نمیآید. وجود او تبلیغی منفی برای تدریس و تعلیم من بود.
چند هفته گذشت. آگهی و اعلانی درباره ی تکنوازی آینده به منزل همه ی شاگردان فرستادم. بسیار تعجّب کردم که رابی (که اعلان را دریافت کرده بود) به من زنگ زد و پرسید، "من هم میتوانم در این تکنوازی شرکت کنم؟". توضیح دادم که، "تکنوازی مربوط به شاگردان فعلی است و چون تو تعلیم پیانو را ترک کردی و در کلاسها شرکت نکردی عملاً واجد شرایط لازم نیستی." او گفت، "مادرم مریض بود و نمیتوانست مرا به کلاس پیانو بیاورد امّا من هنوز تمرین میکنم. خانم آنور، لطفاً اجازه بدین؛ من باید در این تکنوازی شرکت کنم!" او خیلی اصرار داشت.
نمیدانم چرا به او اجازه دادم در این تکنوازی شرکت کند. شاید اصرار او بود یا که شاید ندایی در درون من بود که میگفت اشکالی ندارد و مشکلی پیش نخواهد آمد. تالار دبیرستان پر از والدین، دوستان و منسوبین بود. برنامه ی رابی را آخر از همه قرار دادم، یعنی درست قبل از آن که خودم برخیزم و از شاگردان تشکّر کنم و قطعه ی نهایی را بنوازم. در این اندیشه بودم که هر خرابکاری که رابی بکند چون آخرین برنامه است کلّ برنامه را خراب نخواهد کرد و من با اجرای برنامه ی نهایی آن را جبران خواهم کرد.
برنامههای تکنوازی به خوبی اجرا شد و هیچ مشکلی پیش نیامد. شاگردان تمرین کرده بودند و نتیجه ی کارشان گویای تلاششان بود. رابی به صحنه آمد. لباسهایش چروک و موهایش ژولیده بود، گویی به عمد آن را به هم ریخته بودند. با خود گفتم، "چرا مادرش برای این شب مخصوص، لباس درست و حسابی تنش نکرده یا لااقل موهایش را شانه نزده است؟"
رابی نیمکت پیانو را عقب کشید؛ نشست و شروع به نواختن کرد. وقتی اعلام کرد که کنسرتوی 21 موتزارت در کو ماژور را انتخاب کرده، سخت حیرت کردم. ابداً آمادگی نداشتم آنچه را که انگشتان او به آرامی روی کلیدهای پیانو مینواخت بشنوم. انگشتانش به چابکی روی پردههای پیانو میرقصید. از ملایم به سوی بسیار رسا و قوی حرکت کرد؛ از آلگرو به سبک استادانه پیش رفت. آکوردهای تعلیقی آنچنان که موتزارت میطلبد در نهایت شکوه اجرا میشد! هرگز نشنیده بودم آهنگ موتزارت را کودکی به این سن به این زیبایی بنوازد. بعد از شش و نیم دقیقه او اوجگیری نهایی را به انتها رساند. تمام حاضرین بلند شدند و به شدّت با کفزدنهای ممتدّ خود او را تشویق کردند.
سخت متأثّر و با چشمی اشکریزان به صحنه رفتم و در کمال مسرّت او را در آغوش گرفتم. گفتم، "هرگز نشنیده بودم به این زیبایی بنوازی، رابی! چطور این کار را کردی؟" صدایش از میکروفون پخش شد که میگفت، "میدانید خانم آنور، یادتان میآید که گفتم مادرم مریض است؟ خوب، البتّه او سرطان داشت و امروز صبح مرد. او کر مادرزاد بود و اصلاً نمیتوانست بشنود. امشب اوّلین باری است که او میتواند بشنود که من پیانو را چگونه مینوازم. میخواستم برنامهای استثنایی باشد."
چشمی نبود که اشکش روان نباشد و دیدهای نبود که پردهای آن را نپوشانده باشد. مسئولین خدمات اجتماعی آمدند تا رابی را به مرکز مراقبتهای کودکان ببرند؛ دیدم که چشمهای آنها نیز سرخ شده و باد کرده است؛ با خود اندیشیدم با پذیرفتن رابی به شاگردی چقدر زندگیام پربارتر شده است.
خیر، هرگز نابغه نبودهام امّا آن شب شدم. و امّا رابی؛ او معلّم بود و من شاگرد؛ زیرا این او بود که معنای استقامت و پشتکار، و عشق و باور داشتن خویشتن و شاید حتّی به کسی فرصت دادن و علّتش را ندانسته و ناخودآگاه به من یاد داد.
بله دوستان، باز هم صحبت از باور داشتن استعدادها و توانمندیهای نهفته ی جوانان، نوجوانان و نوباوگان است. چه خوب است که آنها را دریابیم و با حمایت و ارزش نهادن به شخصیت والای آنها نیروی استقامت و پشتکار، که همانا باور داشتن خویشتن است را در وجودشان تقویت کنیم.
طرز تهیه کوفته ریزه:
+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++
گوشت و پیاز و ادویه را با نمک و زرد چوبه مخلوط کرده خوب ورز میدهیم سپس به اندازه فندق بزرگ گرد میکنیم و در روغن و مقداری آب که داغ شدهاند سرخ میکنیم.