تا در گوشم قصه تو،در چشمم چهره تو،در سینه من آتش تو سوزان شد،خوب من... در لبهایم سوز بیان،در قلبم عشق نهان،در دیده من اشک روان جوشان شد،خوب من... مدتهاست که انتظار گرمی را تجربه می کنم . انتظار نوشتن . انتظار آمدن تو . تویی که نمی شناسمت . تویی که ندیدمت . تویی که .... ولی دوستت دارم . نمی شناسمت؟ چرا! من می شناسم تو را . تو آرامی . تو مهربانی . تو خودخواهی . تو تنهایی . تو خشنی . تو لجبازی . تو ..... همین تویی که کنون مرا می خوانی . دوستت دارم . شوق دیدنت گرم است . انتظار دیدنت لذت بخش .
(((عاشق کوچولو نظربده با تشکر از عشق شما فقط عشق تو ، آره !!!. )))