مقوله احساس گناه، تا حد زیادی به ارزش های فردی شریک خیانتکار بستگی دارد. برخی از افراد زمانیکه حرف از برقراری ارتباط جنسی نامشروع با شخص دیگری به میان می آید، به هیچ وجه احساس گناه نمی کنند. اما افراد دیگری نیز هستند که قبل از برقراری رابطه جنسی به هر ترتیبی ارتکاب به گناه را لمس کرده و ترس به دل خود راه می دهند. همین احساس گناه به عنوان نیروی بازدارند عمل کرده و آنها را از ارتکاب به عمل نامشروع باز می دارد، همچنین سبب می شود زمانیکه بر سر دوراهی قرار میگیرند، در اکثر موارد گزینه صحیح را انتخاب کنند. عده دیگری نیز هستند که پس از ارتکاب به گناه احساس ندامت و پشیمانی به آنها دست می دهد ولی باز هم این امر سبب نمی شود که آنها از ارتکاب به "گناه بعدی" دست بکشند.
برخی از افراد پس از برقراری اولین رابطه غیر زناشویی و غیر اخلاقی، احساس تنفر بسیار شدیدی نسبت به خود پیدا می کنند و همین امر باعث می شود که پس از آن تا مدت ها نه با همسر خود همبستر شوند و نه با معشوقه. گروه دیگری نیز هستند که به برانگیزاننده های جنسی صرفا به عنوان وسیله ای برای رهایی و نجات از روزمرگی های زندگی نگاه می کنند و قصد دارند تا از این طریق بر پوچی ها و بی فایدگی های شخصیت خود غلبه کنند. دسته دیگری از افراد هم وجود دارند که با دلیل و منطقی فردی، خود را راضی نگه می دارند و به کارهای کثیفشان ادامه می دهند. آنها با توجیه های عقلانی به خود می قبولانند که هیچ کس در این رابطه آسیب نخواهد دید؛ با خود تصور می کنند که چون چیزی از نظر مادی از همسر و یا فرزندان اصلی خود مضایقه نمی کنند، پس اعمال نامشروعشان قابل توجیه است. در نهایت، افراد بسیار کمی هم وجود دارند که احساس گناه آنقدر در آنها شدید است که پس از اولین اشتباه دیگر طاقت نمی آورند، قبول می کنند که مرتکب عمل حقیری شده اند و به این فکر می افتند که پیش از آنکه کسی از قضیه بویی ببرد به کارهای نامشروع خود پایان بخشند.
(((عاشق کوچولو نظربده با تشکر از عشق شما فقط عشق تو ، آره !!!. )))